قلب تپنده گفتمان انقلاب اسلامی؛ چرا مرگ بر آمریکا؟

قلب تپنده گفتمان انقلاب اسلامی؛ چرا مرگ بر آمریکا؟
هر گونه اغماض در خصوص طرح و اجرای شعار «مرگ بر آمریکا» در متن و بطن جمهوری اسلامی ایران، به معنای کوتاه آمدن از نقطه مرکزی گفتمان نظام و انقلاب اسلامی است.

خبرگزاری آنا- علی رحمانی: شاید کمتر کسی از پژوهشگران حوزه انقلاب اسلامی به این واقعیت توجه کرده باشد که از میان فیلسوفان مطرح قرن بیستم، «میشل فوکو» تنها فیلسوف پست مدرنی بود که ترجیح داد همزمان با وقوع انقلاب اسلامی ایران با قدم زدن در خیابان‌های تهران و نیز ملاقات حضوری با رهبر فرهمند این انقلاب یعنی امام خمینی (ره)، از طریق مشاهده مستقیم به تحلیل وقایع مربوط به پیروزی انقلاب در ایران بپردازد.

 با توجه به جایگاه علمی و اجتماعی این فیلسوف بزرگ فرانسوی، در ادامه با استفاده از نظریه مشهور تحلیل گفتمان که در زمره برجسته‌ترین تراوشات ذهنی وی به عنوان اندیشمندی پست‌مدرن است، تلاش کرده‌ایم تا به تبیین محوری‌ترین شعار مربوط به گفتمان انقلاب اسلامی یعنی «مرگ برآمریکا» بپردازیم.

ضدیت با سلطه سیاسی-فرهنگی آمریکا، وجه تمایز گفتمان انقلاب با جریان‌های التقاطی

هرچند با توجه به جنبه رحمانی پیام رهایی‌بخش انقلاب اسلامی فهم این نکته نباید چندان غامض و دور از انتظار باشد که مخالفت بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران با رژیم سیاسی حاکم بر ایالات متحده نباید به منزله مخالفت جمهوری اسلامی با مردم آمریکا تلقی شود؛ اما اصرار بیش از اندازه و معنادار برخی شخصیت‌های سیاسی روی این مسئله به احتمال زیاد منجر به کم رنگ شدن جنبه ضدیت گفتمان متعالی انقلاب اسلامی با سلطه فرهنگی آشکار و پنهان آمریکا بر جهان خواهد شد.

 مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با وقوف بر این مسئله طی بیاناتی خطاب به مردم قم در تاریخ ۱۹ دی ماه ۱۴۰۰ ش فرمودند: «دشمنی و کینه‌ورزی عمیق آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران هم از همین جا فهمیده می‌شود. نظام جمهوری اسلامی، مظهر اعتقاد دینی مردم است و ناشی از نگاه انقلابیِ برخاسته‌ی از دین به مسائل جاری جهان و کشور است؛ از این جهت رأس استکبار که آمریکا است، با جمهوری اسلامی مخالف است. اینکه حالا بعضی‌ها بگویند چرا شما با آمریکا مخالفت می‌کنید، چرا می‌گویید «مرگ بر آمریکا»، به نظر ما ظاهربینانه است، سطحی‌نگری است؛ عمق قضیّه همین است که طبیعت استکبار، با پدیده‌ای مثل جمهوری اسلامی که همه چیزش از دین است، مربوط به تفسیر علمای دین و یک حرکت دینی است، طبیعتاً مخالف است.» 

واضح است که با وجود چنین تبیینی از ماهیت و اهداف مقابله ایران اسلامی با آمریکا، هر نوع تعبیر و تفسیری با هدف محدود کردن دشمنی ایران و آمریکا به بعد سیاسی ولو با نیت دلسوزانه، محلی از اعراب نخواهد داشت؛ چراکه اساساً تفاوت ماهیتی گفتمان موجود در انقلاب اسلامی با جریان‌های لیبرال التقاطی که با توجیهات استالینیستی خود در پی برقراری روابط صمیمانه با غرب و آمریکا هستند، در همین یک شعار خلاصه می‌شود: مرگ بر آمریکا! 

هر گونه اغماضی در خصوص طرح و اجرای این شعار در متن و بطن جمهوری اسلامی ایران به معنای کوتاه آمدن از نقطه مرکزی گفتمان نظام و انقلاب اسلامی است.

میوه‌ای که امروز به بار می‌نشیند

نکته مهم دیگر در خصوص درک چرایی طرح شعار مرگ بر آمریکا به عنوان اصلی‌ترین خواست مردم ایران در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ش این است که علاوه بر رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی)، امام خمینی (ره) نیز به عنوان بزرگترین ترویج دهنده این شعار استکبارستیزانه، با درک ماهیت فرهنگی انقلاب ایران شعار انسان‌ساز مرگ بر آمریکا را مسئله فطری دانسته و فرموده‎‌اند: «این ملتی که الآن دارند فریاد می‌‏زنند «مرگ بر آمریکا» مقصودشان کارتر است. ملت آمریکا که به ما کاری نکرده. ملت آمریکا اگر بفهمد مطلب را، به حسب وجدان انسانی‌‏اش، با ما موافق است.»

 بنابراین ضمن تأکید بر درست بودن تفسیری که شعار مرگ بر آمریکای انقلاب اسلامی را نوعی بیدارگری فرهنگی می‌داند؛ باید به شمول و همه جانبه بودن آن تأکید شود، زیرا همین ویژگی است که باعث شده امروزه این شعار همچون میوه‌ای نو‌رس در قلب سرزمین آمریکا به بار بنشیند و اذهان پیر و جوان این ملت خفته را بیدار کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب