شرایط موسیقی کشور نگران کننده نیست/ به موسیقی اصیل باز خواهیم گشت+فیلم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا ـ زهره سعیدی: امید روزبه در سال ۱۳۶۸ در تهران به دنیا آمد. در رشته کامپیوتر تحصیل کرد و از سال ۹۰ کار شعر را به صورت جدی شروع کرد و تا به امروز برگزیده جشنوارههای شمسه (تهران/۹۱)، نیاوران (تهران/دوره اول ۹۴/ دوم ۹۵)، سوره مهر (زنجان/ ۹۵)، یار و یادگار (تهران/۹۴)، جشنواره راه آهن (تهران/ ۹۵) و چند جشنواره دیگر شده است. دو کتاب «آل» تقدیر شده کتاب سال جوان و «نامیر» توسط او منتشر شده است. وی حال در عرصه هنری بیشتر به ترانه سرایی قطعات «محسن چاوشی» میپردازد.
وی معتقد است که مارکت و موسیقی برای مردم است و چیزی متفاوت از شعر سرودن است و خیلی جای تئوری پردازی و ثقیل صحبت کردن نیست ، ترانه سرا معلم و فیلسوف نیست بلکه یک نفر است که روی شانه مخاطب می زند و از دردها، رنج ها و موقعیت های مخالف می گوید و با او همدردی می کند. خیلی ترانه ها صاحب ایدئولوژی نیستند، تصویر و کلمات پر زرق و برق ندارند اما سال ها و نسل هاست که زمزمه می شوند، علت چیست؟
در بخش نخست گفت وگوی عیدانه «امید روزبه» با خبرگزاری آنا ، او مباحثی را درباره ترانه و شعر و وضعیت ترانه سرایی مطرح کرد که از اینجا قابل مطالعه و مشاهده است و بخش دوم این مصاحبه را هم در قالب مکتوب و فیلم در ادامه مشاهده میکنید:
برای خودتان پیش آمده با هنرمندی کار کنید که به لحاظ مالی یا حقوق معنوی با او به مشکلی برخورده باشید.
ببینید من نگاهم اینطور است که صبر میکنم تا برای کار به سراغم بیایند ، چرا که اعتقاد دارم اگر سراغ هنرمند بیایند، در واقع همه چیز متفاوت از زمانی میشود که هنرمند ترانه سرا سراغ خواننده برود ، دراین صورت خود هنرمندان شناخته شده ممکن است که حقوق دیگر عوامل را رعایت نکنند. من ترجیحم براین است که اگر پیشنهادی است از سوی خودشان مطرح شود تا اینکه من پا پیش بگذارم.
در زمینه حقوق مادی و معنوی ترانه سرا، شورای شعر و ترانه در رفع این مشکلات چقدر دخیل است؟
مسئولین امر در زمینه پایبندی به حقوق مولف میتوانند اثرگذار باشند، اما متاسفانه اینطور نیست و خودشان هم سهل انگارانه رفتار میکنند. برای من پیش نیامده که شکایتی صورت بگیرد و بدانم وضعیت چطور است، اما مسئولین خیلی میتوانند کمک کنند، اما متاسفانه شرایط طوری است که حمایت بیشتر از هنرمندانی است که از لحاظ فکری همسوبا آنها باشند و شاید خیلی سلیقههای مختلف را برنتابند.
اخیرا برای قطعه «بی بدن» در جشن حافظ هم برگزیده شدید خودتان برای جشن حافظ اثر ارسال کرده بودید.
خیر فکر میکنم خودشان بررسی کردند البته دورههایی بود که ما برای جشنوارهها اثر ارسال میکردیم مثلا برای کتاب سال از ناشر اثر دریافت میکنند. جایی مثل جشنواره هم یک جشن است و در نهایت بنا به سلیقه شکل میگیرد خصوصا در عرصه هنر که اساسا متر و معیار مشخص از حدی به بعد نیست و سلیقه خیلی پررنگتر میشود پس هر جا هر جایزهای داده میشود به نظرم سلیقه است و باید به آن احترام بگذاریم، هر چند جشنواره هم موید چیزی نیست که مثلا فلان فرد جایزه گرفته، دیگر انتهای مسیر است.
درباره آثار مکتوبتان هم برایمان بگویید.
اگر فرصتی بشود کتاب جدیدی در نمایشگاه کتاب تهران داشته باشم، این کتاب از کارهای تازه است که شاید بخشی از آن هم گزیده کتاب قبلیام باشد، آخرین کتابم «آل» سال ۹۶ منتشر شد که در جایزه قیصر امین پور هم از آن تقدیر شد.
در فضای مجازی که نگاه میکردم شما را برخی شاعر آیینی هم خوانده بودند، اینطور است؟
جدای بحث خط قرمزها در هر جامعهای و احترامی که برای عرف میگذارم، همیشه آن کسانی که باید نباید تعیین میکنند همه چیز را خراب میکنند، کسانی که به بچه خود سختگیری بیشتری میکنند، خروجی نامناسبی میگیرند، این ایدئولوگ رفتار کردن به نظرم نتیجهای ندارد ! پس من معتقدم باید به عقاید احترام گذاشت در بحث شعر آیینی همه ما یک میزانی از مذهب را داریم، در یک جایی گفتم شاعر آیینی نیستم منظورم این بود که شاعر آیینی صرف نیستم، در این حیطه خیلیها سالهاست که فعالیت میکنند و عموم کارهایشان مربوط به فضای اهل بیت (ع) است من یک ترانه سرای عرصه پاپ هستم که اگر کار آیینی هم میکنم با لحن و امضای موسیقی مردمی است تا اینکه فقط برای دسته خاصی تولید شود.
من شمع عزای تورو خاموش نکردم / اون تکیه کوچیکو فراموش نکردم
بنابراین اگر کار آیینی هم داشته باشم در همین قالب است.
برویم به بحث موسیقی پاپ، با این مبالغ بالای کنسرتها چرا حواشی خیلی بیشتر و کیفیتها کمتر است.
همیشه محصولات تولید، قطعات منتشر و فیلمها کار میشوند چیزی که در نهایت همه چیز را روشن میکند، زمان است، در عرصه اینکه چقدر مسائل مالی اثرگذار است، باید پاسخ بدهم که خیلی زیاد ، الان شرایط به طوری است که توان مردم برای کنسرت رفتن کمتر شده و از طرفی هم قدری میبینیم برخی کنسرتها با حاشیه همراه است، همیشه هم بوده و باز هم میگویم فقط قبلا، چون رسانه به لحاظ کمی کمتر بوده، شاید ما کمترین حواشی را میشنیدیم.
الان خود مردم و فضای مجازی هم رسانه شدند...
بله همینطور است، برای همین میگویم که بهتر است رادیکال و تندرو نباشیم، طرف در بیوگرافی صفحه مجازیاش یک جمله درباره اخلاق از فلان فیلسوف گذاشته و بعد پایین پست به خواننده یا ترانه سرا توهین میکند، در نهایت ما چه سمتی هستیم؟ منی که الان در آرامش صحبت میکنم هم شاید جایی صحبتهای خودم را نقض کنم و به نظرم انسان همین است چیزی که تعیین میکند چطور رفتار کنیم، موقعیت ما است، ما ضمن اینکه ممکن است انسان خوبی باشیم، ممکن است در موقعیتی طور دیگری رفتار کنیم.
شما خودتان هم در فضای مجازی فعال هستید با مخاطبانتان مرتبط هستید؟
گاهی کم و بیش و سعی میکنم که مرتبط باشم، چون فردی که پیام میدهد و نظرش را میگوید، یک احترامی میگذارد و وقتی قائل میشود من در حد یک تشکر هم سعی میکنم احترام بگذارم. حتی گاهی اگر به چیزی از حیث شعارزدگی هم متهم شدم، باز هم پاسخگو بودم و قلبا معتقدم خصوصا کسانی که بزرگتر هستند، را پاسخ میدهم.
خودتان با ترانه سراهای پیشکسوت مرتبط هستید؟
ترانه سرایی یک معجونی از روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و ورزش است و ترانسه سرا درحدی اینها را به خاطر موقعیتهای مختلف باید بشناسد، الان کمتر با دیگران مرتبط هستم اما قبلا بیشتر ارتباط داشتم.
نگاهتان به شرایط موسیقی و چشم انداز آن در کشور چطور است، تصورم این است که شما یک هنرمند مثبت گرا دراین عرصه هستید؟
من احساس میکنم که انسان دوباره به اصل خود باز میگردد، این یک موقعیت از فرهنگ، موسیقی و آیینهای کودکی ما است، در نهایت همه از گذشته خود سراغ میگیرند بنابراین باز هم میگویم که جای نگرانی نیست. در همین یکی دو سال حال و هوای تنظیمهای ما، حال و هوای دهه شصت است، چون مردم دوباره آن احوالات را دوست دارند این در کلام، تنظیم و ملودی هم اتفاق میافتد یا خوانندههایی که دوباره شروع به خواندن معیار کرده و موجی ایجاد میکنند، و این موج از اوایل دهه نود شکل گرفت و هنرمندان احساس کردند که مردم دوباره دوست دارند با زبان معیار ترانه بشنوند، دیگر آنقدر زیاد شد که همه میخواستند به هر قیمتی اینطور کار کنند حتی اگر صدایشان به این کار نخورد!
در نهایت شرایط نگران کننده نیست همیشه همینطور بوده است چرا که دوباره به اصل باز میگردیم همانطور که ما ایرج جنتی عطایی را داشتیم که موسیقی فاخر مینوشت، موسیقی لاله زاری هم داشتیم دهه شصت، هفتاد و ... هم اینطور بوده و ادامه داشته و دارد، همینطور که مردم در قلب بازار کوبیده و سنگگ میخورند، پیتزا هم دوست دارند.
نکته پایانی و اولویتهای شما برای سال آتی چیست؟
امیدوارم سال جدید برای همه مردم و شما پر از رزق و برکت باشد. من هم سعی میکنم خواندن و نوشتن را در عرصههای مختلف ادامه دهم، دو سال پیوسته هم هست که به صورت حضوری و مجازی تدریس کنم و انتقال تجربیات میکنم.
ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
انتهای پیام/