سفیدشویی مجید واشقانی تقدیم میکند!/ عذرخواهی پیشکش، وقاحت را تمام کن
به گزارش خبرنگار آنا، نام زینب موسوی یکی از نامهای پرتکرار در ماههای اخیر بوده، کمدینی که در برنامه جدیدش تلاش داشت شاهنامه و داستانهای جذاب آن را سرمشق شوخیهای جلف و زننده اش قرار دهد، اما خیلی زود و در همان قسمتهای ابتدایی با واکنش تند مردم، جامعه ادبی و دستگاه قضایی قرار گرفت و برنامه زنندهاش توقیف شد.
حالا و پس از فروکش کردن حدودی ماجرا، مجید واشقانی که در برنامهاش فقط و فقط به دنبال وایرال شدن است و حاضر است برای بیشتر دیده شدن هرکسی را در صندلی مقابل خود بنشاند (مثل دو قسمت پیش که یکی از ارازل و اوباش را به استودیو برنامهاش دعوت کرده بود) زینب موسوی را به «رک» دعوت کرد تا تریبون برنامهاش را در حدود یک ساعت در اختیار او قرار دهد و موسوی هم تاکید کند که بابت آن حرفهای توهین آمیزی که به زبان آورده و نام آنها را «شوخی» گذاشته، هرگز عذرخواهی نخواهد کرد.
اما این گفتوگو بیش از آنکه در مسیر تقابل منطقی با موضوعات حاشیهساز حرکت کند، به بستری برای تقویت روایتهای خطدهنده تبدیل شد و بازتابهای منفی بیشتر در رسانهها و شبکههای اجتماعی به همراه داشت.
تناقض آشکار برای فرار از پاسخ
در بخشی از این برنامه موسوی بدون پوزش از مخاطبان بابت حرفهای ناشایستی که بر زبان آورده، زمین بازی را تغییر میدهد و انگشت اتهام را به سمت همه به جز خود میگیرد. او بحث آزادی بیان را پیش کشید و آن را امری بدون حد و مرز معرفی میکند و صراحتاً اعلام میکند بابت شوخیهایی که با واکنشهای گستردهای هم روبهرو شدند عذرخواهی نمیکند و این واکنشها را نتیجه کمظرفیتی مخاطبان برنامهاش دانست.
اما با دقت به همین برنامه که برای سفیدشویی چهره زینب موسوی ساخته شده، میتوان تناقضات پیدا و پنهان زیادی را به چشم دید. مثلا موسوی بارها در این برنامه دست به دامان «آزادی بیان» میشود و سعی میکند پشت آن سنگر بگیرد، او در تعریف این مقوله هم عنوان میکند که زیر پرچم آزادی بیان میتوان هر سخنی گفت، الا توهین کردن و فحش دادن! او خودش معتقد است فحش دادن جزو آزادی بیان نیست و شوخی کردن با فحاشی فرق دارد، اما در همان برنامه به فردوسی فحاشی میکند و در «رک» نیز زمانی که قصد تعریف خاطرهای را دارد، به خانمی که به او اعتراض کرده توهین میکند و سازندگان برنامه مجبور میشوند به جای توهینش صدای بوق پخش کنند.
از طرف دیگر او خود را قربانی خشونت علیه زنان هم معرفی میکند و اعتقاد دارد اگر یک کمدین مرد این شوخی را با فردوسی کرده بود اصلا چنین اتفاقاتی رخ نمیداد و ماجرا انقدر بزرگ نمیشد. در ادامه صحبتهایش هم طوری رفتار میکند که گویا کمدین زنی در کشور ما فعالیت نمیکند او تنها کسی است که در این حوزه برنامه میسازد و هرکس دیگری مثلا در اینستاگرام فالوئر دارد، با روشهای غیراخلاقی این کار را انجام داده!
این ادعای مسخره نیز مثالهای نقض فراوانی دارد. از زمان خنداننده شو در برنامه «خندوانه» یا حتی همین برنامه جدید رامبد جوان یعنی «کارناوال» ما شاهد فعالیت استندآپ کمدینهای خانم بودیم. یا در شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای گوناگون میبینیم که خانمهای کمدین اتفاقاً در جذب مخاطب موفق هستند و در شوخیهایشان هم بدون هیچ بی احترامی، تلاش میکنند مخاطب را بخندانند. زینب موسوی ضمن نادیده گرفتن این افراد، خیلی راحت به آنها توهین میکند و معتقد است هر دختری به جز او با محتوای کمدی مخاطب جذب میکند، حتما یک کار غیراخلاقی انجام میدهد! تمام این حرفها را کسی میزند که از خشونت علیه زنان هم گلایه میکند. چقدر عجیب!
