آیا شهر‌های هوشمند زندگی مردم عادی را آسان‌تر می‌کنند؟

آیا شهر‌های هوشمند زندگی مردم عادی را آسان‌تر می‌کنند؟
شهر‌های هوشمند با به‌کارگیری فناوری‌های پیشرفته، نوید آسان‌تر شدن زندگی روزمره مردم عادی را می‌دهند؛ اما آیا این فناوری‌ها واقعاً توانسته‌اند نیاز‌های واقعی شهروندان را برآورده کنند؟

شهر‌های هوشمند، که به کمک فناوری‌های دیجیتال و اینترنت اشیاء زیرساخت‌ها و خدمات شهری را بهینه می‌کنند، در سال‌های اخیر به عنوان راه‌حلی نوین برای مشکلات کلان‌شهری مطرح شده‌اند. اما پرسش اصلی این است که آیا این فناوری‌ها واقعا به زندگی روزمره مردم عادی کمک می‌کنند یا بیشتر یک آرمان‌گرایی فناورانه هستند که فقط برای مدیران و تصمیم‌گیرندگان شهر سودمند است؟

فناوری برای همه یا فقط برای نخبه‌ها؟

یکی از نگرانی‌های مهم درباره شهر‌های هوشمند این است که فناوری‌های پیچیده و پرهزینه آن ممکن است به جای کمک به همه مردم، تنها به قشر‌های مرفه و تحصیل‌کرده اختصاص پیدا کند. در واقع، دسترسی نابرابر به اینترنت پرسرعت و ابزار‌های هوشمند می‌تواند شکاف دیجیتال را عمیق‌تر کند و گروه‌هایی از مردم را در حاشیه قرار دهد.

اما در بسیاری از پروژه‌های موفق، هدف دقیقاً کاهش این نابرابری بوده است. برای مثال در سنگاپور، زیرساخت‌های هوشمند به گونه‌ای طراحی شده‌اند که حتی شهروندان کم‌درآمد نیز بتوانند با استفاده از اپلیکیشن‌های حمل‌ونقل عمومی و خدمات آنلاین، زندگی راحت‌تری داشته باشند.

حمل‌ونقل هوشمند؛ از ترافیک تا زمان سفر

یکی از مهم‌ترین مزایای شهر‌های هوشمند برای مردم عادی، بهبود سیستم‌های حمل‌ونقل است. استفاده از داده‌های زنده و تحلیل آنها، به کاهش ترافیک و کاهش زمان سفر کمک می‌کند. تجربه شهر‌هایی مثل بارسلونا و سئول نشان داده که مدیریت هوشمند ترافیک و سامانه‌های حمل‌ونقل عمومی هوشمند، رفاه قابل توجهی به همراه داشته است.

با این حال، کاربران گزارش‌هایی نیز از مشکلاتی مانند هزینه بالای استفاده از سیستم‌های هوشمند حمل‌ونقل، پیچیدگی اپلیکیشن‌ها و گاهی عدم سازگاری این سیستم‌ها با نیاز‌های واقعی مردم ارائه داده‌اند.

خدمات عمومی؛ آسان‌تر و سریع‌تر، اما با چالش‌ها

شهر‌های هوشمند با ارائه خدمات آنلاین مانند ثبت شکایات، پرداخت عوارض و دسترسی به اطلاعات شهری، روند انجام امور را برای مردم ساده‌تر کرده‌اند. این دسترسی دیجیتال، به ویژه برای افرادی که به دلایل مختلف (مشغله، سالمندی یا معلولیت) امکان حضور فیزیکی ندارند، یک تغییر مثبت به شمار می‌آید.

اما نگرانی‌هایی درباره امنیت داده‌ها و حریم خصوصی شهروندان نیز وجود دارد. بسیاری از مردم نمی‌دانند داده‌هایشان چگونه ذخیره و استفاده می‌شود و ترس از سوءاستفاده، اعتماد عمومی را کاهش داده است.

به گزارش «بانک جهانی» (worldbank)، مردم در شهرهای هوشمند نقش فعال‌تری در مدیریت محله‌های خود دارند و با دولت‌های محلی برای ارتقای خدمات عمومی همکاری می‌کنند. دولت داده‌های مرتبط را منتشر می‌کند و جامعه مدنی از این داده‌ها برای ساخت برنامه‌هایی با هدف بهبود کیفیت زندگی شهروندان استفاده می‌کند. شهروندان یک برنامه روی گوشی هوشمند خود (یا یک سرویس پیامک) دارند که از طریق آن می‌توانند پر بودن سطل زباله را گزارش دهند و جمع‌آورندگان زباله می‌توانند مسیر خود را بر اساس این اطلاعات تنظیم کنند

زیرساخت‌ها و هزینه‌ها؛ فشار مالی بر شهروندان؟

اجرای پروژه‌های هوشمند نیازمند سرمایه‌گذاری‌های کلان است و سوال این است که هزینه این زیرساخت‌ها چگونه تأمین می‌شود و آیا نهایتا بار مالی آن به دوش مردم خواهد افتاد؟

برخی منتقدان معتقدند بدون برنامه‌ریزی صحیح، شهر‌های هوشمند ممکن است باعث افزایش مالیات‌ها و هزینه‌های خدمات شهری شوند که برای قشر‌های ضعیف‌تر جامعه مشکل‌ساز است.

تجربه جهانی؛ نمونه‌هایی برای الگوگیری

سنگاپور، سئول، بارسلونا و چند شهر اروپایی نمونه‌هایی موفق از شهر‌های هوشمند هستند که توانسته‌اند کیفیت زندگی بخش‌های زیادی از مردم را بهبود دهند. این شهر‌ها با تمرکز بر دسترسی همگانی، حفظ حریم خصوصی و آموزش دیجیتال، توانسته‌اند ضمن بهره‌برداری از فناوری‌های نوین، نابرابری‌ها را کاهش دهند.

به گزارش (forbes)، شهر‌های هوشمند با سرمایه‌گذاری در فضا‌های عمومی و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، به محیط‌هایی تبدیل می‌شوند که زندگی روزمره مردم را ساده‌تر و دلپذیرتر می‌کنند. نمونه‌های موفق جهانی نشان می‌دهد که چگونه فناوری‌های هوشمند می‌توانند به بهبود مدیریت شهری، صرفه‌جویی اقتصادی و ایجاد فرصت‌های شغلی منجر شوند.

نمونه موفق بارسلون

شهر بارسلون با اجرای شبکه‌ای گسترده از فیبر نوری در سراسر شهر، دسترسی به اینترنت پرسرعت رایگان را برای پشتیبانی از فناوری اینترنت اشیاء (IoT) فراهم کرده است. این زیرساخت‌های هوشمند، سیستم‌های مدیریت آب، روشنایی خیابان‌ها و پارکینگ را به صورت یکپارچه کنترل می‌کنند. نتیجه این اقدامات، صرفه‌جویی ۷۵ میلیون یورویی در بودجه شهری و ایجاد ۴۷ هزار فرصت شغلی جدید در حوزه فناوری‌های هوشمند بوده است.

تجربیات بین‌المللی دیگر

در آمستردام هلند، زیرساخت‌های مبتنی بر اینترنت اشیاء برای نظارت و تنظیم جریان ترافیک، مصرف انرژی و امنیت عمومی به کار گرفته شده است. داده‌های لحظه‌ای این سیستم‌ها به بهینه‌سازی عملیات شهری کمک می‌کند.

در ایالات متحده نیز شهر‌هایی مانند بوستون و بالتیمور از سطل‌های زباله هوشمند بهره می‌برند. این سطل‌ها میزان پر بودن خود را گزارش داده و بهترین مسیر‌های جمع‌آوری زباله را برای کارکنان خدمات شهری تعیین می‌کنند، که موجب افزایش کارایی و کاهش هزینه‌ها شده است.

چشم‌انداز آینده شهر‌های هوشمند

اینترنت اشیاء فرصت‌های فراوانی برای شهر‌هایی فراهم کرده که مایل به استفاده از فناوری‌های هوشمند برای بهبود کارایی و عملکرد عملیات شهری هستند. علاوه بر این، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی به دنبال بهره‌گیری از این فناوری‌ها در محیط‌های کنترل‌شده مانند پردیس‌های دانشگاهی و جوامع کوچک هستند تا پس از آزمایش، آنها را در مقیاس وسیع‌تر پیاده‌سازی کنند.

نتیجه‌گیری؛ وعده یا واقعیت؟

شهر‌های هوشمند می‌توانند زندگی روزمره مردم عادی را به شکل ملموسی آسان‌تر کنند؛ از کاهش ترافیک و افزایش امنیت گرفته تا تسهیل دسترسی به خدمات شهری. اما موفقیت واقعی این فناوری‌ها در گرو برنامه‌ریزی دقیق، شفافیت در استفاده از داده‌ها، تضمین دسترسی برابر برای همه اقشار و مدیریت صحیح هزینه‌ها است.

بدون این مراقبت‌ها، شهر‌های هوشمند ممکن است بیشتر به سود مدیران شهری و شرکت‌های فناوری باشند تا به نفع مردم عادی. بنابراین، سؤال اصلی این نیست که آیا فناوری‌های هوشمند توانایی بهبود زندگی را دارند، بلکه این است که آیا تصمیم‌گیران حاضرند این فناوری‌ها را به نفع همه مردم به کار بگیرند یا خیر.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب