فرانسه در اندیشه جایگزینی پاتریوت؟/ بازگشت استقلال استراتژیک اروپا به صدر اولویتها

خبرگزاری آنا- امیرحسین عسکری:۲۰ فوریه ۲۰۲۵، فردریش مرتس، صدر اعظم آلمان و رهبر حزب دموکرات مسیحی، در بیانیهای سیاسی-امنیتی از لزوم تقویت بازدارندگی اروپایی سخن گفت و بر ایجاد ائتلافی مستحکم با دو قدرت هستهای قاره، یعنی فرانسه و بریتانیا، تأکید کرد. این موضعگیری در حالی بیان شد که فضای امنیتی اروپا، تحت تأثیر جنگ اوکراین، کاهش اعتماد به ایالات متحده در دوران دوم زمامداری ترامپ و رشد توان نظامی چین و روسیه، در وضعیت بیثبات و شکنندهای قرار دارد.
مرتس با اشاره به بازدارندگی هستهای اروپا، تلویحاً از ایدهای دفاع کرد که برای سالها در محافل استراتژیک اروپایی مورد بحث بوده است: «استقلال استراتژیک اروپا». این ایده نه صرفاً یک شعار، بلکه پروژهای پرهزینه، پیچیده و آکنده از موانع سیاسی و تکنولوژیک است.
رقابت فراتر از بازدارندگی هستهای؛ اروپا بهدنبال استقلال فناورانه
اما این استقلال فقط در بُعد هستهای تعریف نمیشود. در سالهای اخیر، رقابت در حوزه تسلیحات متعارف – به ویژه دفاع هوایی و نیروی هوایی – نیز به کانون چالش بین اروپا و ایالات متحده بدل شده است. یکی از نمونههای برجسته این روند، تلاش فرانسه برای جایگزینی جنگندههای آمریکایی F-۳۵ با «رافال» (Rafale) فرانسوی و نیز تبلیغ گسترده سامانه دفاع هوایی T/SAMP است که با همکاری ایتالیا توسعه یافته و بهطور مستقیم در برابر سامانه مشهور آمریکایی پاتریوت (Patriot) قد علم کرده است.
T/SAMP: نماد فناوری اروپایی یا ابزار فشار ژئوپلیتیک؟
سامانه T/SAMP که توسط کنسرسیوم یوروسام (MBDA و Thales) طراحی شده، از قابلیتهای راداری چندگانه و تحرکپذیری بالاتری نسبت به پاتریوت برخوردار است. مهمتر از همه، این سامانه برخلاف پاتریوت که کاملاً تحت کنترل آمریکا قرار دارد، توسط دو قدرت نظامی بزرگ اتحادیه اروپا – فرانسه و ایتالیا – توسعه یافته و بنابراین میتواند بدون واسطهگری واشنگتن در عملیاتهای دفاعی اروپا بهکار گرفته شود.
اما چرا اکنون این موضوع به محور مناقشه تبدیل شده است؟ دلیل اصلی آن به تغییر موضع آمریکا در قبال اوکراین بازمیگردد.
سیاستهای دولت ترامپ در دور دوم زمامداریاش موجب بیاعتمادی شدید در میان متحدان اروپایی شده است. ترامپ بهطور تلویحی چند بار اعلام کرده که اگر کشورهای ناتو سهم بیشتری در هزینههای دفاعی پرداخت نکنند، آمریکا الزام اخلاقی یا استراتژیکی برای دفاع از آنها احساس نمیکند. همین امر موجب شده بسیاری از کشورهای اروپایی به فکر بازتعریف ساختار امنیتی خود بیفتند. در این میان، سامانه T/SAMP نه تنها به عنوان یک ابزار دفاعی بلکه به عنوان نماد «استقلال نظامی اروپا» مطرح میشود.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، بارها مستقیماً به این موضوع اشاره کرده و از کشورهای اروپایی خواسته است: «سامانه اروپایی را بخرید.» این عبارت ساده حامل بار سنگینی از معناست: حمایت از صنایع دفاعی اروپا، قطع تدریجی وابستگی به آمریکا و ارتقای بازدارندگی مستقل در برابر تهدیدهای آتی.
واکنش آمریکا و رقابت صنعتی پنهان
در این میان، ایالات متحده ساکت ننشسته است. صنایع تسلیحاتی آمریکایی، به ویژه ریتون (Raytheon) – تولیدکننده اصلی پاتریوت – نگران از دست دادن بازارهای کلیدی در اروپای شرقی و مرکزی هستند. در سال ۲۰۲۴، لهستان، رومانی و اسلوواکی قراردادهایی میلیاردی برای خرید پاتریوت امضا کردند. اما همزمان، ایتالیا و فرانسه نیز مذاکراتی را برای صادرات T/SAMP به کشورهای همسایه آغاز کردند.
این رقابت صرفاً تجاری نیست؛ بُعد سیاسی آن بسیار پررنگتر است. خرید تسلیحات همواره نوعی اعلام وفاداری است. کشوری که از آمریکا سامانه دفاعی میخرد، معمولاً تحت چتر امنیتی واشنگتن قرار میگیرد و در تعاملات دیپلماتیک نیز مواضعی همراستا با آمریکا اتخاذ میکند. در مقابل، کشورهای خریدار تسلیحات اروپایی – به ویژه از فرانسه – اغلب تمایل دارند خود را از چارچوب ناتو فاصله دهند و نوعی استقلال سیاسی-نظامی به نمایش بگذارند.
در این چارچوب، باید پرسید: آیا رقابت پاتریوت و T/SAMP صرفاً فنی و تجاری است؟ یا بخشی از یک شکاف ژئوپلیتیکی بزرگتر میان «اروپای راهبردی» و «آمریکای مداخلهگر»؟
جایگاه بریتانیا و چالش همگرایی دفاعی
اگرچه فرانسه نقش محوری در ترویج استقلال نظامی اروپا ایفا میکند، اما موقعیت بریتانیا پس از برگزیت پیچیدهتر شده است. از یک سو، لندن همچنان روابط نظامی نزدیکی با ایالات متحده دارد و ستون فقرات بازدارندگی هستهای ناتو محسوب میشود؛ از سوی دیگر، بریتانیا بهطور سنتی در پروژههای صنعتی اروپایی مانند FCAS (جنگنده نسل بعد اروپا) یا سامانههای مشترک راداری حضور دارد. به همین دلیل، موضعگیریهای لندن گاه دوپهلو به نظر میرسد.
با این حال، اظهارات فردریش مرتس درباره ضرورت «ائتلاف سهجانبه فرانسه، بریتانیا و آلمان» نشان میدهد که نخبگان آلمانی به دنبال احیای محور دفاعی اروپایی هستند؛ محوری که هدف آن، نه فقط تأمین امنیت قاره، بلکه بازیابی موقعیت اروپا در نظم جهانی آینده است.
انتهای پیام/