اثرات روانی جنگ بر کودکان و نوجوانان ایرانی

اثرات روانی جنگ بر کودکان و نوجوانان ایرانی
در پی حملات اخیر رژیم صهیونیستی به ایران، کارشناسان نسبت به پیامدهای روانی گسترده و ماندگار این بحران بر کودکان و نوجوانان هشدار می‌دهند. اضطراب، اختلال خواب، پرخاشگری و احساس ناامنی، تنها بخشی از واکنش‌های روانی این قشر آسیب‌پذیر در مواجهه با شرایط جنگی است؛ موضوعی که ضرورت تدوین سیاست‌های فوری، چندلایه و علمی برای حمایت روانی نسل آینده را دوچندان کرده است.

به گزارش خبرگزاری آنا، کودکان و نوجوانان به‌عنوان حساس‌ترین و آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه، بیشترین تأثیرات روانی و اجتماعی را از فضای جنگی تجربه می‌کنند. جنگ نه‌تنها تهدیدی برای امنیت فیزیکی محسوب می‌شود، بلکه پیامد‌های روانی عمیق و ماندگاری را نیز به‌ویژه بر ذهن و روح نسل آینده برجای می‌گذارد. اضطراب، ترس، آشفتگی رفتاری، اختلالات خواب و کاهش احساس امنیت از جمله واکنش‌های رایج کودکان و نوجوانان در چنین شرایطی است.

۱- اثرات روان‌شناختی مستقیم و غیرمستقیم جنگ بر کودکان و نوجوانان

در تحلیل اثرات روان‌شناختی جنگ بر کودکان و نوجوانان ایرانی، نخستین گام، شناسایی و طبقه‌بندی پیامد‌های مستقیم و غیرمستقیم این پدیده بر سلامت روان این گروه‌های سنی است. تجربة جنگ و حملات نظامی، به‌ویژه در سنین کودکی و نوجوانی، منجر به بروز اختلالات متنوعی می‌شود که از اضطراب شدید، ترس‌های مزمن، کابوس‌های شبانه و اختلالات خواب تا علائم افسردگی، احساس ناامنی، پرخاشگری پنهان و یا انزواطلبی متغیر است.

در شرایط فعلی که ایران مورد حملة رژیم صهیونیستی قرار گرفته، کودکان و نوجوانان هم از جنبة مواجهه مستقیم با وقایع - مانند شنیدن صدای انفجار، مشاهدة تخریب‌های برجامانده از حملات دشمن و یا آسیب‌دیدن نزدیکان - و هم از مسیر‌های غیرمستقیم - نظیر پیام‌های رسانه‌ای، شایعات، استرس در محیط خانواده و تغییرات ناگهانی در سبک زندگی - تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند.

در چنین وضعیتی، یکی از چالش‌های اساسی، تفکیک میان این دودسته از آثار برای تدوین راهکار‌های مداخله‌ای مؤثر است. به‌عنوان نمونه، مواجهة مستقیم با حادثه می‌تواند اثرات فوری و شدیدتری مانند شوک روانی و اختلال استرس پس از سانحه به دنبال داشته باشد؛ درحالی‌که مواجهة غیرمستقیم، بیشتر به شکل اضطراب تدریجی و اختلالات سازگاری خود را نشان می‌دهد. از سوی دیگر، تفاوت‌های سنی و جنسیتی، موقعیت جغرافیایی - مناطق درگیر یا حاشیه‌ای - و سطح حمایت‌های خانوادگی و اجتماعی نیز شدت و نوع این پیامد‌ها را متنوع می‌کند؛ بنابراین، سیاست‌گذاری حمایتی و مداخله‌ای نیازمند شناسایی دقیق این لایه‌های تأثیرپذیری و طراحی مداخلات متناسب با آنهاست.

ضرورت دارد که ابزار‌های علمی پایش سلامت روان در سطح ملی فعال شده و داده‌های دقیق و بروز از وضعیت روانی کودکان و نوجوانان گردآوری شود تا بر پایة شواهد معتبر، سیاست‌های مؤثر تدوین شوند.

۲- بررسی نقش خانواده و نهاد‌های آموزشی در تاب‌آوری روانی کودکان

مدارس، کانون‌های تربیتی و مراکز مشاوره به‌عنوان نخستین خطوط تماس اجتماعی با این گروه‌های سنی، ظرفیت ویژه‌ای برای شناسایی زودهنگام نشانه‌های روانی ناشی از بحران دارند. در شرایطی که کشور با تهدیدات نظامی و جنگی مواجه است، ضرورت بازآرایی کارکرد‌های این نهاد‌ها به سمت یک الگوی حمایت روانی - اجتماعی اجتناب‌ناپذیر است. نظام آموزشی می‌تواند با طراحی بسته‌های ویژة آموزشی و تربیتی، معلمان و کادر مدارس را برای تشخیص علائم اولیه اضطراب، افسردگی، اختلال خواب یا مشکلات رفتاری تجهیز نماید. این بسته‌ها باید مبتنی بر اصول روان‌شناسی بحران و باتوجه‌به حساسیت‌های سنی و جنسیتی تنظیم شوند.

همچنین، واحد‌های مشاورة مدارس و مراکز تربیتی باید به یک ساختار فعال و چابک برای ارجاع سریع موارد پرخطر به شبکه‌های تخصصی روان‌درمانی تبدیل شوند. یکی از الزامات مهم در این زمینه، تدوین دستورالعمل‌های استاندارد برای ارزیابی روانی در محیط‌های آموزشی، برگزاری دوره‌های بازآموزی فوری برای مشاوران و روان‌شناسان و طراحی پروتکل‌های هماهنگی میان مدارس و مراکز بهداشت است. بهره‌گیری از فناوری‌های نوین مانند ایجاد سکو‌های دیجیتال برای غربالگری سلامت روان و ثبت موارد مشکوک، می‌تواند سرعت و دقت مداخلات را افزایش دهد.

۳- اقدامات حمایتی چندلایه برای پیشگیری و کاهش آسیب‌های روانی

خانواده، به‌عنوان نخستین محیط اجتماعی کودک، نقشی بی‌بدیل در پایداری روانی و کاهش تنش‌های ناشی از شرایط جنگی ایفا می‌کند. در چنین شرایطی، حمایت عاطفی مستمر والدین، ایجاد فضای امن روانی در محیط خانه و ترویج احساس کنترل‌پذیری بر شرایط، از جمله عوامل مؤثر برای پیشگیری از بروز آسیب‌های عمیق روانی محسوب می‌شوند. به همین دلیل، توانمندسازی والدین در مدیریت هیجانات، پاسخ‌دهی مناسب به پرسش‌ها و نگرانی‌های فرزندان و آموزش روش‌های سادة مداخلة روانیِ اولیه، اهمیت ویژه‌ای دارد.

از سوی دیگر، نهاد‌های محلی شامل مساجد، پایگاه‌های بسیج، انجمن‌های فرهنگی و خیریه‌ها، می‌توانند به‌عنوان بازو‌های پشتیبان خانواده‌ها عمل کنند. این نهاد‌ها با طراحی و اجرای برنامه‌های جامعه‌محور همچون: برگزاری کارگاه‌های آموزشی، ایجاد گروه‌های حمایتی والدین و انجام فعالیت‌های جمعی با محوریت بازی، هنر و ورزش، ظرفیت تاب‌آوری اجتماعی را افزایش می‌دهند.

در این راستا، ایجاد شبکه‌های محلی داوطلبانه متشکل از روان‌شناسان، مشاوران و معلمان بازنشسته، می‌تواند به افزایش دسترسی خانواده‌ها به خدمات حمایتی کمک کند. همچنین، ترویج روایت‌های بومی امیدبخش و تقویت هویت ملی از طریق برنامه‌های فرهنگی محلی، اثرات مثبت روانی در شرایط جنگی ایجاد می‌کند.

در مجموع، سیاست‌گذاران باید حمایت هدفمند از نهاد‌های خانواده‌محور و محلی را در دستور کار قرار دهند تا از این طریق پایداری روانی کودکان و نوجوانان در شرایط بحرانی حفظ شود.

۴- جمع‌بندی و پیشنهاد‌های سیاستی

در شرایط جنگی، کودکان و نوجوانان نه‌تنها از نظر جسمی در معرض خطر قرار می‌گیرند، بلکه به‌شدت در معرض آسیب‌های روانی و اجتماعی هستند که آثار آن می‌تواند سال‌ها پس از پایان درگیری‌ها نیز تداوم داشته باشد. ازاین‌رو، ضرورت دارد تا سیاست‌گذاری‌های ملی در حوزة سلامت روان و اجتماعی، با محوریت پیشگیری، حمایت، بازتوانی و تقویت تاب‌آوری روانی کودکان و نوجوانان بازطراحی شود. ازاین‌رو، مداخلات مقطعی و غیر نظام‌مند نمی‌تواند پاسخگوی ابعاد پیچیدة این بحران باشد و نیازمند استقرار نهاد‌های تخصصی، چارچوب‌های هماهنگ و رویکرد‌های داده‌محور هستیم تا از ظرفیت‌های علمی، مردمی و نهادی کشور برای مدیریت این‌گونه چالش‌ها استفاده شود.

پیشنهاد‌های فوری و کوتاه‌مدت:

۱. راه‌اندازی سامانه‌های مشاوره و حمایت روانی فوری در مدارس، مساجد و مراکز اجتماعی با بهره‌گیری از نیرو‌های داوطلب آموزش‌دیده.

۲. انتشار و توزیع گسترده‌ی محتوای آموزشی روان‌شناسی بحران ویژه‌ی والدین، معلمان و مربیان برای افزایش مهارت‌های مقابله‌ای در برخورد با ترس و اضطراب‌های کودکان.

۳. استقرار تیم‌های سیار مشاوره‌ی روانی در مناطق آسیب‌دیده یا پرخطر با هدف ارائه‌ی خدمات روان‌شناسی اولیه به کودکان و خانواده‌ها.

۴. فعال‌سازی خط‌های تماس اضطراری ویژه‌ی کودکان و نوجوانان برای دریافت مشاوره‌های فوری.

۵. طراحی و پخش برنامه‌های ویژه در رسانه‌ی ملی به منظور تقویت امید، امنیت روانی و آموزش روش‌های کنترل هیجانات منفی در کودکان.

پیشنهاد‌های بلندمدت:

۱. ایجاد ستاد ملی سلامت روان کودکان و نوجوانان برای سیاست‌گذاری، هماهنگی و ارزیابی مداخلات روانی در بحران‌های ملی.

۲. تقویت زیرساخت‌های پژوهشی و راه‌اندازی مرکز ملی پایش روانی بحران‌ها به‌منظور جمع‌آوری داده‌های دقیق و طراحی سیاست‌های مبتنی بر شواهد میدانی.

۳. تدوین پروتکل‌های ملی استاندارد برای مداخلات روانی و اجتماعی در مدارس و مراکز بهداشتی کشور با همکاری نهاد‌های دانشگاهی.

۴. گسترش آموزش مهارت‌های زندگی و تاب‌آوری در کتب درسی و برنامه‌های آموزشی رسمی مدارس.

۵. حمایت هدفمند از تولید و نشر محتوای فرهنگی و رسانه‌ای امیدآفرین و تقویت‌کننده‌ی حس امنیت روانی در کودکان و نوجوانان، متناسب با ارزش‌های ایرانی-اسلامی.

۶. تقویت همکاری‌های میان‌بخشی بین وزارتخانه‌ها، نهاد‌های مدنی، نخبگان علمی و فعالان حوزه‌ی کودک به منظور طراحی و اجرای یک سیاست جامع و یکپارچه در این حوزه.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب