آموزش دیدهایم که ببینم؛ نگاه دانشجوی روزنامهنگاری به جنگ

به گزارش آنا، در روزهایی که سطرهای رسانهای با صدای انفجار و اضطراب پر شده بود، این سوال برای من شکل گرفت که آیا روایتها واقعاً بازتاب حقیقتاند یا تنها تکرارهای رسمی؟ تصمیم گرفتم گفتوگویی صمیمی با ریحانه غفاری یکی از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی، که دغدغه رسانه و روایتگری دارد، داشته باشم. از او خواستم تا به عنوان یک دانشجوی روزنامهنگاری، از زاویه نگاه خودش به ما بگوید که اگر قرار بود روایتگر این بحران باشد، از کجا شروع میکرد؟ روایت رسانه در جنگ باید چگونه باشد؟ نقش ما، به عنوان دانشجو، در این میدان چیست؟
به عنوان یک فعال رسانه، آیا رسانهها روایت دقیقی از این جنگ ارائه دادهاند؟ اگر نه، چه چیزی کم بوده است؟
بله، رسانهها در مجموع عملکرد قابل قبولی داشتند. در شرایطی بسیار پیچیده و پرتنش، توانستند اطلاعرسانی نسبتاً سریعی انجام دهند و روایتهای نسبتاً منسجمی از واقعیتها ارائه کنند. تلاش برای پوشش زنده، استفاده از گزارشهای میدانی و تحلیلهای تخصصی نشان میدهد که رسانهها نسبت به مسئولیت خود آگاه بودند. البته همیشه جا برای بهتر شدن هست، بهخصوص در روایتهای انسانی و عاطفی.
بهعنوان دانشجوی روزنامهنگاری، اگر در آن زمان مشغول به کار رسانهای بودید، چگونه جنگ را روایت میکردید؟ از کجا شروع میکردید؟
ترجیح میدادم روایت را از دل جامعه آغاز کنم؛ از مردم، کادر درمان، امدادگران و دانشجویانی که در شرایط جنگ، همچنان در تلاش برای ادامه زندگی بودند. استفاده از روایتهای انسانی و تأکید بر همبستگی اجتماعی و امید، یکی از کلیدهای مؤثر در رسانهنگاری در بحران است. سعی میکردم ترکیبی از روایتهای میدانی، تصویر، صوت و متن را به کار بگیرم تا مخاطب حس واقع گرایانهتری داشته باشد.
به نظر شما رسانهنگاری در زمان جنگ باید بیطرف باشد یا متعهد؟ آیا میشود همزمان حقیقت را گفت و از کشور هم دفاع کرد؟
بله، قطعاً میشود. رسانهنگاری متعهد به حقیقت، بهترین نوع دفاع رسانهای است. وقتی رسانه بتواند واقعیتها را بدون تحریف منتقل کند و در عین حال به انسجام ملی کمک کند، درواقع هم حقیقت را گفته و هم به دفاع از کشور کمک کرده است. تعهد به مردم و آگاهیبخشی، خود نوعی وفاداری به منافع ملی است.
کدام روایت از جنگ دوازدهروزه بیشترین تأثیر را بر شما گذاشت؟ چرا؟
یکی از مستندهای کوتاهی که درباره امدادگران داوطلب در یکی از مناطق هدف قرار گرفته پخش شد، بسیار تأثیرگذار بود. روایتگری آن مستند بدون اغراق و با تمرکز بر روحیه جمعی، همدلی و تلاش برای کمک به دیگران بود. این نوع روایتها باعث امید و همبستگی میشود.
اگر چنین جنگی دوباره رخ دهد، فکر میکنید دانشجویان امروز آمادهاند که روایتگر مستقل، مسئول و آگاه باشند؟ چه چیزهایی نیاز است تا آمادهتر شوند؟
بله، دانشجویان امروز بسیار توانمند، آگاه و دارای درک رسانهای بالایی هستند. در عین حال، نیاز به آموزشهای بیشتر درباره روزنامهنگاری بحران، امنیت دیجیتال، راستیآزمایی اطلاعات و تولید محتوای چندرسانهای داریم تا بتوانیم آمادگی بیشتری برای روایت مؤثر در چنین شرایطی داشته باشیم.
آیا روایت رسمی رسانههای بزرگ با آنچه در شبکههای اجتماعی یا روایتهای دانشجویی دیدهاید، متفاوت بوده؟ این تفاوت را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله، تفاوتهایی وجود داشت اما این تفاوتها لزوماً منفی نبودند. روایت رسمی ساختارمندتر بود و بر امنیت و تحلیل کلان تمرکز داشت، در حالی که روایتهای شبکههای اجتماعی بیشتر فردی و احساسی بودند. این تنوع در روایت، اگر مدیریت شود، میتواند به شکلگیری درک جامعتری از واقعیت کمک کند.
فکر میکنید دانشگاه چقدر شما را برای روایتگری در بحرانهایی مثل جنگ آماده کرده است؟ چه چیزهایی هنوز آموزش داده نمیشود؟
بهنظرم دانشگاه عملکرد خوبی داشته؛ فضای فکری مناسبی برای رشد تحلیل رسانهای، مسئولیتپذیری و نگاه انتقادی فراهم شده. اساتید هم دیدگاههای متنوعی مطرح میکنند که کمککننده است. فقط بهتر است آموزشهای عملیتری مثل روایتگری در شرایط بحرانی، امنیت خبرنگاران و تولید محتوای میدانی هم بیشتر شود تا آمادگی کاملتر باشد.
اگر چنین جنگی دوباره رخ دهد، فکر میکنید دانشجویان امروز آمادهاند که روایتگر مستقل، مسئول و آگاه باشند؟ چه چیزهایی نیاز است تا آمادهتر شوند؟
بله، دانشجویان امروز با توجه به دسترسی بالا به ابزارهای رسانهای، شبکههای اجتماعی و آگاهی نسبی از مسائل سیاسی و اجتماعی، ظرفیت بالایی برای روایتگری مستقل و مسئول دارند. نسل ما نسبت به گذشته جسورتر، تحلیلیتر و به رسانه بهعنوان ابزار تأثیرگذاری نگاه میکند.
با این حال، برای آمادگی بیشتر لازم است که آموزشهایی در حوزه روزنامهنگاری بحران، مدیریت اطلاعات در شرایط جنگی، سواد رسانهای پیشرفته، امنیت دیجیتال و اخلاق حرفهای تقویت شود. همچنین دانشگاهها میتوانند با فراهم کردن فضاهای تمرینی، رسانههای دانشجویی پویا، و ارتباط با خبرنگاران حرفهای، زمینهساز این آمادگی باشند.
اگر میتوانستید یک پیام رسانهای درباره جنگ دوازده روزه به نسلهای بعد بدهید، آن پیام چه بود؟
در میان دود و آتش، روایتهای انسانی را فراموش نکنید. جنگ میگذرد، اما آنچه باقی میماند، صداقت در روایت و احترام به رنج انسانها است. حقیقت را با دقت بگویید، چون شاید تنها چیزی که در تاریخ میماند، همان روایتها است.
در فضای پس از جنگ چه چالشهای فرهنگی و هویتی متوجه جوانان به ویژه دانشجویان خواهد بود؟
احتمالاً چالشهایی مثل سردرگمی هویتی، خستگی روانی یا کاهش اعتماد اجتماعی وجود خواهد داشت، اما اگر بستر گفتوگو و بازسازی فرهنگی فراهم شود، همین جوانان میتوانند عامل ترمیم اجتماعی و فرهنگی باشند. رسانهها و دانشگاهها نقش کلیدی در این مرحله دارند.
چه ساز و کارهایی پیشنهاد میدهید که دانشگاه بتواند در آینده راوی بهتر واقعیتهای جنگ باشد؟
راهاندازی رسانههای دانشجویی تخصصی در حوزه بحران، افزودن دورههای عملی روزنامهنگاری جنگ و روایتگری اجتماعی، دعوت از خبرنگاران باتجربه برای انتقال تجربه، ایجاد «آرشیو روایتهای مردمی» در دانشگاه، برگزاری رزمایشهای رسانهای برای تمرین در شرایط بحرانی.
انتهای پیام/