در آنا بخوانید

چرا ایران باید از NPT خارج شود؟/ تحمیل شدیدترین تحریم‌های اقتصادی نتیجه پنج دهه پایبندی ایران به آژانس اتمی!

چرا ایران باید از NPT خارج شود؟  تحمیل شدیدترین تحریم‌های اقتصادی نتیجه پنج دهه پایبندی ایران به آژانس اتمی!
پنج دهه پایبندی ایران و پذیرش گسترده‌ترین نظارت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نه تنها دستاوردی برای کشور به همراه نداشته، بلکه به تحمیل شدیدترین تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی منجر شده است. از این رو خروج ایران از NPT در شرایط حاضر، بر اساس سازوکار‌های حقوقی این پیمان، کاملاً مشروع است.

به گزارش خبرگزاری آنا، فرشید محمدی مجد؛ کارشناس مسائل بین الملل- پس از جنگ جهانی دوم و با آغاز جنگ سرد، شبه‌جزیره کره به دو کشور کره شمالی و کره جنوبی تقسیم شد. پس از تقسیم این منطقه به عرصۀ رقابت دو ابرقدرت دوران جنگ سرد، یعنی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا، تبدیل گردید. اتحاد شوروی با حمایت از کره شمالی که تحت حاکمیت رژیمی کمونیستی قرار داشت و ایالات متحده آمریکا از طریق حضور گسترده نظامی و امنیتی در کره جنوبی و ژاپن، به رقابت با یکدیگر پرداخته و منافع استراتژیک خود را در این منطقه دنبال می‌کردند. این رقابت‌ها به‌تدریج به عرصه‌ی تسلیحات هسته‌ای نیز کشیده شد.

شوروی که از سال ۱۹۵۶ آموزش دانشمندان هسته‌ای کره‌ی شمالی را آغاز کرده بود، پیونگ‌یانگ را به بازیگری جدید در معادلات اتمی جهان تبدیل کرد. آمریکا نیز در سال ۱۹۵۸ با استقرار موشک‌های هسته‌ای در کره‌ی جنوبی به این چالش پاسخ داد. به‌منظور کنترل تنش، کره‌ی شمالی در سال ۱۹۵۸ تحت فشار شوروی به پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) پیوست، به همین دلیل تا پیش از فروپاشی شوروی، واشنگتن موضع چندان فعالی در قبال برنامه‌های هسته‌ای پیونگ‌یانگ اتخاذ نکرده بود. اما در اواخر دهه ۸۰ میلادی، آمریکا با استناد به تصاویر ماهواره‌ای ادعا کرد که کره شمالی تعهدات NPT را نقض کرده است. این بار پیونگ‌یانگ که حمایت بی‌قیدوشرط شوروی را در حال زوال می‌دید، برای جلوگیری از تقابل مستقیم با آمریکا و کاهش فشار‌ها و تهدیدات آمریکایی در آن مقطع زمانی، پیشنهاد مذاکره و همکاری را مشروط به خروج تسلیحات هسته‌ای آمریکا از شبه‌جزیره کره را مطرح کرد. مذاکراتی که با فروپاشی شوروی همزمان شد و روند آن نیز تغییر یافت.

پرونده هسته‌ای کره شمالی پس از فروپاشی اتحاد شوروی

در سال ۱۹۹۱، دولت جورج بوش (پدر) موافقت کرد موشک‌های هسته‌ای خود را از خاک کره‌ی جنوبی خارج کند و در حوزه انرژی نیز به کره شمالی کمک کند. در مقابل، پیونگ‌یانگ متعهد شد اجازه‌ی بازرسی از تأسیسات هسته‌ای خود را به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعطا کرده و برنامه‌ی تولید پلوتونیوم خود را متوقف سازد. با این‌حال، این روندِ تنش‌زدایی در اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ متوقف شد و بار دیگر اختلافات بین دو طرف اوج گرفت. در سال ۲۰۰۲ واشنگتن، پیونگ‌یانگ را به داشتن برنامه‌های پنهانی غنی‌سازی اورانیوم متهم کرد و کلیه کمک‌های اقتصادی و انرژی خود به این کشور را قطع نمود. کره شمالی در واکنش به این اتهامات و اقدامات، بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را از کشور اخراج کرد.

