چشم رنجور زکریای رازی و ذهن بیمار یک فعال سیاسی/ «نفوذ» همین است، نه آنچه در پی آنی!

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، جنگ ۱۲روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی که با همدستی و حمایت آمریکا رقم خورد، نه فقط در حوزه نظامی و سیاسی بلکه در ساحت اجتماعی و رسانهای نیز پیامدها و تغییرات فراوانی را در پی داشت.
در حوزه رسانه، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان مهمترین رسانه فراگیر کشور در این دوره حساس نقش کلیدی در اطلاعرسانی، تقویت روحیه ملی و ایجاد انسجام در میان اقشار مختلف جامعه ایفا کرد. همین اثرگذاری بود که باعث شد تا در بیست و ششمین روز از خردادماه، ساختمان شیشهای این سازمان که محل تولید و پخش برنامههای مختلف خبری و تحلیلی بود، مورد حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی قرار بگیرد.
جنگ ۱۲ روزه و حضور سلایق مختلف در رسانه ملی
اگرچه در این مدت، با توجه به گستردگی برنامهها و سرعت بالای وقوع رخدادها، ایرادها و اشتباهاتی نیز از سوی برنامهسازان، مدیران و مجریان برنامههای گوناگون خبری و تحلیلی رقم خورد، اما برآیند این فعالیتها درمجموع نمره قبولی را برای تلویزیون به دنبال داشت. مجموعهای که مدیریت و تولید محتوای آن در سالهای اخیر به دلیل برخی رویکردهای یکجانبه، با انتقادات زیادی از سوی گروههای مختلف مواجه شده بود. در این دوره، صداوسیما با وجود آسیبهای فیزیکی به زیرساختهایش، تلاش کرد با تولید برنامههای حماسی، پخش سرودهای انقلابی و مستندهای مرتبط با دفاع مقدس، روحیه مقاومت را در جامعه تقویت کند.
پس از توقف جنگ یا به تعبیری آتشبس، تلویزیون به سمت تولید و پخش برنامههایی رفت که جنبههای تحلیلی و تعاملی آن بر ابعاد خبری و اطلاعرسانی غلبه داشت. به این ترتیب، مدیران تلویزیون با تغییر رویکرد در برنامهسازی، فضایی را برای حضور نمایندگان گروهها و سلایق مختلف سیاسی فراهم کردند تا از این طریق گفتمان ملی را تقویت کنند.
یکی از نمونههای بارز این رویکرد، مناظره دو شب پیش (۲۰ تیر ۱۴۰۴) در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما بود که مصطفی کواکبیان، چهره شناختهشده اصلاحطلب و نماینده اسبق مجلس و علی خضریان، نماینده اصولگرای مجلس دوازدهم در آن حضور داشتند.
ادعایی بی پشتوانه و بی ادبانه از یک تریبون عمومی
در این مناظره، کواکبیان ادعایی جنجالی را درباره «کاترین شکدوم» مطرح کرد، زنی انگلیسی ـ فرانسوی که پس از ادواج با فردی یمنی و مسلمان شدن، در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ در قامت یک پژوهشگر و فعال رسانه چند بار به ایران سفر کرده بود و در این سفرها ضمن گفتوگو با تعدادی از مقامات سیاسی و فعالان فرهنگی، گزارشهایی را نیز در برخی وبگاهها و خبرگزاریهای داخلی منتشر کرده بود.
او در پاییز سال ۱۴۰۰ یادداشتی در روزنامه «تایمز اسرائیل» نوشت که دیگر مسلمان نیست و در همه این مدت نیت واقعی او نفوذ به ایران و سایر کشورهای اسلامی بودهاست. به این ترتیب او از آن تاریخ به بعد بهعنوان جاسوس منتسب به اسرائیل شناخته شد؛ هرچند خود در گفتوگو با بیبیسی فارسی این اتهام را به صراحت رد کرده و در این مصاحبه هدف خود از حضور در ایران را کنجکاوی و کسب اطلاع از نظر مردم و مقامات درباره اسراییل و یهودیها عنوان کرد. شکدم در این مصاحبه رابطهی نزدیک شخصی با مقامهای ایرانی را رد کرد و مدعی شد که «مقامهای ایرانی به او اسراری ندادهاند».
اما کواکبیان در صحبتهای خود به بهانه ابعاد نفوذ به یکباره با نبش قبری بیمورد، موضوع حضور کاترین شکدوم در ایران را پیش کشید و با لحنی عوامانه و وقیحانه مدعی شد «کاترین شکدوم در مدت حضورش در ایران با ۱۲۰ نفر از افراد مهم و تأثیرگذار کشور «همخوابگی» داشته است!» این ادعا که بدون ارائه سند یا مدرکی مشخص بیان شد، به دلیل ماهیت حساس و جنجالی آن، به سرعت موجی از واکنشها را در فضای رسانهای و عمومی ایجاد کرد.
رسانه ملی و تکذیب یک اتهام بی سند!
روابط عمومی صداوسیما در اطلاعیهای رسمی اعلام کرد که ادعای مطرحشده توسط کواکبیان برگرفته از یک رشتهتوییت جعلی منتسب به کاترین شکدم در سال ۱۴۰۰ است که در مصاحبهای با روزنامه تایمز اسرائیل منتشر شده بود. این اطلاعیه تأکید کرد که پس از بررسی و راستیآزمایی، مشخص شده این مصاحبه جعلی بوده و هیچ رسانه معتبری چنین مطلبی را منتشر نکرده است. صداوسیما از کواکبیان خواست تا مدارک خود را ارائه کند یا مسئولیت اظهارات غیرمستند خود را بپذیرد.
در ادامه اطلاعیه روابط عمومی صدا وسیما آمده است: «روابط عمومی صدا و سیما ضمن تقبیح این ادعا و با اشاره به اینکه ادعای کذب کارشناس مذکور تکرار مطالب موهن رسانههای بی اعتبار فارسی زبان معاند بود تاکید کرده است در شرایطی که رسانه ملی با دعوت از چهرههای متنوع، در پی تقویت فضای همدلی و وحدت مبتنی بر اقتدار کشور است، انتظار میرود میهمانان دعوت شده با رعایت امانتداری و احترام به این فضا و پرهیز از اظهارات غلط، غیر واقعی و غیر مستند به تقویت همدلی و رشد جامعه کمک کنند».
همچنین در پی ادعای مطرح شده، خبرگزاری وابسته به قوه قضائیه اعلام کرد مقام قضایی ضمن احضار کواکبیان دستور داده است تا وی اشاره مدارک و مستندات ادعای خود را به مقام قضایی ارائه دهد که تاکنون (عصر جمعه ۲۰ تیر) هیچ سند و مدرک معتبری بابت ادعای صورتگرفته ارائه نشده است؛ این گزارش افزود که به دلیل این ادعای بدون سند و تشویش اذهان عمومی، دادستانی تهران ضمن تشکیل پرونده قضایی علیه این فعال سیاسی اعلام جرم کرد.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات، در کانال تلگرامی خود با اشاره به اینکه کاترین شکدم تنها ۵ بار و در مجموع ۱۸ روز در ایران حضور داشته، این ادعا را غیرمنطقی دانست و نوشت: «فردی که کلاً ۱۸ روز در ایران بوده، چگونه میتوانسته با ۱۲۰ نفر ارتباط برقرار کند.
بسیاری از کاربران نیز در فضای مجازی از کواکبیان خواستهاند تا مدارک خود را ارائه کند و این ادعا را نشانه ضعف استدلال او دانستند. آنها معتقدند که طرح چنین اتهاماتی بدون ارائه مدرک میتواند مصداق جرم افترا باشد. کواکبیان باید مدارک خود را ارائه کند، در غیر این صورت ممکن است با تبعات حقوقی مواجه شود.
دست دوستی تلویزیون و بی تدبیری مدعیان پرگو!
جنگ ۱۲ روزه نشان داد که انسجام ملی یکی از مهمترین عوامل در مقاومت برابر تهدیدات خارجی است. در این دوره، گروههای سیاسی مختلف، از اصلاحطلبان تا اصولگرایان و حتی منتقدان نظام، اختلافات خود را کنار گذاشتند و صدایی واحد در حمایت از تمامیت ارضی ایران به گوش رسید. صداوسیما با فراهم کردن فضایی برای حضور نمایندگان سلایق مختلف سیاسی، میتواند این انسجام را تقویت کند.
مدیران جامجم کوشیدند تا حضور نمایندگان تمامی جناحهای سیاسی، از جمله اصلاحطلبان، اصولگرایان، مستقلها و حتی منتقدان فضای گفتوگوی فراگیر را ایجاد کنند. گفتوگوهایی که بهجای تخریب و اتهامزنی، بر راهحلهای مشترک برای مسائل ملی تمرکز کنند. از سوی دیگر، با تولید برنامههای حماسی، مستندهای تاریخی و سرودهای ملی، حس همبستگی را نیز در جامعه تقویت کرد.
در این بین، طرح ادعاهای غیرمستند، بیپشتوانه و غیراخلاقی مانند آنچه کواکبیان عنوان کرد میتواند در این شرایط حساس به اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی و سیاسیون آسیب بزند. این نوع اظهارات ممکن است به اختلافافکنی میان گروههای سیاسی منجر شود و انسجام ملی شکلگرفته پس از جنگ ۱۲ روزه را تضعیف کند.
از سوی دیگر، رسانههای خارجی و معاند ممکن است از این ادعاهای بی اساس برای دامن زدن به شایعات و ایجاد فضای ملتهب در جامعه استفاده کنند. همانگونه که رژیم صهیونیستی و رسانههای وابسته به آن در گذشته نیز تلاش کردهاند با انتشار اخبار جعلی، وحدت ملی ایران را هدف قرار دهند. علاوه بر این، اداعاهای بیپشتوانه و غیرمنطقی این فعال سیاسی تبعات حقوقی و اجتماعی نیز دارد. طرح اتهامات بدون مدرک میتواند به جرم «افترا» منجر شود و اعتبار گوینده را زیر سؤال ببرد. همچنین، این نوع اظهارات ممکن است به حاشیهسازی و انحراف افکار عمومی از مسائل اصلی کشور منجر شود.
صداوسیما که در حرکتی قابلتقدیر فضا را برای طرح نظرهای متفاوت و متنوع فراهم کرده است، اما به نظر میرسد برخی چهرههای سیاسی با وجود داشتن ادعای دهانپرکن در تدبیر و موقعیتشناسی این فرصتها را به محلی برای عقدهگشایی و اتهامزنی بیهدف تبدیل کردهاند. موضوعی که در درازمدت زمینهساز کاهش اعتماد عمومی به این رسانه میشود. این موضوع میتواند به نفع رسانههای خارجی تمام شود که در پی تصاحب فضای روایتگری هستند.
دعوت از چهرههای سیاسی با سلایق مختلف، گامی مثبت در راستای تقویت انسجام ملی و بازسازی اعتماد عمومی است، اما این تلاش باید با دقت و مدیریت حرفهای همراه باشد. ادعای جنجالی کواکبیان درباره کاترین شکدم نشان داد که طرح مسائل حساس بدون مدرک میتواند بهجای تقویت وحدت، به اختلافافکنی و کاهش اعتماد عمومی منجر شود.
برای جلوگیری از این وضعیت، هوشیاری بیشتر در دعوت از مهمانان و توجیه آنان ضروری به نظر میرسد. از سوی دیگر، در صورت طرح ادعاهای جنجالی، صداوسیما باید با اطلاعیههای شفاف و سریع، از گسترش شایعات جلوگیری کندکه درباره اداعای واهی کواکبیان این اتفاق به درستی رخ داد.
حکایت معروفی است که میگویند زکریای رازی در ابتدا به علم کیمیا مشغول شد. تا آنکه به خاطر استفاده مداوم از مواد شیمیایی و گیاهان دارویی به چشم درد مبتلا شد. پیش طبیبی رفت تا چشم خود را معالجه نماید. طبیب گفت: تا پانصد دینار طلا ندهی، من علاج نخواهم کرد. پس مبلغ مذکور را به او داد. طبیب گفت: کیمیا این است، نه آنچه تو به آن مشغول شدی و چشم خود را تلف کردی. پس زکریای رازی عمل اکسیر را ترک کرده، مشغول به علم طب شد.
حال باید این حکایت و این تلنگر را خطاب به کواکبیان یادآور شد. یک فعال سیاسی که قرار بود مصادیق و ریشههای نفوذ را واکاوی کند، اما با موضعی توخالی و حاشیه ساز، خودش ناخواسته آب در آسیاب دشمن ریخت و مصداق نفوذ شد. آری، نفوذ این است آقای کواکبیان نه آنچه تو در پی آنی و گویا ذهنت هنوز مشغول آن است!
متأسفانه با وجود بسترسازی مناسب رسانه ملی در این مسیر، به نظر میرسد برخی به اصطلاح فعالان سیاسی هنوز در ابتدای الفبای سیاست و تدبیر واماندهاند و بیتوجه به پیامدهای صحبتهای خود هرآنچه که به ذهنشان میرسد را به زبان میآورند؛ پدیدهای مذموم که پایههای اعتماد را سست خواهد کرد و مانع از انسجام ملی در این شرایط حساس میشود.
انتهای پیام/