۲۷/ خرداد /۱۴۰۴

افول قدرت تنظیم‌گیری کاخ سفید؛ برتری چین در فرامتن جنگ تعرفه‌ای

افول قدرت تنظیم‌گیری کاخ سفید؛ برتری چین در فرامتن جنگ تعرفه‌ای
در حالیکه چین توانسته است با اتکا به دانش و تجربه، ابعاد روانی و فرامتنی جنگ تعرفه‌ای را به سود خود تغییر دهد، دادگاه‌های آمریکا درگیر جنگی داخلی‌ای هستند که اثرگذاری سیاست‌های اقتصادی ترامپ را به چالش کشیده است.

به گزارش خبرگزاری آنا، حدود ۲ شب پیش، روایت‌ها حاکی از این بود که دادگاهی در آمریکا ترمز سیاست‌های تعرفه‌ای «دونالد ترامپ» سکان‌دار کاخ سفید را کشیده و ضربه‌ای جدی به کل برنامه‌های اقتصادی او وارد کرده است.

آن موقع حرف از این بود که دادگاه تجارت بین‌المللی با رأی ۳ قاضی، اعلام کرده که ترامپ حق استفاده از اختیارات اضطراری خود برای اعمال تعرفه‌های اقتصادی علیه چین، مکزیک و کانادا را ندارد. 

پس به سرعت دستور توقف دائمی تعرفه‌ها صادر و به دولت ۱۰ روز فرصت داده شد تا دستورات اجرایی لازم برای لغو آنها را اجرا کند. 

درگیری دادگاه‌های آمریکا بر سر تعرفه‌ها، باعث شد که شرکا و رقبا به خصوص چین، مذاکره تجاری با ترامپ را جدی نگیرند

اما همان طور که انتظار می‌رفت، دولت ترامپ بلافاصله درخواست تجدیدنظر داد و خواستار توقف اضطراری این حکم شد و حتی تهدید کرد که در صورت لزوم پرونده را به دیوان عالی خواهد برد.

نتیجه آنکه دادگاه تجدیدنظر فدرال، در برابر حکم بدوی قد علم کرد و با یک دستور موقت، اجرای حکم دادگاه تجارت بین‌المللی را به حالت تعلیق درآورد. 

 به این ترتیب، ظرف ۲۴ ساعت ورق برگشت و حالا ترامپ می‌تواند مادامیکه دادگاه درخواست دولت برای توقف طولانی‌مدت این حکم را بررسی می‌کند؛ جنگ تعرفه‌ای خود را ادامه دهد.

در این میان اما، یک چیز تغییر کرده است: اروپایی‌ها، کانادایی‌ها، مکزیکی‌ها و به ویژه چینی‌ها به امید برگشتن دوباره ورق، مذاکره با ترامپ برای رسیدن به یک توافق برد-برد ر ا به طور غیررسمی به حال تعلیق درآورده‌اند.

حتی «اسکات بسنت» وزیر خزانه‌داری آمریکا به «فاکس‌نیوز» گفته است که این وقفه کوچک احتمالا فقط با مداخله مستقیم دونالد ترامپ یا همتای چینی او رفع می‌شود که این هم چند هفته‌ای زمان خواهد برد.

تغییر ابعاد روانی و فرامتنی جنگ تعرفه‌ای به نفع چین

طی هفته‌های اخیر، تحلیل‌های زیادی در خصوص جنگ تعرفه‌ای آمریکا و چین منتشر می‌شود که بخشی از آن، معطوف به ابعاد متنی و کمی این نبرد اقتصادی و بخشی از آن، مربوط به ابعاد فرامتنی نبرد است. برخی تحلیلگران قویا معتقدند که چین توانسته با استفاده از تجربیاتی که در دور نخست ریاست جمهوری ترامپ به دست آورده، ابعاد روانی و فرامتنی جنگ تعرفه‌ای را به سود خود تغییر دهد.

درحالی که افکار عمومی آمریکا روز به روز بیشتر نگرانی خود را در قبال جنگ تعرفه‌ای و متعلقات آن ابراز می‌کنند، چنین حسی در خصوص چین (و افکار عمومی این کشور آسیایی) صادق نیست. 

چین مانند کشوری رفتار نمی‌کند که با چشم‌انداز دردناک اقتصادی مواجه است و از سوی دیگر، چینی‌ها طی روز‌های اخیر وارد فاز دوم جنگ تعرفه‌ای شده‌اند

رئیس جمهور آمریکا و تعرفه‌های ۱۴۵ درصدی او (که بعدا در نتیجه آتش‌بس تجاری به ۳۰ درصد کاهش یافت) ترسی را در بسیاری از تاجران چینی ایجاد نکرد و همین مسئله منجر به عقب نشینی ترامپ از تصمیم خود شد. شبکه «بی بی سی» در یکی از گزارش‌های خود در این خصوص اذعان نموده است:آمریکایی‌ها به لشکری از ملی‌گرایان چینی آنلاین الهام بخشیدند تا در یک سری ویدیو و فیلم‌های پر بیننده، میم‌های تمسخرآمیز خلق کنند. برخی از آنها شامل تصاویر ترامپ، معاون رئیس‌جمهور جی دی ونس و غول فناوری ایلان ماسک است که نشان می‌دهد آنها در خط مونتاژ کفش و آیفون عرق می‌ریزند.

صورت مسئله گویاست: ترامپ نه تنها در داخل آمریکا (جنگ قضائی برای لغو یا تداوم تعرفه) کم آورده، بلکه هنوز قدرت تنظیم گری ابعاد فرامتنی و روانی جنگ تجاری را در قبال کشور چین پیدا نکرده است! 

چین مانند کشوری رفتار نمی‌کند که با چشم‌انداز دردناک اقتصادی مواجه است و «شی جین پینگ» رئیس‌جمهور آن، به صراحت اعلام کرده است که پکن عقب‌نشینی نخواهد کرد. از سوی دیگر، چینی‌ها طی روز‌های اخیر وارد فاز دوم جنگ تعرفه‌ای شده و به کشور‌هایی که با واشنگتن در این روند همراه هستند، در خصوص اقدامات تلافی جویانه (وضع تحریم‌ها و محرومیت از بازار چین) هشدار داده‌اند. این هشدار، نشان دهنده عزم چینی‌ها در مواجهه با جنگ تعرفه‌ای آمریکاست. 

پیش بینی طرح‌های جایگزین و پشتیبان از سوی شرکت‌های چینی (با پیش فرض دائمی و قطعی بودن جنگ تعرفه‌ای آمریکا)، قدرت انعطاف پذیری پکن را در این آوردگاه افزایش داده است. 

یکی از اهداف کوتاه مدت ترامپ در روند وضع تعرفه‌ها علیه چین، تنظیم افکار عمومی این کشور در قبال عواقب و تبعات این تصمیم و متعاقبا، اعمال فشار‌های محیطی و فرامتنی به بازار‌های داخلی و بین المللی وابسته به کشور چین بوده است، اما به نظر می‌رسد محاسبات کاخ سفید و وزارت خزانه داری آمریکا در این خصوص چندان با واقعیات موجود همخوانی ندارد. این گزاره زمانی بیشتر تقویت می‌شود که بدانیم در حال حاضر وابستگی چین به صادارات به ایالات متحده آمریکا نسبت به ۱۰ سال پیش کمتر است. 

در این میان، کاهش ضریب تاب آوری افکار عمومی آمریکا در قبال جنگ اقتصادی علیه چین، موضوعی نیست که بتوان آن را انکار کرد. نوع رفتار کنشگران بازار سرمایه در وال استریت نشان می‌دهد «امید نسبت به پیروزی ترامپ در جنگ تعرفه‌ای» اندک بوده و همین مسئله، بسیاری از مناسبات اقتصادی و اعتباری کلان در ایالات متحده را تحت تاثیر سلبی خود قرار داده است.

آشفتگی در برنامه‌های اقتصادی ترامپ

یکی از اهداف کوتاه‌مدت ترامپ در روند وضع تعرفه‌ها علیه چین، تنظیم افکار عمومی این کشور در قبال عواقب و تبعات این تصمیم و متعاقبا، اعمال فشار‌های محیطی و فرامتنی به بازار‌های داخلی و بین المللی وابسته به کشور چین بود

آنگونه که «سی‌ان‌ان» روایت می‌کند، برنامه اقتصادی ترامپ بر سه پایه اصلی استوار شده است: اعمال تعرفه بر کشور‌های دیگر، کاهش هزینه‌های دولت و کاهش مالیات‌ها.

تئوری اقتصادی ترامپ این است که درآمد حاصل از تعرفه‌ها می‌تواند دست‌کم تا حدی هزینه‌های ناشی از کاهش هنگفت مالیات‌ها را جبران کند. 

 این کاهش مالیات‌ها از طرف دیگر قرار است رشد اقتصادی را تقویت کرده و با افزایش سقف بدهی فدرال ثبات بیشتری به بازار‌های مالی ببخشد. 
 
 علاوه بر این، سیاست‌های مقررات‌زدایی و کاهش هزینه‌های دولت، به‌ویژه از طریق دپارتمان کارایی دولت (DOGE) قرار است هزینه‌های دولتی را کاهش دهد و بخشی از فشار ناشی از افزایش بدهی فدرال به دلیل کاهش مالیات‌ها را خنثی کند.

با این حال، این برنامه اقتصادی به دلیل ساختار شکننده‌اش با انتقادات زیادی مواجه است و بسیاری از اقتصاددانان جریان اصلی معتقدند که دولت فاقد نظم، اختیار و حمایت سیاسی لازم برای اجرای این برنامه است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب