رضا کیانیان در نوشته‌ای عنوان کرد

کشور چندش‌آوری که به ما حمله کرده، سنش از من کمتر است!

کشور چندش‌آوری که به ما حمله کرده، سنش از من کمتر است!
بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون نوشت: روز تولد من با حمله وحشیانه کشوری تقلبی که حتی چندشم می‌شود نامش را بیاورم همزمان شده است.

به گزارش خبرگزاری آنا، رضا کیانیان در سالروز تولد ۷۵ سالگی‌اش که با تجاوز رژیم صهیونسیتی به کشورمان همزمان شده، در نوشته ای ضمن ابراز انزجار از این رژیم از  راز ماندگاری ملت ایران یعنی «امید» می گوید.

او در این یادداشت نوشته است:

«امروز، ۲۹ خرداد، روز تولد من است که همزمان شده با حمله وحشیانه کشوری تقلبی که حتی چندشم می‌شود نامش را بیاورم. کشوری که نبود و با حمایت انگلیس و به وسیله کشتی اکسدوس تشکیل شد. امشب و شب‌های گذشته بسیاری از هموطنانم را عزادار کرد، بسیاری بی‌خانمان شدند، بسیاری در جاده‌ها سرگردانند، بسیاری در وحشت به سر می‌برند. همه هموطنانم نگرانند. دیگر کسی برای تماشای ستاره‌ای به آسمان نگاه نمی‌کند، چون در آسمان کشورم رد موشک‌ها و پهبادها، رد ستاره‌ها را پریشان کرده.‌

ای ایران! ایران زخمی من! هفته پیش تصمیم داشتم در صفحه اینستاگرامی‌ام به همراه انتشار عکس‌هایی از خودم که تا به حال کمتر دیده شده‌اند، مطالبی بنویسم از پایان ۷۴ سالگی‌ام، از شادی‌ها و غم‌هایی که گذراندم، اما حالا فقط غم‌ها بر سرم آوار شده‌اند. دیشب اینترنت هم قطع شد، انتشارشان بماند برای بعد.

در زندگی‌ام قبل از انقلاب را دیده‌ام، مبارز بوده‌ام، زندان رفته‌ام، انقلاب را دیده‌ام، جنگ را دیده‌ام، محاصره اقتصادی را دیده‌ام، گرسنگی کشیده‌ام، تحریم دیده‌ام و حالا باز یک جنگ دیگر … همه اینها را گذرانده‌ام، این را نیز می‌گذرانم.

همچنانکه در سکانس پایانی فیلم «پاپیون» استیو مک کویین که خود را به دریا می‌اندازد، فریاد می‌زند حرامزاده‌ها! من هنوز زنده‌ام! ما نیز رو به تجاوزگران می‌گوییم حرامزاده‌ها! ما هنوز زنده‌ایم!‌ای ایران! کشورم! دوستت دارم! ترا که در طول هزاران سال عمر پربرکت و پربارت بار‌ها جنگ را تجربه کرده‌ای، حملات وحشیانه دیده‌ای، به خاک و خون کشیده شده‌ای، اما باز از خاکستر خود برخاسته‌ای، نیرومندتر از قبل. باز هم برخواهی خاست. من ایرانی‌ام، از نسل ققنوسم، برخواهم خاست.

یادمان باشد ایران بود و هست و خواهد بود، اما کشوری که به ما حمله کرد، نبوده، سنش از سن من کمتر است.

ما به امید زنده‌ایم و با امید ادامه می‌دهیم. امید، راز ماندگاری ماست.

اندکی صبر، سحر نزدیک است.»

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب