چرا چین هنوز به تایوان حمله نکرده است؟

به گزارش خبرگزاری آنا، تایوان، جزیرهای به مساحت حدود ۳۶ هزار کیلومتر مربع، در مرکز تنش ژئوپلیتیکی شرق آسیا قرار دارد. این منطقه که تنها ۱۸۰ کیلومتر از سواحل شرقی چین فاصله دارد، یکی از مهمترین گرههای راهبردی در تنگه تایوان، دریای چین جنوبی و دریای فیلیپین محسوب میشود.
حاکمیت چین بر تایوان بخشی از سیاست رسمی «یک چین» است که از سوی سازمان ملل نیز به رسمیت شناخته شده و تنها معدودی از کشورها همچنان به سیاستهای تحریکآمیز در قبال تایوان ادامه میدهند. جمهوری خلق چین بارها اعلام کرده که اتحاد مجدد با تایوان، یک هدف ملی مشروع و برگشتناپذیر است، اما این اتحاد ترجیحاً باید از مسیرهای مسالمتآمیز و مبتنی بر دیپلماسی ملی تحقق یابد.
موانع فنی یا انتخاب راهبردی؟
رسانههای غربی اغلب مدعیاند که دلیل حملهنکردن چین، دشواریهای لجستیکی و مخاطرات یک عملیات آبی-خاکی است. در واقع، عبور از تنگه تایوان برای هر ارتشی پرهزینه و پرریسک است؛ تنگهای بهطور متوسط ۱۸۰ کیلومتر عرض دارد و در صورت وقوع درگیری، ممکن است نیروهای مهاجم در معرض مینگذاری دریایی، موشکهای ضد کشتی و سیستمهای پدافندی پیشرفته تایوان قرار گیرند.
اما نکته مهمتر آن است که چین با وجود برخورداری از بزرگترین نیروی دریایی جهان از حیث تعداد شناورها، ترجیح داده وارد تله درگیری مستقیم نشود و با رویکردی چندبعدی، ثبات منطقهای و منافع اقتصادی خود را حفظ کند.
اتحاد از مسیر قدرت نرم
پکن در سالهای اخیر سیاستهای گسترش نفوذ اقتصادی و فرهنگی در تایوان را با جدیت دنبال کرده است. سرمایهگذاریهای مشترک، نفوذ رسانهای، تبادل دانشجویی و همچنین وابستگی تایوان به زیرساختهای اقتصادی چین، بخشی از راهبردی است که «جنگ را بینیاز از نبرد» میسازد.
از سوی دیگر، همکاری گسترده چین با سازمانهای منطقهای مانند سازمان همکاری شانگهای، طرح کمربند و جاده، و توافقات اقتصادی با آ.سه.آن، جایگاه پکن را در شرق و جنوب شرقی آسیا تثبیت کرده و راه را برای اتحاد آرام و تدریجی با تایوان باز نگه میدارد.
ممانعت از مداخله آمریکا
ایالات متحده با فروش تسلیحات به تایوان، اعزام هیئتهای سیاسی و رزمایشهای مشترک دریایی، بهدنبال تحریک چین است. با این حال، پکن بهجای افتادن در دام درگیری مستقیم، از ابزارهای اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی برای بازدارندگی استفاده میکند. استقرار موشکهای دانگفنگ DF-17 و DF-21، توسعه ناوگان زیردریاییهای بومی، و تمرینات مشترک با روسیه و ایران، بخشی از این بازدارندگی هوشمندانه است.
تحلیلگران چینی معتقدند آمریکا در حال استفاده از تایوان بهعنوان یک ابزار فشار است، درست همانگونه که در اوکراین علیه روسیه عمل کرد. اما چین میداند ورود به جنگی تمامعیار با آمریکا، تبعات سنگینی نهفقط برای منطقه بلکه برای کل اقتصاد جهانی دارد؛ اقتصادی که چین بخشی حیاتی از آن است.
راهبرد صبر استراتژیک، نه انفعال
پکن با آگاهی کامل از تلههای جنگطلبی غرب، در حال پیادهسازی یک راهبرد بلندمدت است. راهبردی که بر بازدارندگی هوشمند، قدرتنمایی کنترلشده، دیپلماسی منطقهای، و تضعیف تدریجی تمایلات جداییطلبانه در تایوان استوار است.
اگرچه گزینه نظامی کنار گذاشته نشده، اما چین بر این باور است که اتحاد با تایوان نه از راه نبرد مستقیم، بلکه از مسیر درهمتنیدگی منافع، نفوذ آرام و شکست طرحهای آمریکا محقق خواهد شد.
این صبر راهبردی، نه نشانه ضعف، بلکه نشانه بلوغ یک قدرت بزرگ آسیایی است.
انتهای پیام/