«دشمن ملت»؛ فیلمی تکاندهنده از سابقه جاسوسی دولت آمریکا/ وقتی هنوز اینترنت نبود، اما غربیها همه را زیر نظر داشتند!

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، در جریان جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان که با حمایت تمام قد آمریکا رخ داد، بارها و بارها میشنیدیم که از فلان نرم افزار ارتباطی استفاده نکنید، در مکالمات تلفنی نکات حساس (مثل حملات هوایی، تلفات انفجارها و...) را به زبان نیاورید، پیامهای مشکوک و تماسهای ناشناس با مبدا خارج از کشور را پاسخ ندهید و در کل مراقب باشید که دشمن ممکن است از این راهها به قصد جاسوسی استفاده کند.
در این بین برخی مدعی بودند که این نکات صرفاً برخی تئوریهای توطئه است و نباید همه آنها را باور کرد، تاریخ به ما نشان داده که این دست احتیاطها کاملاً واجب است و استفاده از ابزارهای هوشمند برای جاسوسی موضوعی نیست که هر عقل سلیمی بتواند خیلی ساده آنها را انکار کند.
جنگ مدرن، جاسوسی مدرن!
چه بخواهیم چه نخواهیم جنگ مدرن با جنگهایی که در صدههای گذشته رخ میداده تفاوت کرده است و به همین میزان نیز ابزارهای جنگی هم تغییرات عجیب و غریبی داشتند. این موضوع در طول چند دهه گذشته مورد توجه فیلمسازان فراوانی هم بوده و کم نبودند آثار آمریکایی و اروپایی که با تمرکز بر بحث جاسوسی مدرن و سواستفاده قدرتها از وسایل ارتباط جمعی ساخته شدند، فیلمهایی که بن مایه اکثر آنها از واقعیتهای تاریخی گرفته شده و به جز آثار فانتزی و ماورایی، مابقی ریشههایی حقیقی دارند.
با مروری ساده به آثار جاسوسی سینمایی خیلی راحت میتوان دید که قدرتهای جهانی چطور با اعمال فشار و زور به راحتی حریم خصوصی مردم سراسر دنیا (حتی شهروندان خودی) را زیر پا میگذارند و برای رسیدن به امیالشان دست به هر کاری میزنند.
ماجرای شنود تلفنهای شهروندان آمریکا و بعد از آن بریتانیا، موضوعی است که بیش از بیست سال پیش تشت رسوایی آن بر زمین افتاد و سروصدای زیادی به پا کرد، موضوعی که در همان زمان هم بسیار مورد توجه قرار گرفت و همه انگشت اتهام را به سمت سرویسهای اطلاعاتی و به طور خاص آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) و همچنین سازمان امنیتی بریتانیا (GCHQ) گرفتند و این سازمانهای عریض و طویل را متهم کردند که حریم خصوصی مردم خود را زیر پا میگذارند.
اگرچه با وجود انتشار اخبار رسوایی اینچنینی شرایط کمی تغییر کرد و سرویسهای اطلاعاتی مجبور شدند برای انجام هر شنود از سیستم قضایی اجازه نامه دریافت کنند، اما باز هم در روی همان پاشنه میچرخید و به ادعای بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی، این سرویسها دست از شنود گسترده تلفنهای مردم برنداشتند. با بیشتر شدن استفاده اینترنت و اتصال مخابرات به سرویسهای اینترنتی، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا با هک مخابرات این عملیات را ادامه دادند که البته این نقشه نیز پس از مدتی نقش بر آب شد و این ماجرا نیز بار دیگر حواشی متعددی را به وجود آورد. حتی این بار مدارکی وجود داشت که انگلیسیها آمریکاییها به دنبال شنود تلفنهای مردم آلمان هم بودند و این نشان میداد استفاده جاسوسی از ابزاری مثل تلفنهای همراه چقدر در دسترس قدرتهای جهانی بود.
اگر اهل دیدن فیلم و سریالهای روز دنیا باشید، حتما نمونههای فراوانی از این دست آثار دیدهاید، آثاری که برگرفته از واقعیت هستند و روایتگر فساد در سیستمهای اطلاعاتی هستند که بدون نیاز به پاسخگویی برای رسیدن به خواستههایشان از هر خط قرمزی عبور میکنند، از شنود تلفنهای عادی مردم گرفته، تا چک کردن مداوم چتها، بررسی عملکرد شهروندان در شبکههای اجتماعی، دستکاری در دوربینهای کنترل ترافیک، هک دوربینهای مداربسته دولتی و شخصی و کارهایی که در بسیاری از آثار نمایشی به آنها پرداخته شده است.
«دشمن ملت» فیلم جذاب تونی اسکات
اما به اذعان بسیاری از کارشناسان سینما و منتقدان حرفهای، یکی از موفقترین فیلمهای سینمایی در حوزه جاسوسی که افشاگری دقیقی درخصوص سیستم اطلاعاتی آمریکا داشته است، فیلم سینمایی «دشمن ملت» (Enemy of the State) به کارگردانی تونی اسکات و بازی هنرپیشههای مطرحی همچون ویل اسمیت، جین هکمن، جان وویت، جک بلیک، آنا گان، رجینا کینگ و... است. فیلمی که موضوع آن به پرونده جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا از مردم و شنود تلفنهای همراه مردم مربوط میشود، جایی که یک نماینده کنگره با این طرح مخالفت میکند و ماموران اطلاعاتی او را به قتل میرسانند، اما فیلم مربوط به قتل به صورت اتفاقی توسط یک مستندساز که دوربینی در اسکله (صحنه جرم) ضبط میشود و این فیلم براثر یک اتفاق به دست ویل اسمیت، که نقش یک وکیل را بازی میکند میافتد.
بعد از این ماجرا ما شاهد ترفندهای مختلف آژنس امنیت ملی آمریکا برای به دام انداختن این وکیل هستیم و میبینیم چگونه با قرار دادن ابزار جاسوسی مختلف او را در همه جا تعقیب میکنند و چطور از تلفن همراه، خودرو، لباسها و... او برای پیشبرد اهدافشان استفاده میکنند. آنها حتی پا را از یک جاسوسی ساده هم فراتر میگذارند و زمانی که متوجه میشوند قهرمان قصه هدف شوم آنها را میداند، مستقیما برای قتل او و همه دوستانش اقدام میکنند.
موضوع دیگر که در این فیلم بسیار قابل توجه است استفاده ویژه آژانس امنیت ملی آمریکا از سرویسهای ماهوارهای برای تعقیب و گریز و سوژهیابی است. آنها به آسانی و در کسری از ثانیه میتوانند به تمام دنیا سرک بکشند و هر حرکتی را حتی در کوچه پس کوچههای کوچک و بن بست را نیز زیر نظر داشته باشند. این موضوع را هم در نظر داشته باشید که این فیلم مربوط به اشراف اطلاعاتی نیروهای امنیتی آمریکا برای دهه نود است، زمانی که هنوز اینترنت به این شکل فراگیر نشده بود و پر بیراه نیست اگر امروز کسی مدعی شود این آژانسهای امنیتی اطلاعاتی خیلی راحت میتوانند با استفاده از ابزارهای هوشمند نه فقط شهروندان آمریکا را که تمام مردم دنیا را حتی در خانههایشان زیر نظر داشته باشند.
اگر به فیلمهایی با این سبک و سیاق علاقهمند هستید و این اثر خوش ساخت تونی اسکات را هنوز تماشا نکردید، توصیه میکنیم در این روزها که اخبار ریز و درشتی از ابزارهای جاسوسی هوشمند به گوش میرسد حتما آن را تماشا کنید و ببینید بیش از دو دهه پیش آمریکا چطور با استفاده از تکنولوژی اصطلاحا زاغ سیاه مردم خودش را چوب میزده و به این فکر کنید که امروز با پیشرفت فناوری و به روز شدن وسایل هوشمند ارتباط جمعی، آنها از چه طرقی میتوانند در لحظه به همه جای دنیا سرک بکشند و از زندگی مردم سردربیاورند!
انتهای پیام/