به جای عذرخواهی؛ ادامه حملات روحانی به منتقدان برجام

به گزارش خبرگزاری آنا، محمدمهدی تقوی در یادداشتی نوشت: حملات و اهانتهای رئیسجمهور اسبق به منتقدان برجام که از همان دوران مذاکرات سالهای ریاست جمهوریاش آغاز شده بود، اگرچه آن روزها هم توجیهی نداشت، اما حالا با فعالسازی ساز و کار ماشه، نه تنها هیچ وجهی ندارد بلکه مردم تصور میکردند آقای دکتر حسن روحانی که پس از مدتها زبان گشوده، قصد عذرخواهی از پیشگاه ملت ایران را داشته.
وی افزود: واقعیت آن است که به دلیل وضعیت فعلی پساجنگ تحمیلی ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران و ضرورت اتحاد ملی و انسجام ملت، قصد نداشتم پاسخ حملات آقای روحانی را بدهم ولی اگر پاسخ وی داده نشود، ایشان و سایر همپالگیهایشان از نجابت منتقدان «درستگو»ی برجام سوءاستفاده کرده و به «درشتگویی» ادامه میدهند؛ از این رو ناچار به نگارش این متن کوتاه شدم.
تقوی سپس در چند بند به نقد برجام و مسئولیت دولت روحانی در وضعیت کنونی کشور پرداخت:
۱ـ مکانیسم ماشه، جدا از تاثیر زیاد یا کم آن بر اقتصاد کشور، توسط چه کسانی در توافق پذیرفته شد؟ پاسخ مشخص است: مدعیان دانستن زبان دنیا! به ادعای آقای دکتر محمدجواد ظریف، فردی به نام «فرانچسکو» ـ اگر وجود خارجی داشته باشد! ـ در آخرین دقایق مذاکرات وارد شد و گنجاندن چنین ساز و کاری را مطرح کرد. ظاهرا تیم مدهوش غرب نیز، نخوانده با قرار گرفتن آن در متن برجام موافقت کردند و حالا این موضوع در صورت تصویب در شورای امنیت موجب بازگشت تحریمهای سازمان ملل که براساس ۶ قطعنامه تصویب و با قطعنامه ۲۲۳۱ لغو شده بود، میشود. یعنی در آستانه غروب برجام در ۲۶ مهر امسال، تحریمهایی که قرار بود لغو آنها همیشگی باشد، برمیگردد.
۲ـ کارشناسان و منتقدان انقلابی همان موقع که مذاکرات جریان داشت، بارها و بارها با وجود شنیدن اظهارات موهن آقای رئیسجمهور وقت، به ایشان و تیم مذاکرات توصیه میکردند با بدبینی با غرب و در راس آن آمریکا مذاکره کنند، اما ادعای «امضای کری تضمین است» را در پاسخ دریافت کردند. توافق انجام و وزیر وقت خارجه آمریکا هم هیچ تضمینی نداد؛ نه تنها تضمین نداد بلکه به بانکداران دنیا که در جلسهای از وی پرسیدند: براساس برجام، دیگر منعی برای تعامل با ایران وجود ندارد و خطر تحریم و جریمه ما (بانکداران) از بین رفته است، به آنها توصیه کرد همچنان ایران را تحریمشده تصور کنند! این موضوع در دوران ترامپ ـ که بنا به پیشبینی منتقدان دلسوز در صورت رسیدنش به ریاست جمهوری آمریکا براساس وعدههایش از برجام خارج خواهد شد و خواستار تصویب برجام در کنگره ایالات متحده بودند ـ هم نبود؛ در روزهای نخست اجرای برجام در دوره اوباما بود!
۳ـ این یک حقیقت مهم است که روحانی در هیچ مقطعی اعتقاد نداشت توصیههای سیاستمداران، منتقدان شیوه مذاکرات و افراد رسانهای معتبر، شنیدنی است و تنها با ناسزا پاسخ آنها را میداد. اما در پی مرگ برجام، ۱۰ برابر شدن ارزش دلار و به تبع آن کاهش بیسابقه ارزش پول ملی، گرانیهای گسترده روزانه و تورم ۵۰ درصدی در همان دولت وی و تبدیل فشار اقتصادی به فشار معیشتی، انتظار میرفت امروز اگر نمیگوید: «ببخشید؛ اشتباه کردم»، لااقل ساکت باشد، نه اینکه همچنان از عملکرد غیرقابل دفاع خود دفاع و منتقدان را بار دیگر بنوازد!
۴ـ مذاکرات سال ۹۲، یکی ـ دو ماه پس از ریاست جمهوری آقای روحانی، بد آغاز شد، زیرا با دادن امتیاز و عقبنشینی برای نشان دادن حسن نیت به گرگ بود. قبل از هر اقدامی مثلا لغو هیچ تحریمی، ۳ آذر ۹۲ دولت روحانی بطور یکجانبه و بدون دریافت هیچ امتیازی از طرف مقابل، غنیسازی ۲۰ درصد را متوقف کرد. این پیام ضعف به غرب ارسال کرد: «ما واقعا نیاز داریم تحریمها را لغو کنید؛ این هم نشانه در تنگنا بودنمان!». وقتی استارت یک مذاکرات مهم، بد زده شود، طبعا بدتر هم پیش میرود.
به گفته تقوی، رئیسجمهور پیشین به خاطر آورد در حالی که تیم مذاکراتیاش در اروپا در حال چانهزنی برای لغو تحریمها بود و میزان امتیازی که آمریکا و تروئیکای اروپا در مقابل تعطیلی انرژی هستهای ایران میدادند را ناچیز میدانست، برادرش حسین فریدون را فرستاد تا تیم مذاکرهکننده از خواستههای بحق جمهوری اسلامی عقب بنشیند.
او تحت هر شرایطی میخواست توافق شکل بگیرد حتی اگر به ضرر کشور باشد که عملا نیز همین شد و توافق برجام به خسارت محض مبدل شد که نه تنها در ۱۰ سال اجرا کمترین سودی برای کشور نداشت؛ بلکه ایران را از نظر اقتصادی به وضعیتی رساند که شاید سالها زمان ببرد تا به نقطه اول برگردد.
انتهای پیام/