افزایش تولید گاز؛ آدرس اشتباه در حل بحران انرژی

به گزارش خبرگزاری آنا، ناترازی گاز در زمستان به ۴۰۰ میلیون مترمکعب میرسد؛ خبری که این روزها از زبان سعید توکلی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، منتشر شد و بار دیگر چراغ هشدار بحران انرژی را روشن کرد. با نزدیکشدن به فصل سرما، ایران در آستانه ورود به چرخهای تکراری و چالشبرانگیز قرار دارد؛ گرمایش خانهها که ضامن آسایش خانوادههاست، به بهایی سنگین برای صنعت و اقتصاد تمام میشود. شعلههای بخاریها، هرچند آرامش و امنیت حرارتی را به خانهها میآورند، اما همزمان چرخهای تولید ملی را از حرکت بازمیدارند و زیرساختهای انرژی را به شدت تحت فشار قرار میدهند. آنچه کشور را به مرز بحران کشانده، صرف کمبود گاز نیست؛ بلکه بهینه نبودن مصرف در بخش خانگی است. آمارهای رسمی وزارت نفت نشان میدهد در روزهای اوج سرما، بالای ۵۰ درصد گاز تحویلی به شبکه، در منازل، واحدهای صنفی و تجاری کوچک مصرف میشود. این عدمتعادل، نه تنها صنعت و صادرات را فلج کرده، بلکه ثبات شبکه برق کشور را نیز در معرض تهدیدی جدی قرار داده است.
ناترازی گاز؛ اپیدمی خاموش اقتصاد ایران
برای درک عمق فاجعه، باید به زمستان ۱۴۰۳ بازگردیم. در آن دوره، کشور روزانه با کسری ۲۰۰ میلیون مترمکعب گاز مواجه بود؛ کسریای که به معنای از دست رفتن بیش از یکسوم کل تولید روزانه کشور است. این ارقام فقط عددی روی کاغذ نیستند؛ بلکه صورتحسابی به بزرگی اقتصاد ایراناند که هر روز تاوان ناترازی را میپردازد.
دولت برای آنکه شعله بخاری خانهها خاموش نشود، ناچار شد سوخت نیروگاهها را قطع و آن را با مازوت و گازوئیل گرانقیمت جایگزین کند؛ اقدامی که در نهایت، ۱۰ میلیارد دلار هزینه اضافی به کشور تحمیل کرد، رقمی معادل کل بودجه عمرانی سالانه کشور.
زیان قطعی گاز صنایع؛ اقتصاد در خطر
خسارت تنها به سوختهای جایگزین محدود نشد. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که قطع مکرر گاز و برق در دیماه سال گذشته، روزانه بیش از ۱۸ هزار میلیارد تومان خسارت به اقتصاد کشور وارد کرد؛ که از این میزان، ۹۲۱۸ میلیارد تومان مستقیم به صنایع اختصاص داشت. صنایع فولاد، پتروشیمی و سیمان، که موتور اصلی صادرات و اشتغال کشورند، با توقف کورهها و خطوط تولید، نهتنها تولید داخلی را کاهش دادند، بلکه حدود ۷ میلیارد دلار از درآمدهای صادراتی نیز از دست رفت. این توقفها همچون ضربهای مستقیم بر پیکر اقتصاد و معیشت کارگران عمل کرده است.
یکی از کارشناسان انرژی در گفتوگویی هشدار داده است: «ادامه قطعی گاز در زمستان، به معنی پرداخت خسارتهایی است که سالانه معادل سرمایهگذاری در چندین طرح ملی خواهد بود. در شرایطی که اقتصاد کشور به ارزآوری صنایع وابسته است، چنین هزینهای دیگر قابل تحمل نیست»
چرخه معیوب گاز و برق
ناترازی گاز تنها مشکل زمستان نیست؛ بلکه آتش پنهانی است که در بهار و تابستان زبانه میکشد. نیروگاههای حرارتی، که بیش از ۸۰ درصد برق ایران را تولید میکنند، بهطور کامل وابسته به گاز طبیعیاند. با هر بار کاهش سهمیه، این نیروگاهها مجبور به سوزاندن مازوت و گازوئیل میشوند؛ سوختهایی که نهتنها محیط زیست را به خفگی میکشانند، بلکه بازدهی در تولید برق را هم کاهش میدهند. بر اساس بررسیهای کارشناسی، بازدهی نیروگاههای حرارتی با مصرف گاز تا ۱۲ هزار ساعت در سال پایدار است، اما با سوخت مایع به ۸ هزار ساعت سقوط میکند. بدین ترتیب، فرصت طلایی تعمیرات زمستانی از دست میرود و نیروگاههای فرسوده و خسته، در گرمای تابستان بهجای تأمین برق، خاموشی تحویل میدهند. این همان دومینوی ویرانگر است که از مصرف بیحساب زمستان آغاز و به بحران برق تابستان ختم میشود.
افزایش تولید؛ نشانی غلط سیاستگذاری
با وجود این نشانههای آشکار، بخش مهمی از سیاستگذاریها همچنان فقط بر ایده «افزایش تولید گاز» تأکید میکنند؛ ایدهای که به باور کارشناسان، آدرس غلط است. توسعه میادین جدید نیازمند سالها زمان و میلیاردها دلار سرمایهگذاری است، در حالی که ایران هماکنون سالانه شانزده میلیارد دلار از محل هدررفت گاز خانگی متضرر میشود. یک مقام حوزه انرژی در همین باره گفته است: «افزایش تولید گاز بدون اصلاح مصرف، مثل پر کردن سطلی سوراخ است؛ هرچه بیشتر بریزی، بیشتر هدر میرود.»
بهینهسازی؛ راهحل واقعی و کمهزینه
راهکار اصلی در برابر این بحران، بهجای افزایش صرف تولید، حرکت به سمت بهینهسازی مصرف گاز است. طرح «کارور گاز» نمونهای از همین سیاستهاست؛ شرکتهای خصوصی با سرمایهگذاری خود، طرح بهینه سازی خانهها را اجرایی میکنند. در نتیجه، مصرف گاز خانوار کاهش مییابد و شرکتهای کارور گاز، معادل مقدار گاز صرفهجویی شده، گواهیهای صرفه جویی دریافت میکنند و از طریق فروش این گواهیها در بازار بورس انرژی، هزینههای خود را تامین میکنند. از جهتی نیز صنایعی که گاز لازم دارند، سوخت مورد نیاز خود را از این طریق بدست میآورند؛ در نتیجه یک بازار مناسب برای حاملهای انرژی اتفاق میافتد. این الگو هیچ بار اجتماعی ندارد، نیازمند شوک قیمتی نیست و در عین حال بازاری تازه برای بخش خصوصی میگشاید. از همه مهمتر، طبق اعلام مسئولان، کاهش دو درجهای دمای منازل میتواند روزانه ۵۰ تا ۶۰ میلیون مترمکعب گاز صرفهجویی کند؛ حجمی برابر با تولید روزانه دو فاز بزرگ پارس جنوبی.
بحران ناترازی گاز، قلب اقتصاد ایران را نشانه گرفته است. خسارت روزانه ۱۸ هزار میلیارد تومانی به اقتصاد، اتلاف ۱۰ میلیارد دلار بهخاطر مصرف مازوت، و تهدید ۸۱۵ میلیارد دلار سرمایه نفتی به دلیل توقف تزریق گاز به میادین نفتی و سوختن سرمایههای بین نسلی، همه نشانههای خطرند. صرف تمرکز بر افزایش تولید، آدرسی اشتباه است. تنها اصلاح الگوی مصرف، نوسازی تجهیزات و بهینهسازی خانگی میتواند چرخه تولید را حفظ کرده، از خاموشیها جلوگیری کند و ثروت ملی را برای آیندگان نگاه دارد.
انتهای پیام/