در سیرک «رک» ضلع دیگری که با رفتارهایش نشان داد چقدر در زمینه اجرا بیتجربه و کارنابلد است، مجید واشقانی بود. او گفتوگو را به سمتی هدایت کرد که از زینب موسوی یک قهرمان بسازد، قهرمانی که در راه آزادی بیان و پیشرفت در عرصه کمدی ایران خدمت کرده و مردمی که نسبت به عملکردش اعتراض داشتند، در حق او ظلم کردند. برخلاف آنچه از مجریان برنامههای «هارد تاک» (برنامه گفتوگو محور چالشی) انتظار میرود، واشقانی در این برنامه کمتر به سمت پرسشهای انتقادی و چالشی درباره دلایل واکنش گسترده به کلیپ موسوی رفت و بیشتر فضایی همرنگ با مواضع مهمان ایجاد کرد.
او حتی در دقایقی تلفن همراه موسوی را هم در دست گرفت به حجم پیامها و کامنتهایی که زیر پستهای صفحه اینستاگرام موسوی به ثبت رسیده اشاره میکند و تلاش میکند مهمانش را فردی نشان دهد که توسط هزاران نفر به ناحق مورد حمله و توهین قرار گرفته است. نمونههای فراوانی از برنامههای گفتوگومحور رسانهای وجود دارد که مجری نقش میانجی بین مخاطب و مهمان را بازی میکند، اما در این قسمت، سوالات و واکنشهای واشقانی بیش از تأمل بر پیرامون موضوع اصلی، در جهت حیای برند شخصی موسوی و حتی کمک به تعریف او از خودش بهعنوان یک «نماد آزادی بیان» بود. در نتیجه، بهجای آنکه گفتوگو به بررسی دقیقتر انتقادها، تبعات فرهنگی و واکنشهای مخاطبان بپردازد، تبدیل به فضایی برای بازتولید همان ادعاها شد.
تلاش اضافه برای سفیدشویی بیمنطق
در حقیقت میتوان گفت که در این قسمت از «رک»، برنامه به جای ورود به بحثهای عمقی درباره حواشی فرهنگی و نقد هنری، در قالب حضور مهمان و مجری، بیشتر به بازسازی روایت از زاویه نگاه زینب موسوی و دفاع از شخصیت مهمان و البته تعریف از وجنات شخصیتی همسر ایشان بود! و ماهیت گفتوگو به جای آنکه سکویی برای سؤالهای جدی درباره مرز آزادی بیان و احترام به ارزشهای فرهنگی باشد، به فضایی برای تقویت ادعاهای یکجانبه تبدیل شد. ادعاهایی بیپایه و اساس که موسوی تلاش کرد با عبارتی مثل «فمنیسم»، «آزادی بیان»، «رشد فکری جامعه»، «کمک به پیشرفت کمدی» و مواردی از این دست آن را تزئین کند.
اما واکنش مخاطبان هم پس از انتشار برنامه اولیه و توهین مستقیم به فردوسی هم پس از این گفتوگو و تلاش برای وارونه نشان دادن حقیقت و قهرمانسازی از یک کمدین هتاک، نشان داد این قبیل برنامهها که کاملاً ریاکارانه و برای سفیدشویی چهره هنرمندان حاشیهساز ساخته میشود، نهتنها نتوانسته رضایت عمومی را جلب کند، بلکه باعث شده اختلافات و التهابها پابرجا بماند. در واقع، این قسمت از برنامه مجید واشقانی بیش از آنکه گفتوگویی سازنده (حتی برای کسی که در این پرونده محکوم بود) باشد، نمونهای از گفتوگوی بیپاسخ، تکراری و بدون عمق انتقادی بود که تلاش داشت زینب موسوی را از تمامی اتهامات به حقی که به او و رفتارش وارد شد تبرئه کند.
انتهای پیام/