تنش‌ها زمانی تشدید شد که جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور آمریکا، در سخنرانی سالانه خود در کنگره در سال ۲۰۰۲ کره شمالی را همراه با ایران و عراق بخشی از «محور شرارت» خواند و اعلام کرد: «این کشور‌ها و متحدان تروریستی آنها، جهانیان را به سوی خشونت سوق می‌دهند. ما نمی‌گذاریم خطرناک‌ترین رژیم‌ها با خطرناک‌ترین سلاح‌ها ما را تهدید کنند.» این سخنان همراه با تهدید به اقدام نظامی علیه این کشور‌ها بود.

کره شمالی در مواجهه با تهدید آمریکا و با از دست دادن حامی اصلی خود (اتحاد شوروی که در ۱۹۹۱ فروپاشیده بود)، خود را ناگزیر از توسعه سلاح هسته‌ای به عنوان ابزاری بازدارنده در برابر آمریکا دید. اوج این تنش‌ها در ژانویه ۲۰۰۳ رخ داد؛ زمانی که پیونگ‌یانگ تنها دو ماه پیش از حمله آمریکا به عراق، رسماً از پیمان NPT خارج شد. دو سال بعد در سال ۲۰۰۵ کره شمالی اولین آزمایش بمب هسته‌ای خود را انجام داد و در سال ۲۰۰۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریم‌هایی علیه کره شمالی وضع کرد. در واقع، کره شمالی پیش از آنکه منافع حیاتی و موجودیتش با تهدید بالفعل مواجه شود، با اقدامی پیشدستانه از پیمان NPT خارج شد. خروج کره شمالی از NPT زمانی رخ داد که دو متحد آن یعنی روسیه و چین در موقعیت همراهی با سیاست‌های آمریکا قرار داشتند و حتی قبل از آن با حمله آمریکا به افغانستان موافقت کرده و در مقابل حمله به عراق نیز موضع قاطعانه‌ای نداشتند. درواقع چین و روسیه در آن دوره توان تقابل چندانی در برابر آمریکا را نداشتند.

سرنوشت متفاوت ایران و کره شمالی در خروج از NPT

ایران با امضای پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) در سال ۱۹۶۷ از نخستین کشور‌های امضاکننده آن محسوب می‌شود. در عین‌حال ایران همواره پایبندی خود به این معاهده را از طریق پذیرش نظارت‌های مستمر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به اثبات رسانده است. به‌گونه‌ای که حدود ۷۰ درصد از ظرفیت نظارتی آژانس به بازرسی از تأسیسات هسته‌ای ایران اختصاص یافته که همواره صلح‌آمیز بودن و عدم انحراف برنامه هسته‌ای ایران را نیز تایید کرده است. با این وجود، قدرت‌های غربی به‌ویژه آمریکا و نیز مقامات آژانس با اغراض سیاسی پیوسته ایران را به داشتن برنامه پنهانی تسلیحات هسته‌ای متهم و به واسطه آن فشار‌های سیاسی و اقتصادی را به کشور تحمیل کرده‌اند. 

ایران بر اساس پیمان NPT از حق انجام فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای برخوردار بوده، اما طی توافقات دهه ابتدای دهه ۸۰ و سپس برجام در دهه ۹۰ شمسی دامنه فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز خود را آن به شدت محدود کرد. با این حال طرف‌های غربی به این محدودیت قانع نشده و به دنبال برچیده شدن کلیه فعالیت‌های صلح‌آمیز ایران بوده و هستند

درواقع پنج دهه پایبندی ایران و پذیرش گسترده‌ترین نظارت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نه تنها دستاوردی برای کشور به همراه نداشته، بلکه به تحمیل شدیدترین تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی منجر شده است. اوج این تناقض آشکار زمانی رخ داد که دو دارنده سلاح هسته‌ای جهان، آمریکا و رژیم صهیونیستی با نقض صریح قوانین بین‌المللی و NPT اقدام به حمله نظامی علیه ایران و تأسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز آن کردند. همچنین برخی دیگر از اعضای NPT به‌ویژه فرانسه، انگلیس و آلمان در مواضع سیاسی و حتی نظامی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم از رژیم صهیونیستی -که عضو NPT نیز نیست- حمایت کرده و ایران را تهدید و محکوم کرده‌اند.

از سوی دیگر آژانس انرژی اتمی به‌عنوان ناظر اجرای پیمان NPT برخلاف حقوق بین‌الملل و اساسنامه خود اقدام به همکاری با رژیم صهیونیستی و آمریکا برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران نمود و همچنین از محکوم کردن حملات خودداری کرد؛ بنابراین NPT نه‌تنها نتوانست تضمینی برای فعالیت‌های صلح‌آمیز ایران باشد بلکه خود زمینه‌ساز حمله نظامی به ایران شده و تهدیدی وجودی علیه کشور به وجود آورده است. مجلس شورای اسلامی برای مقابله با این تهدید، چهارم تیر ۱۴۰۴ قانون «قانون الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای» تصویب کرد. اما اقدام مجلس برای تعلیق فعالیت آژانس هیچ مبنای حقوقی ندارد و می‌تواند پیامد‌های منفی برای کشور در پی داشته باشد؛ لذا تنها راه رفع این تهدید خروج از این پیمان است و تداوم حضور در این پیمان به معنای تداوم تهدید‌های نظامی-امنیتی علیه ایران است.

به همین دلیل ضرورت دارد در واکنش به این تهدیدات و نیز در دفاع از خود با استناد به ماده ۱۰ NPT از آن خارج شود. درواقع اقدام ایران کاملا مشروع و براساس حقوق بین‌الملل و حفاظت از موجودیت خود است؛ بنابراین ایران برخلاف کره شمالی نه در اقدام پیش‌دستانه؛ بلکه در واکنش به حمله نظامی صورت گرفته توسط یک عضو NPT و یک غیر عضو NPT که دارنده سلاح هسته‌ای هستند، می‌تواند با استناد به سازوکار موجود در NPT از آن خارج شود. درواقع اقدام ایران کاملا مشروع و براساس حقوق بین‌الملل و برای حفاظت از موجودیت خود است. خروج ایران از NPT در شرایط حاضر، بر اساس سازوکار‌های حقوقی این پیمان، برخلاف مورد کره شمالی، کاملاً مشروع است. همچنین با توجه به مشروعیت این اقدام و همچنین تغییرات فزاینده در رقابت‌های بین‌المللی و جایگاه راهبردی ایران در این عرصه، احتمال شکل‌گیری اجماع جهانی یا اعمال فشار‌های گسترده علیه ایران در فرآیند خروج از NPT وجود ندارد.

از سوی دیگر کره شمالی با هدف ساخت بمب اتم برای ایجاد بازدارندگی مقابل تهدیدات آمریکا از NPT شد ولی همیشه خروج از این پیمان مساوی با ساخت بمب هسته‌ای نیست؛ بلکه مطابق خود پیمان می‌تواند برای دفاع از خود در برابر تهدیدات علیه منافع و مصالح عالیه اعضا باشد. مساله‌ای که در مورد ایران واضح و صادق است. از سوی دیگر به دلیل تشدید رقابت میان آمریکا با روسیه و چین و همچنین آمادگی نظام بین‌الملل برای شکل دادن به یک نظم نوین جهانی، آمریکا نمی‌تواند برای ایجاد فشار علیه ایران مانند کره شمالی اجماع ایجاد کند. چراکه اساسا تضعیف ایران منجر به تضعیف منافع راهبردی چین و روسیه در مناطق غرب آسیا- آسیای مرکزی- قفقاز و نیز مورد تهدید قرار گرفتن خود این دو کشور خواهد شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب