ضدیت مداوم با آمریکا پل ارتباطی ایران با ملل مستضعف

خبرگزاری آنا- علی رحمانی: اگر روزی قرار بر این باشد کارگردانان و اهالی سینما در کشور کهن ایتالیا فیلمی با مضمون ضد سرمایهداری بسازند، شاید بتوان گفت یکی از بهترین سوژهها برای ساخت این اثر سینمایی زندگی پرماجرا و البته محنتبار «آنتونیو گرامشی» رهبر جوان و عینکی حزب کمونیست ایتالیا است که با گذراندن دورانی پر از درد و رنج در زندانهای مخوف نظام فاشیستی وابسته به سرمایهداران ایتالیایی، پایان غمانگیزی را برای زندگی ۴۶ ساله خود رقم زد.
اما آنچه از این پایان تراژیک مهمتر است، خدمات وی به اندیشه سیاسی جنبشهای ضد لیبرال-سرمایهداری غربی در سراسر جهان است- خدماتی که شاید بتوان آن را در عبارت کوتاه «ابداع مفهوم هژمونی فرهنگی جهان غرب در کشورهای کمتر توسعهیافته خلاصه کرد».
در ادامه این یادداشت کوتاه در پی آن هستیم تا با استفاده از مفهوم هژمونی و نظریه نبرد مواضع این اندیشمند شهیر ایتالیایی، نوع نگاه نظام جمهوری اسلامی ایران به مسئله ضدیت تمدنی با آمریکا و نسبت آن را با مسئله حساس صدور آرمانهای انقلاب اسلامی به اقصی نقاط جهان بررسی کنیم.
ضدیت با امپریالیسم یانکی مزیت نسبی ایران در جهان سوم
تاریخ پر افتوخیز روابط دیپلماتیک بین کشورهای جهان گواهی صادق بر این مدعا است که از هنگام تأسیس جنبش غیرمتعهدها در سال ۱۹۵۵ م بهعنوان راهی سوم در برابر «امپریالیسم لیبرال آمریکایی» و «سوسیالیسم استبدادی اتحاد شوروی»، تلاشهای متعددی از جانب کشورهای انقلابی جهان سوم نظیر کوبا، یوگوسلاوی سابق و... جهت مبارزه با صدور بیامان فرهنگ منحط غرب به ساختار سیاسی-فرهنگیشان صورت گرفته است، تا از این طریق بتوان کشورهای جهان سوم را برای پیروزی در جنگی نابرابر علیه ارزشهای یانکی یاری داد.
اما به دلیل ماهیت ضددینی مرام کمونیستی و نیز خاصیت استبدادی نظامهای سیاسی حاکم بر آنها، این دسته از کشورها علیرغم تلاشهای بسیار عملاً کاری از پیش نبردند تا اینکه با طلوع آفتاب امید انقلاب اسلامی در سالهای پایانی دهه ۱۹۷۰ م، پیام روحبخش امام راحل (ره) مبنی بر لزوم مقابله فرهنگی با محصولات و ایدههای آمریکایی از طریق بازگشت آگاهانه به مبانی اسلام، در کشورهای اسلامی بهطور خاص و در کشورهای استثمارشده جهان سوم بهطور عام منتشر شد و این بخش از کشورهای کمتر توسعهیافته جهان را به مزیت نسبی ایران برای صدور ارزشهای انقلابی بدل کرد.
با نزدیک شدن به پایان جنگ سرد و گام نهادن دنیا به عصر جدید، هم چنانکه رهبر فرزانه انقلاب در خطبههای آتشین نماز جمعه نوزدهم بهمنماه ۱۳۶۹ ش میفرمایند «انقلاب شما، حریم دروغین قدرتها و قلدرها را شکست. آمریکا بهعنوان ابرقدرت، یک روز آمریکا بود؛ اما امروز دیگر نیست. امروز شما ببینید که در چند نقطه از نقاط عالم، مردم عکس رئیسجمهور آمریکا را آتش میزنند، یا پرچم آنها را به آتش میکشند؟ چند جا از نقاط عالم، ملتها و تودههای مردم، مشت گره میکنند و «مرگ بر آمریکا» میگویند. یک روز فقط شما این شعار را میگفتید، دیگران میگفتند که چرا میگویید؛ اما امروز نیز در اروپا و اقصای آسیا و کشورهای تحت نفوذ آمریکا و کشورهایی که با نظامی شبیه خود آمریکا اداره میشوند، «مرگ بر آمریکا» میگویند.»
با توجه به این جملات حکیمانه میتوان گفت که اصرار جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای آزاده جهان بر «شعار مرگ بر آمریکا» برخلاف تصور برخی افراد و جناحهای زودباور و سادهاندیش نه برای ممانعت از برقراری آمریکا بلکه به دلیل فزونی گرفتن تنفر جهانی در کشورهای سراسر دنیا از اقدامات زیادهخواهانه این کشور است که در پیروی از راه و مرام انقلاب اسلامی تبلور یافته است.
جایی که مردم از خواص جلوترند
با نگاهی به وقایع حزنانگیز حادثه عبرتآموز عاشورا میتوان دریافت که نقش خواص هر جامعهای در روند پیروزی یا شکست جبهه حق در برابر باطل چقدر مهم است. در این میان برای تحلیل مواضع سؤالبرانگیز برخی از افراد و احزاب در خصوص ضدیت با آمریکا بهعنوان نماینده تام و تمام فرهنگ غرب میتوان با رجوع به فرازی از سخنان آگاهانه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در خصوص برخی مواضع خواص، اهمیت این موضوع را بهتر و بیشتر درک کرد. ایشان در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۶۸ ش طی دیدار با اقشار مختلف مردم فرمودند: «مثال دیگر در این خصوص، مسئله سیاست خارجی جمهوری اسلامی و موضع محکم و ضداستکباری نظام و مسئولان سیاست خارجی در مقابل زورگوییهای آمریکاست. مردم، شعار «مرگ بر آمریکا» را هرگز از زبان نینداختهاند؛ ولی در طول این چند سال، یک عده بهاصطلاح عقلا و مصلحتاندیشها، همیشه مصلحتاندیشانه و بهاصطلاح عاقلانه، مردم و مسئولان نظام و رهبر عظیمالشأن فقیدمان را نصیحت میکردند که شما چرا بیخود با آمریکا - که در دنیا قدرتی است - رزمآوری و مبارزه میکنید؟! چرا خود را با غول وحشتناکی به جنگ میاندازید؟! این هم از همانجاهایی است که مردم ماهیت آن را فهمیدهاند؛ اما بعضی از خواص نفهمیدند! آنها خیال میکردند که جمهوری اسلامی بدون هیچ علت و دلیلی، اقدام به ایجاد دشمنی با غول پرقدرتی در سطح جهان کرده است؛ درحالیکه قضیه این نبود.»
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که از منظر ایشان بهعنوان برجستهترین نظریهپرداز مواضع ضداستکباری در جمهوری اسلامی، در وادی استکبارستیزی همواره مردم از برخی مسئولان بهظاهر مصلحتاندیش جلوتر بودهاند و بهتر توانستهاند حامی مواضع ضداستکباری جمهوری اسلامی بهعنوان یگانه پل ارتباطی ایران با ملل مستضعف در سطح جهان و منطقه باشند.
انتهای پیام/
