مسجدی بر گسل تاریخ؛ روایت مسجد جامع ارومیه و جستوجوی رازهای زیر محراب

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، در میانه بافت کهن شهر ارومیه، بنایی سر برآورده که نهتنها از باشکوهترین مساجد تاریخی ایران است، بلکه به دلیل محرابی منحصربهفرد، بهعنوان صاحب بزرگترین محراب جهان از دوره ایلخانی شناخته میشود. مسجد جامع ارومیه، اثری ماندگار از دوران ایلخانی، این روزها در کنار ارزشهای معماری و مذهبیاش، موضوع کاوشهای باستانشناسی است. کاوشهایی که هنوز به پاسخ قطعی نرسیدهاند، اما فرضیهای کنجکاویبرانگیز را دنبال میکنند: آیا این مسجد روزگاری آتشکده بوده است؟
شکوه معماری، از ایلخانان تا امروز
مسجد جامع ارومیه یکی از بناهای برجسته معماری اسلامی در غرب ایران است که در کنار بازار تاریخی ارومیه قرار گرفته. بنای اصلی مسجد، به دوره ایلخانی نسبت داده میشود، اما شواهدی از مرمت و تغییرات در دورههای صفویه، قاجاریه و حتی پهلوی نیز در آن دیده میشود. ساختار مسجد شامل شبستانهای وسیع، صحن سنگفرششده، گنبدخانه و یک محراب حیرتانگیز است.
محراب بزرگ، نگینی در دل مسجد
محراب اصلی مسجد جامع ارومیه، از شاهکارهای گچبری معماری ایرانی ـ اسلامی است که با ارتفاع و عرض غیرمعمول خود، آن را بهعنوان بزرگترین محراب در میان مساجد جهان شناختهاند. این محراب با تزئینات گیاهی و هندسی و خط کوفی، ترکیبی از شکوه هنری و شکوه معنوی را به تصویر میکشد. این محراب در دوره ایلخانی ساخته شده و هنوز سالم و استوار پابرجاست.
جستوجو در لایههای پنهان
در سالهای اخیر، پژوهشگران باستانشناس با مجوز سازمان میراث فرهنگی اقدام به حفاریهایی در بخشهایی از حیاط و فضای داخلی مسجد کردند. این حفاریها در راستای بررسی این احتمال انجام شد که مسجد بر جای آتشکدهای از دوران پیش از اسلام ساخته شده باشد. برخی یافتههای ساختاری مانند نوع سنگچینی متفاوت و نشانههایی از آثار حرارتدیده، این احتمال را تقویت کردهاند، اما تاکنون هیچ مدرک قطعی دال بر وجود یک آتشکده در این مکان ارائه نشده است.
فرضیهای در حد گمان
با اینکه برخی شباهتهای ساختاری و تاریخی با آتشکدههای شناختهشده، مانند معماری مدور یا محل قرارگیری در بافت تاریخی شهر، در ذهن برخی پژوهشگران گمان آتشکده بودن این مکان را تقویت کرده، اما این موضوع همچنان در حد یک فرضیه است. تاکنون هیچ نشانه مستند، مانند کتیبه، آتشدان مشخص یا عناصر خاص آیینی زرتشتی در محوطه مسجد کشف نشده که بهصورت قطعی آن را اثبات کند.
مسجدی زنده در دل شهر
با وجود این گمانهها، مسجد جامع ارومیه هماکنون یکی از مساجد فعال شهر است که مراسم مذهبی، نماز جماعت و آیینهای ماه رمضان، محرم و مناسبتهای دینی در آن برگزار میشود. این بنا، ترکیبی است از هویت اسلامی، تاریخ کهن منطقه، و احتمالی از پیشینه زرتشتی که پژوهشها برای کشف آن همچنان ادامه دارد.
پویا پیری راهنمای مسجد جامع ارومیه به خبرنگار آنا می گوید: قدمت این مکان به بالای هزار سال قبل دوره بنی امیه یا خلافت عباسی باز میگردد. بزرگترین منبعی که این قدمت را تایید میکند کتابی است که سال ۳۷۵ ه. قمری شمس الدین مقدسی مورخ و نویسنده بناهای اسلامی نوشته شده است، دراین کتاب ذکر کرده که مسجد جامعی دراین قسمت بوده است. قبل نوشتن کتاب، مسجد را کامل دیده است، مرمت اصلی که دراین بنا صورت گرفته برای سده ۶ و ۷ قمری دوره سلجوقی و ایلخانی است. گنبد نیز به زمان سلجوقی باز میگردد که هم دوره بنای تاریخی سه گنبد است. کف تا سقف هجده متر ارتفاع دارد. محراب هم برای دوره ایلخانی است که به قولی باستان شناسان معتقدند که این اولین محراب ایلخانی دنیا است که ۷۷۰ سال قبل شرف شاه تبریزی تاسیس کرد. هشت متر ارتفاع دارد. دو معمار اصفهانی هم آن را مرمت کردند. کتیبهها هم به دوره صفوییه برمیگردد و آنچه دوره قاجار نوشته شده آیات قرآن کریم است. تفاوت رنگ برای گذر زمان است. حفاری باستان شناسی دررابطه با همان بحث آتشکده بوده، اما در آن حفاری اثار دوره ساسانی دیده شد، اما آتشکدهای آنجا نبوده است. تا همین دو ماه پیش مرمتهایی دراین بنا صورت گرفته و تازه است. اینجا حتی بخش شبستان هم مرمت شده و امسال به امید خدا ، ژانویه ثبت جهانی میشود و الان در یک قدمی ثبت جهانی است.
ستونهای ویشکل؛ نشانی از خلاقیت سازهای
یکی از ویژگیهای خاص مسجد جامع ارومیه، ستونهای ویشکل (V) آن در شبستانهای اصلی است؛ ستونی با فرمی متفاوت از آنچه در بیشتر مساجد تاریخی ایران دیده میشود. این ستونها نهتنها بار سقفهای گنبدی و طاقهای بلند را به خوبی منتقل میکنند، بلکه به لحاظ زیباییشناسی نیز جلوهای منحصربهفرد به فضای داخلی مسجد بخشیدهاند. استفاده از فرم ویشکل، گویای درک بالای معماران دوره ایلخانی از مهندسی سازه و خلاقیت در طراحی فضاهای معنوی است؛ فرمی که در عین سادگی، ساختار مسجد را مستحکم و زیبا نگه داشته است.
مسجد جامع ارومیه، چه بر بقایای آتشکدهای باستانی ساخته شده باشد یا نه، میراثی زنده از پیوست تاریخی و فرهنگی ایرانزمین است. بنایی که در آن معماری، آیین، راز و نیایش درهمتنیدهاند؛ و هر آجرش، حکایتی از عبور قرنهاست.
انتهای پیام/