نگرانی بزرگ در آمریکا؛ ترامپ دچار سوءمحاسبه شده است؟

به گزارش خبرگزاری آنا، استراتژیستهای اقتصادی آمریکا اکثراً نسبت به تشدید منازعات تعرفهای واشنگتن و دیگر بازیگران بینالمللی هشدار میدهند.
این هشدار، به معنای نفی حمایت گرایی مدنظر ترامپ از سوی آنها نیست، بلکه ناظر بر نتایج سلبی و ملموسی است که این منازعه تعرفهای میتواند در ایجاد الگوهای نوین اقتصادی (با ویژگی گذار از آمریکا) در نظام بینالملل ایجاد کند.
در این معادله چندلایه و مجهول، چین بهسرعت بهعنوان گزینهای جدی مطرح شده است. حتی برخی اروپاییان، پکن را تنها گزینه ممکن جهت ارتقای ضریب مقاومت اقتصادی و تجاری اروپا در برابر سیاستهای تعرفهای ترامپ قلمداد میکنند.
آمار و ارقام مستند نیز چنین گزارهای را تأیید میکند. طبق دادههای «یورواستات»، در سال ۲۰۲۳ آمریکا مقصد اول کالاهای ساخت اتحادیه اروپا بود (به ارزش ۵۰۱.۹ میلیارد یورو) و چین در جایگاه دوم قرار داشت (۲۲۳.۵ میلیارد یورو).
بااینحال، در همین سال، چین با عبور از آمریکا، بزرگترین سهم کالاهای وارداتی به این بلوک را به خود اختصاص داد (۵۱۶.۲ میلیارد یورو).
اختلالاتی که در معادلات تجاری جهان پس از آغاز جنگ تعرفهای اخیر دونالد ترامپ به وجود آمده، انگیزه اروپاییان از پیوستگی تجاری بیشتر به چین را دوچندان ساخته و از سوی دیگر، آنها (اروپاییان) را وادار به خلق ساختارهای همکاری تجاری جدید با پکن کرده است. بازیگری که در بلندمدت، از این روابط نوین آسیب میبیند قطعاً آمریکاست!
حمایت از نظام تجاری نیرومند و اصلاحشده، آزاد و مبتنی بر شرایط متوازن ازجمله دغدغههای مشترک اقتصادی چین و اتحادیه اروپا محسوب میشود.
در چنین شرایطی، اکثر اقتصاددانان آمریکایی نسبت به موفقیت ترامپ در جلوگیری از ایجاد مناسبات جدید اقتصادی میان پکن و بروکسل تردید دارند. این تردید به سبب شکست نسبی ترامپ در جنگ تعرفهای با چین در دور نخست ریاست جمهوری خود، بیشتر شده است. قرار بود ماحصل جنگ تجاری آمریکا و چین در بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ میلادی، کاهش کسری تراز تجاری آمریکا و چین باشد، اما چنین مقصودی حاصل نشد.
در این میان، پژوهش انجامشده از سوی اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا قابل تأمل است. در این پژوهش، تصمیم واشنگتن مبنی بر تعلیق ۹۰ روزه سیاست «تعرفههای متقابل» برای همه کشورها به جز چین، یک تغییر تاکتیکی تلقی میشود تا به بهای منزوی کردن هرچه بیشتر پکن، سایر کشورها را پای میز معامله با ترامپ بکشد.
اما تحلیلگران این اندیشکده میگویند به سه دلیل مذاکره با ترامپ برای اروپاییها ممکن است دشوار و یا حتی غیرممکن باشد:
*اهداف آمریکا متناقض است و این تناقض ناشی از تضاد منافع میان غولهای فناوری مایل به تجارت با چین و سیاستمداران تندرو مستقر در کاخ سفید ازجمله «دی جی ونس» معاون رئیسجمهور است.
*ابهام در سیاست تعرفهای به گونهای که واشنگتن میگوید تعرفه ۲۵ درصدی بر آلومینیوم، فولاد و خودرو غیرقابل مذاکره است و تنها تعرفههای متقابل ممکن است تا ۱۰٪ یا ۲۰٪ قابلمذاکره باشند، که برای اروپا چشماندازی نگرانکننده است.
*آمریکا پیشنهاد جذابی برای معامله ندارد و بیشتر روی گزینه تهدید و تهاجم متمرکز است تا قوانین بازار.
با توجه به اهداف مبهم آمریکا، بار سنگین تعرفهها بر اروپا، و پیشنهادهای سیاسی غیرشفاف و تهاجمی واشنگتن، ارزیابی کلی اندیشکده شورای روابط خارجی این است که اروپا دیگر نمیتواند به حل مشکلات خود با آمریکا از طریق مذاکره امیدوار باشد و حتی باید خود را برای تلافی قاطعانه آماده کند.
در این میان، منتقدان رویکرد تجاری و تعرفهای ترامپ در داخل آمریکا معتقدند که وی در محاسبه قدرت کنشگری چین و اتحادیه اروپا نسبت به اقدامات بحرانساز کاخ سفید دچار نوعی ایدئالگرایی کاذب شده است. این ایدئالگرایی سبب شده تا میان آنچه در واقعیت و ذهن ترامپ میگذرد، تفاوتی معنادار وجود داشته باشد. نکته پایانی اینکه مدلهای همکاری تجاری جدید چین و اروپا نه بر مبنای «تهدیدات موقت ترامپ» بلکه بر مبنای اصلاح ساختار تجارت جهانی به سود چندجانبهگرایی اقتصادی صورت میگیرد. مسئلهای که زنگ خطر را برای آینده ایالات متحده نیز به صدا در آورده است.
انتهای پیام/