در گفت‌و‌گو با آنا مطرح شد

اصل خودیاری امنیتی ستون فقرات دکترین دفاعی ایران است

اصل خودیاری امنیتی ستون فقرات دکترین دفاعی ایران است
کارشناس مسائل بین‌الملل با تأکید بر اینکه اصل خودیاری امنیتی هسته مرکزی دکترین دفاعی ایران است، تصریح کرد: تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داد که ایران بازیگری مستقل و راهبردی در منطقه است و باید در دوره پساجنگ با بازتعریف دیپلماتیک روایت دفاع مشروع، مانع شکل‌گیری ائتلاف‌سازی‌های جدید علیه خود شود. وی همچنین توطئه خلع سلاح مقاومت را نه گامی در مسیر صلح، بلکه زمینه‌ساز بازتولید ناامنی دانست.

«عابد اکبری» کارشناس مسائل بین‌الملل، در گفت‌و‌گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، با اشاره به نتایج جنگ ۱۲ روزه اخیر و تأکید بر نقش راهبردی ایران در منطقه، بر حفظ اصل خودیاری در دوره پساجنگ و بهره‌گیری فعالانه از ظرفیت‌های دیپلماسی و نهاد‌های بین‌المللی تأکید کرد.

وی در پاسخ به این استدلال که جنگ ۱۲ روزه نشان داد ایران برخلاف لبنان، سوریه یا غزه، یک بازیگر قدرتمند در منطقه است که برای تأمین امنیت به خارج متکی نیست، گفت: اصل خودیاری امنیتی، ستون فقرات دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران است و تجربه جنگ ۱۲ روزه، این اصل را بیش‌ازپیش تقویت کرد. در ادبیات روابط بین‌الملل، مفهوم «self-help» یا همان اتکا به توان داخلی برای بقا و امنیت، از اصول بنیادین نظم آنارشیک است؛ نظمی که در آن قدرت‌های بزرگ نه‌تنها تضمین‌کننده امنیت نیستند، بلکه خود منشأ تهدید به شمار می‌روند.

اکبری افزود: ایران در این منازعه نشان داد که برخلاف برخی بازیگران منطقه‌ای که کاملاً به چتر امنیتی خارجی وابسته‌اند، از قابلیت‌های بومی در حوزه‌هایی همچون رصد، پاسخ، بازدارندگی و مدیریت بحران برخوردار است. این وضعیت، تغییری معنادار در هندسه قدرت منطقه‌ای بود؛ تغییری که ایران را در مقایسه با کشور‌هایی مانند سوریه که ساختار دفاعی آن فروپاشیده یا غزه که زیر فشار کامل است، به‌عنوان بازیگری با ظرفیت‌های راهبردی چندلایه معرفی کرد.

وی با بیان اینکه خودیاری به‌معنای خودبسندگی مطلق نیست، تصریح کرد: یکی از الزامات دوره پساجنگ، شناسایی دقیق نقاط ضعف در حوزه‌های عملکردی، سامانه‌ای، اطلاعاتی یا لجستیکی است. نباید موفقیت در مقابله با تهدیدات، ما را از بازنگری در سامانه هشدار اولیه، هم‌افزایی میان نیروها، اصلاح گلوگاه‌های سایبری یا ارتقای چابکی ساختار دفاعی غافل کند. خودیاری زمانی معنا دارد که ظرفیت‌ها به‌صورت مستمر بازسازی و نوسازی شوند، نه اینکه بر تکرار رویه‌های پیشین تکیه شود.

این کارشناس مسائل بین‌الملل همچنین در پاسخ به پرسشی درباره اهمیت بهره‌گیری از دیپلماسی برای رفع تهدیدات منطقه‌ای، اظهار کرد: دیپلماسی بخشی جدایی‌ناپذیر از امنیت ملی است. همان‌گونه که هیچ دفاعی بدون روایت مؤثر در افکار عمومی جهانی پایدار نمی‌ماند، هیچ پیروزی نظامی نیز بدون فعال‌سازی جبهه سیاسی و حقوقی به نتیجه پایدار تبدیل نمی‌شود. پس از پایان جنگ، صحنه نبرد تغییر می‌کند، اما رقابت در شورا‌های امنیت، رسانه‌های جهانی، اتاق‌های فکر غربی و وجدان عمومی ادامه دارد.

وی تأکید کرد: ایران باید بتواند پیام مشروع خودیاری را به زبان حقوقی و دیپلماتیک جهانی بازتعریف کند. باید صدای ایرانی که مورد تجاوز قرارگرفته و پاسخ متناسب داده است، در عرصه بین‌المللی نه متهم، بلکه شاکی تلقی شود. این به معنای تثبیت مفهوم دفاع مشروع بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد از طریق دیپلماسی هوشمند است.

اکبری ادامه داد: دیپلماسی فقط ابزاری برای تبیین گذشته نیست، بلکه وسیله‌ای برای شکل‌دهی به آینده نیز هست. ایران می‌تواند با مدیریت فعال بحران‌های منطقه‌ای، تعامل با واسطه‌گران و حتی توسعه دیپلماسی عمومی با ملت‌های منطقه، هزینه‌های سیاسی طرف مقابل را افزایش داده و مانع از شکل‌گیری ائتلاف‌های جدید علیه خود شود. اگر امنیت را صرفاً در میدان نبرد نظامی ببینیم، از نیمی از ابزار‌های قدرت ملی غافل خواهیم شد.

این تحلیلگر روابط بین‌الملل در بخش دیگری از گفت‌و‌گو درباره نقش سازمان‌های بین‌المللی در کاهش تهدیدات، گفت: قطعاً حضور فعال و مؤثر ایران در نهاد‌های بین‌المللی می‌تواند تهدیدات احتمالی را کاهش دهد؛ به‌شرط آن‌که این حضور صرفاً فنی یا نمادین نباشد، بلکه هدفمند، روشمند و روایی باشد. ایران باید از حالت انفعال خارج شود و به کنشگری مؤثر در نهاد‌های بین‌المللی بدل گردد.

وی افزود: این حضور فعال می‌تواند در قالب عضویت در کمیسیون‌های کلیدی، استفاده از ظرفیت‌های حقوقی برای افشای موارد نقض حقوق بین‌الملل توسط دشمنان و همچنین ائتلاف‌سازی راهبردی در موضوعات بشردوستانه، زیست‌محیطی، پناه‌جویی و حقوق مردم تحت اشغال محقق شود.

اکبری با بیان اینکه نهاد‌های بین‌المللی باوجود دوگانگی و سیاسی‌کاری، هنوز بستری برای مشروعیت‌سازی دارند، تصریح کرد: ایران می‌تواند با فعال‌سازی ظرفیت‌های نخبگانی، حقوق‌دانان بین‌المللی، گروه‌های حامی صلح و نیز سازوکار‌های میان‌دولتی در جنوب جهانی، فضای دیپلماتیک برای دفاع از خود را تقویت کند. اگر این نهاد‌ها صرفاً به‌عنوان تهدید درک شوند، عملاً میدان را به رقیب واگذار کرده‌ایم.

این کارشناس مسائل بین‌الملل در ادامه گفت‌و‌گو، درباره تلاش آمریکا و رژیم صهیونیستی برای خلع سلاح گروه‌های مقاومت و تأثیر آن بر امنیت منطقه، اظهار کرد: خلع سلاح گروه‌های مقاومت نه گامی در جهت امنیت منطقه، بلکه بازتولید ناامنی است؛ چراکه این اقدام به‌معنای انحصار خشونت در دست اشغالگر و سلب ابزار دفاعی از ملت‌های تحت اشغال است.

وی افزود: این مطالبه از اساس بی‌منطق است؛ مردمی که تحت اشغال و تبعیض ساختاری قرار دارند، نمی‌توانند بدون پایان اشغال، سلاح دفاعی خود را زمین بگذارند. تجربه‌هایی مانند انحلال ارتش عراق یا فروپاشی لیبی نشان می‌دهد که خلع سلاح بدون راه‌حل سیاسی، تنها به چرخه تازه‌ای از ناامنی و بی‌ثباتی منجر خواهد شد.

اکبری در پایان تأکید کرد: برای ایران، این پیام بسیار مهم است که مقاومت مشروع در برابر اشغال، آخرین خط دفاعی در برابر بی‌ثبات‌سازی منطقه‌ای است. خلع سلاح گروه‌های مقاومت، نه‌تنها به ضرر غزه و لبنان بلکه به زیان توازن امنیتی کل منطقه غرب آسیاست.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب