مستند «آقای ایرانی»: بازنمایی هویت ملی در گفتمان رهبر انقلاب اسلامی

مستند «آقای ایرانی»: بازنمایی هویت ملی در گفتمان رهبر انقلاب اسلامی
مستند «آقای ایرانی» به عنوان یک دستاورد رسانه‌ای، به درستی بر پیوند ناگسستنی رهبرمعظم انقلاب اسلامی با میراث فرهنگی و تاریخی ایران تأکید کرده و مفهوم «ایران قوی» را به عنوان یک راهبرد کلان، متشکل از استقلال و انسجام ملی تبیین می‌کند.

خبرگزاری آنا، آزاده لرستانی- مستند «آقای ایرانی» که از نهم مردادماه از صداوسیما پخش شد، فراتر از یک اثر تصویری ساده، به‌عنوان یک دستاورد رسانه‌ای قابل‌تأمل، به بازنمایی هویت ملی در منظومه فکری و گفتمانی رهبر معظم انقلاب اسلامی می‌پردازد.

این مستند با تمرکز بر پیوند عمیق میان رهبری و میراث فرهنگی و تاریخی ایران، مفهومی کلیدی به نام «ایران قوی» را به‌مثابه یک راهبرد کلان، مبتنی بر استقلال، انسجام ملی و هویت‌سازی اصیل، برجسته می‌سازد.

در واقع، «آقای ایرانی» را می‌توان یک «متن رسانه‌ای» در حوزه سیاست فرهنگی و هویتی دانست؛ متنی چندلایه که نمادها، ارجاعات تاریخی، باورها و روایت‌های بنیادین ملت ایران را در بستر اندیشه سیاسی رهبر انقلاب بازخوانی می‌کند.

گفتمان هویت ملی در سیاست‌گذاری رهبری؛ از نمادگرایی تا راهبرد عملی

یکی از مهم‌ترین نقاط تمرکز مستند «آقای ایرانی»، تأکید بر پیوند عمیق و مداوم رهبر معظم انقلاب با تاریخ و فرهنگ ایران است. در این مستند، بارها به چهره‌های فرهنگی بزرگ مانند حافظ و فردوسی اشاره می‌شود؛ همچنین نمادهای تمدنی ایران باستان همچون تخت‌جمشید و نیز خاطرات خانوادگی رهبر انقلاب به‌عنوان بخشی از ریشه‌های شخصی و ملی، مورد توجه قرار می‌گیرد.

این ارجاعات صرفاً یک ژست نمادین نیست، بلکه نشان‌دهنده یک گفتمان پیوسته و منسجم است که در آن «هویت ملی» نه یک شعار لحظه‌ای، بلکه برآمده از عمق تاریخ و فرهنگ این سرزمین تلقی می‌شود. به‌عبارت دیگر، هویت ایرانی در نگاه رهبری، امتدادی از گذشته پرافتخار و سرمایه نمادین ملت ایران است که به تقویت انسجام ملی و مشروعیت نظام سیاسی نیز کمک می‌کند.

ریشه‌های تاریخی و فرهنگی در بازنمایی رهبری

مستند «آقای ایرانی» به درستی بر پیوند ناگسستنی رهبری با میراث فرهنگی و تاریخی ایران تأکید می‌کند. ارجاعات متعدد به شعرای کلاسیک مانند حافظ و فردوسی، توجه به نمادهای باستانی چون تخت جمشید و خاطرات شخصی از ریشه‌های خانوادگی، همگی مؤید یک «گفتمان پیوسته» (Continuous Discourse) است که در آن هویت ملی صرفاً یک برساخته سیاسی لحظه‌ای نیست، بلکه ریشه در عمق تاریخی و فرهنگی یک ملت دارد.

از منظر علوم سیاسی، این رویکرد را می‌توان تلاشی برای «مشروعیت‌بخشی» (Legitimation) به نظام سیاسی از طریق پیوند زدن آن با تاریخ و فرهنگ کهن ایران دانست. این امر، در تقابل با روایت‌های بیگانه و یا روایت‌های تاریخ‌ساز رقیب قرار می‌گیرد.

مفهوم «ایران قوی» و ابعاد استراتژیک و هویتی

مفهوم «ایران قوی» که در مستند به تفصیل به آن پرداخته شده، صرفاً یک شعار تبلیغاتی نیست، بلکه یک «راهبرد کلان» (Grand Strategy) در سیاست خارجی و داخلی جمهوری اسلامی است. این راهبرد، مبتنی بر دو ستون اصلی است: اول، «استقلال و عدم وابستگی» به قدرت‌های خارجی؛ دوم، «انسجام ملی» مبتنی بر احترام به تنوعات قومی و فرهنگی در عین تأکید بر هویت مشترک ملی. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این گفتمان بر این باورند که تقویت هویت ملی، شرط لازم برای تحقق «ایران قوی» است. برداشت‌های مغرضانه که از سوی عوامل رژیم صهیونیستی به این بخش وارد می‌شود، عمدتاً بر پایه تفسیرهای مادی‌گرایانه از قدرت استوار است و از ابعاد نرم‌افزاری و هویتی قدرت غفلت می‌کند.

تلفیق هویت ملی و دینی در پارادایم رهبری

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های گفتمان حضرت آیت‌الله العظمی سیدعلی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب، تلاش برای ایجاد پارادایمی است که در آن هویت ملی و هویت دینی، نه تنها در تضاد، بلکه در یک «هم‌افزایی استراتژیک» (Strategic Synergy) قرار دارند. 

این رویکرد با تفسیرهای حداکثری از «امت اسلامی» که هویت ملی را نفی می‌کند و همچنین با رویکردهای ملی‌گرای صرف که هویت دینی را به حاشیه می‌راند، متفاوت است. مستند «آقای ایرانی» سعی دارد این تلفیق را به تصویر کشد و نشان دهد که چگونه می‌توان هم ایرانی بود و هم مسلمان، و چگونه این دو هویت می‌توانند یکدیگر را تقویت کنند.

ماهیت ایدئولوژیک یک تحلیل چالش‌زای عامل رژیم صهیونیستی

عوامل رسانه‌ای شبکه تروریستی اینترنشنال که تاب این مستند را نداشتند در نشستی با علی‌حسین قاضی‌زاده  عضو تحریریه‌اش با برداشت‌های سوء در تلاش برای زیرسؤال بردن اهداف مستند آقای ایرانی داشتند. نقدی که علیرغم ظاهر علمی، ماهیتی عمیقاً «ایدئولوژیک» و «کارکردگرایانه» دارد. هدف اصلی این تحلیل، نه درک عمیق گفتمان رهبری، بلکه «تخریب» و «بی‌اعتبار کردن» آن است. استفاده از واژگانی چون «تاکتیکی»، «بن‌بست»، «دروغ» و «مخمصه» نشان‌دهنده یک «استراتژی تقابلی»  در سطح گفتمان است.

قاضی‌زاده با تقلیل دادن ارجاعات نمادین رهبری به «تاکتیک» یا «ابزار سیاسی»، «پیوستگی گفتمانی» در اندیشه رهبر معظم انقلاب را نادیده می‌گیرد. این رویکرد که در تحلیل‌های علوم سیاسی به «تقلیل‌گرایی» (Reductionism)  مشهور است، از درک پیچیدگی‌های یک سیستم فکری و ارزشی عاجز است. به عبارتی، او حاضر نیست بپذیرد که این علاقه‌ها و ارجاعات، بخشی ذاتی از هویت و جهان‌بینی رهبری است، نه صرفاً ابزاری برای جذب مخاطب.

تحلیل قاضی‌زاده، منافع و اهداف یک «بازیگر سیاسی خاص» (خاصه رسانه‌ای با حمایت رژیم صهیونیستی) بر منافع ملی و مفاهیم جامعه‌شناختی و سیاسی چون «نرم‌قدرت» (Soft Power) ترجیح می‌دهد. ارجاعات رهبر معظم انقلاب به میراث فرهنگی، نمونه‌ای کلاسیک از تلاش برای افزایش «نرم‌قدرت» یک نظام سیاسی است. رد این ابزارها، نشان‌دهنده عدم فهم یا تجاهل نسبت به ابزارهای نوین دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است.

با این وجود مستند «آقای ایرانی» به مثابه یک «متن» در حوزه مطالعات سیاسی و فرهنگی، نیازمند خوانشی چندوجهی است. این مستند، تلاش نظام سیاسی به رهبری آیت‌الله خامنه‌ای را برای بازتعریف و تقویت هویت ملی در چارچوب گفتمان «جمهوری اسلامی» به تصویر می‌کشد. این بازنمایی، بر پایه تلفیق هویت ملی و دینی، تأکید بر استقلال و «ایران قوی»، و پیوند با میراث غنی تاریخی و فرهنگی استوار است.

در مقابل، تحلیل‌های انتقادی مانند آنچه توسط علی‌حسین قاضی‌زاده ارائه می‌شود، علیرغم طرح برخی پرسش‌های ظاهری، در نهایت در دام «تقلیل‌گرایی ایدئولوژیک» گرفتار آمده و از درک ماهیت «پیوسته» و «راهبردی» گفتمان رهبری در باب هویت ملی باز می‌ماند. این تحلیل‌ها، بیش از آنکه در پی روشنگری باشند، در خدمت اهداف سیاسی و تخریب گفتمان رقیب قرار دارند. تحلیل عمیق‌تر این پدیده، مستلزم بررسی تطبیقی روایت‌های مختلف و درک زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تولید این گفتمان‌هاست.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب