اندیشکده انگلیسی دلایل درخواست آتشبس اسرائیل به واسطه آمریکا از ایران را فاش کرد

به گزارش خبرگزاری آنا، اندیشکده «مؤسسه خدمات متحد سلطنتی برای مطالعات دفاعی و امنیتی انگلیس» در گزارش امروز خود نوشت: جنگ ۱۲ روزه علیه ایران این پتانسیل را داشت که به یک درگیری بلندمدت تبدیل شود که در نهایت به توقف جنگ انجامید. این جنگ، نقطه اوج تنش میان ایران و اسرائیل بود.
در ادامه این گزارش آمده است: پس از انقلاب، ایران، اسرائیل را به عنوان دشمن اصلی خود معرفی کرد و موجودیت آن را به رسمیت نمیشناسد. این تقابل همواره یکی از اصلیترین نگرانیهای اسرائیل بوده است. در طول سالها، اسرائیل تلاش کرده تا برنامه هستهای ایران را کُند یا متوقف کند، این تلاشها عمدتاً با تاکتیکهای پنهانی نظیر حملات سایبری و ترور دانشمندان هستهای ایران صورت گرفته است. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل و دیگر رهبران اسرائیلی بارها نسبت به نگرانی درباره ایران هشدار دادهاند، هشدارهایی که نهایتاً به این رویارویی اخیر انجامید.
سرتیپ ژنرال «ایال زامیر» در ماه می ۲۰۲۲ راهبردی را علیه ایران پیشنهاد داد و در جنگ ژوئن ۲۰۲۵ در مقام رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، هدایت این مواجهه را بر عهده داشت؛ رویارویی که با حمله اسرائیل آغاز شد. پیشقراول اسرائیل در این جنگ، نیروی هوایی آن بود که شامل سامانههای پدافند هوایی و جامعه اطلاعاتی اسرائیل نیز میشد.
اسرائیل توانست در این جنگ حامی اصلی خود یعنی ایالات متحده آمریکا را متقاعد کند که اجازه دهد وارد جنگ با ایران شود. ایالات متحده در جریان این کارزار، حمایت نظامی و سیاسی گستردهای به اسرائیل ارائه داد.
ایالات متحده ناچار بود که ملاحظات متعددی را در سطوح مختلف در نظر بگیرد، از جمله هزینههای جنگ، نیاز به حفظ مهمات برای درگیری احتمالی با روسیه و یا چین، و مقابله با مخالفت داخلی نسبت به مشارکت آمریکا در این جنگ، حتی در داخل خود دولت ترامپ. جای تعجب نیست که ایالات متحده بهدنبال پایان این رویارویی بود. اسرائیل نیز به دلایل قابل توجهی خواهان اجتناب از یک جنگ طولانی بودند.
اسرائیل روابط مستحکمی با ایالات متحده آمریکا به عنوان حامی اصلی خود دارد، اما هر لحظه این امکان وجود داشت که آمریکا از نبرد میان ایران و اسرائیل عقبنشینی کند. اسرائیل نمیخواست در میانه نبردی دشوار با ایران، تنها بماند. همین مسئله ضرورت پایان سریع جنگ را برای اسرائیل بهوجود آورد.
اسرائیل همواره تلاش میکند به دلایل متعدد جنگهایی کوتاهمدت را مدیریت کند از جمله دلایل اقتصادی. اقتصاد اسرائیل در حال تلاش برای بازیابی خود از جنگی طولانی و بسیار پرهزینه در غزه است، جنگی که تاکنون بیش از ۶۷ میلیارد دلار برای اسرائیل هزینه داشته است. جنگ ۲۰۲۵ روزانه صدها میلیون دلار برای اسرائیل هزینه داشت و تنها میزان خسارات واردشده در داخل اسرائیل در جنگ اخیر حدود ۱/۵ میلیارد دلار برآورد شده است.
اسرائیل تلاش کرد اقتصاد خود را با توجه به محدودیتهای ناشی از این درگیری تنظیم کند. با این حال، اسرائیل مجبور بود این جنگ را بهسرعت پایان دهد؛ وگرنه ممکن بود اقتصادش با بحرانی جدی مواجه شود.
اسرائیلیها از زمان ۷ اکتبر ۲۰۲۳ که حماس و سپس حزبالله با اسرائیل وارد جنگ شدند، به وضعیت اضطراری عادت کردهاند. این گروهها توانستند با اسرائیل بجنگند. اما در جنگ اخیر، رویارویی بهطور مستقیم میان ایران و اسرائیل بود. افکار عمومی اسرائیل پس از تقریباً دو سال جنگ، دچار خستگی مفرط شده است.
اسرائیل به تنهایی و گاه بههمراه ایالات متحده در دو دهه گذشته بسیاری از این روشها را به کار بسته است که تنها توانستهاند برنامه هستهای ایران را به تعویق بیندازند، نه متوقف کنند. اسرائیل همچنین میتوانست تلاش کند به اپوزیسیون ایران برای ایجاد تغییر حکومت کمک کند؛ اما این کاری بسیار پیچیده و زمانبر است و ممکن است به نتیجه نرسد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا نیز، امکان تغییر حکومت در ایران را مطرح کرده بود. با این حال، ایالات متحده ممکن است در این زمینه دچار تردید شود، بهدلیل تجربههای تلخ پیشین خود در تلاش برای تغییر حکومت در کشورهای همسایه ایران یعنی عراق و افغانستان.
ایران بیش از ۱۵۰۰ کیلومتر از اسرائیل فاصله دارد. نیروی هوایی اسرائیل قادر به رسیدن به ایران هست، اما این نیرو در اصل برای نبرد در نزدیکی مرزهای اسرائیل طراحی شده، نه در مسافتهای دور. جنگنده-بمبافکنهای اسرائیلی شامل اف-۱۵، اف-۱۶ و اف-۳۵ میتوانند از مخازن سوخت خارجی اضافه استفاده کنند، اما برای نبردی طولانی به هواپیماهای سوخترسان نیاز است.
با وجود تلاشهای نیروی هوایی اسرائیل برای نگهداری و تعمیرات ناوگان خود، این نیرو پس از نزدیک به دو سال جنگ، باید با تمام فشارها و نیازهای عملیاتی فعالیت کند. جنگنده-بمبافکنهای اسرائیل سامانههایی پیچیده و پیشرفته هستند، اما برخی از آنها بیش از دو دهه در حال خدمتاند که ادامه عملیات نگهداری آنها در صورت طولانی شدن جنگ با ایران، آنها با چالش مواجه میسازد.
در این مطلب آمده است: اسرائیل باید مراقب باشد که در یک رویارویی طولانیمدت با ایران، نیروی هوایی خود را دچار فرسایش نکند بهویژه اگر در آیندهای نزدیک با بحران ناگهانی و شدیدی مواجه شود، چه رسد به جنگ در جبههای دیگر. نیروی هوایی اسرائیل همچنان توان جنگیدن خواهد داشت، اما ضعیفتر خواهد بود، که این موضوع ممکن است پیروزی ارتش اسرائیل را با هزینه پایین دشوار سازد.
در عین حال، اگر این رویارویی برای ماهها ادامه مییافت، احتمال داشت که جنگندههای اسرائیلی سرانجام از دست بروند. اگر خدمه جنگندههای اسرائیل به دلیل آتش ضدهوایی ایران، کمبود سوخت، مشکلات فنی یا حادثهای مجبور به ترک هواپیمای خود میشدند، ممکن بود در خاک ایران به اسارت درآیند امری که میتوانست ضربهای جدی به روحیه ملی اسرائیل وارد کند.
مساله دیگر این است که نیروی هوایی اسرائیل بمبافکنهای سنگین ندارد؛ بنابراین میزان آسیبی که میتواند وارد کند محدود است. این نیز یکی از محدودیتهای مهم در جنگی طولانیمدت است. اگر نبرد ادامه مییافت، نیروی هوایی اسرائیل به انواع مختلفی از بمبها نیاز داشت.
بهتازگی، مدیرکل وزارت جنگ اسرائیل، سرتیپ بازنشسته «عامیر بارام»، با مدیران عامل صنایع دفاعی اصلی و مقامهای ارشد وزارت دفاع دیدار کرد. آنها درباره تسریع تولید مهمات کلیدی موردنیاز برای یک کارزار طولانی گفتوگو کردند. با این حال، محدودیتهایی در میزان تولید یا واردات بمب و مواد اولیه آنها وجود دارد.
وضعیت مشابهی نیز برای سامانه پدافند هوایی اسرائیل صادق است، که در صورت ادامه نبرد ممکن بود با کمبود موشکهای «اَرو» مواجه شود. حتی با وجود تمام کمکهای آمریکا در این زمینه، اسرائیل ممکن بود با کمبود شدید مهمات روبهرو گردد.
نتیجه نهایی این است که محدودیتهای راهبردی، اقتصادی و نظامی، مدیریت یک جنگ طولانی را برای اسرائیل دشوار میساخت، جنگی که بهویژه در صورتی میتوانست رخ دهد که اهداف اسرائیل واقعبینانه و عملی نبوده باشند.
انتهای پیام/