«جوانترین شهید امامت»؛ چرا عباسیان از امام جواد(ع) هراس داشتند؟

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، خبر شهادت امام محمدتقی (ع) تنها امامی که پیشواییاش از خردسالی آغاز شد، در دل تاریخ ثبت شد تا گواهی باشد بر تقابل بیپایان نور و ظلمت؛ تقابلی که در آن، خلیفهای عباسی از درون قصر طلایی خود، نمیتوانست تاب بیاورد که نوجوانی از تبار فاطمه، اینچنین دلها را فتح کرده است.
در روزهای پایانی ذیالقعده سال ۲۲۰ هجری قمری، بغداد، خسته از ستم عباسی، بوی غربت میداد. امام محمدتقی (ع) که هنوز بیش از ۲۵ سال از عمر شریفش نگذشته بود، به طرز مرموزی به شهادت رسید؛ آن هم در خانهای که متعلق به همسرش،امالفضل دختر مأمون عباسی بود؛ آنجایی که باید با دستهایی مهربانی میپاشید، زهر ریخته شد.
از خردسالی تا امامت امام جواد (ع)
در سال ۱۹۵ هجری در مدینه به دنیا آمد. او در سن هشت سالگی پس از شهادت پدرش، امام رضا علیهالسلام، به امامت رسید. حادثهای که برای برخی، موجب شگفتی بود. اما در همان نخستین مناظرات علمی با بزرگان اهل سنت و دانشمندان دربار مأمون، آنچنان درخشید که نهتنها جایگاهش تثبیت شد، بلکه الگویی برای نوجوانانی شد که علم و ایمان را با هم میخواستند.
یکی از معروفترین مناظرات امام، گفتوگو با «یحیی بن اکثم» قاضیالقضات دربار عباسی بود. مأمون که قصد داشت امام را در فضای علمی رسوا کند، او را به مناظرهای رسمی کشاند. اما امام، با پاسخهای عالمانه، دقیق و متین، همگان را مبهوت کرد. از آن روز، لقب «جوادالائمه» نه فقط بهخاطر کرم مالی که به خاطر کرامت علمیاش تثبیت شد.
امامت در عصر فشار سیاسی
دوران امامت امام جواد، همزمان با دو خلیفه عباسی، مأمون و معتصم بود. مأمون با همه هوشمندیاش نتوانست از محبوبیت جوادالائمه در میان مردم جلوگیری کند. او برای مهار این نفوذ، دخترشامالفضل را به عقد امام درآورد. این ازدواج سیاسی نه از روی ارادت، بلکه از سر اضطرار سیاسی بود تا امام تحت کنترل باشد.
اما امام، همچون پدرش امام رضا (ع)، قواعد بازی قدرت را خوب میدانست. با حفظ تقیه، تقابل با ستم و تربیت نیروهای آگاه شیعی را ادامه داد. شهرهای اسلامی در آن زمان مملو از نمایندگان امام بود که ارتباطات مردمی را زنده نگه میداشتند.
چرا امام جواد را شهید کردند؟
شاید این پرسش، هسته اصلی تحلیل تاریخی و معرفتی ما باشد. چرا باید یک جوان ۲۵ ساله که اهل جنگطلبی نبود، با زهر کشته شود؟ پاسخ را باید در چند سطح بررسی کرد:
۱ ـ مقابله با مشروعیت دینی خلفا
عباسیان، مانند بسیاری از حکومتهای استبدادی، دچار بحران مشروعیت بودند. در حالی که خود را «خلیفه رسولالله» مینامیدند، نمیتوانستند محبوبیتی را که در وجود امامان معصوم موج میزد، تاب بیاورند. حضور امام جواد (ع) در بغداد، آن هم در مرکز خلافت، یادآور پیامبری بود که حق را نه با شمشیر، که با عقل و اخلاق تبلیغ میکرد. این برای معتصم خطر بود.
۲ ـ ناتوانی در مهار علمی و اجتماعی امام
معتصم تلاش کرد امام را با ابزارهای سیاسی منزوی کند، اما مناظرات علمی، پاسخهای فقهی و ارتباطات گسترده امام با شیعیان، تمام سدهای حکومت را شکست.
حتی علمای درباری، گاه به جلالت علمی او اعتراف میکردند. این برای معتصم عباسی که میخواست چهره دینی خلافت را حفظ کند، شکست سنگینی بود.
۳ ـ نگرانی از آینده امامت
امام جواد به شیعیان مدینه، بغداد، کوفه، و نواحی دورتر نمایندگانی داشت. سازمان ارتباطی گستردهای در حال رشد بود که مسیر امامت را برای آینده تضمین میکرد. معتصم، با دیدن فرزند خردسال امام جواد (امام هادی علیهالسلام)، فهمید که این سلسله قرار نیست متوقف شود. تنها راهحل او، قطع شاخه از تنه بود: شهادت امام.
شهادت در سکوت، تشییع در غربت
براساس شواهد تاریخی، امام جواد با دسیسه معتصم عباسی و با همکاریامالفضل، همسرش، با زهر مسموم شد. او در خانه خود در بغداد در بستر افتاد، در حالی که جز خدا و دلی پر از درد، کسی در کنارش نبود. پیکر مطهر امام (ع) در گورستان قریش، کنار جدش امام موسی کاظم علیهالسلام به خاک سپرده شد. امروزه، این بارگاه نورانی، با نام «کاظمین» زیارتگاه دلهای مشتاق است.
وارث غریب
امام علیالنقی (ع) تنها ۸ سال داشت که پدرش را از دست داد. بار امامت را بر دوش کشید، آنگونه که پدرش کشیده بود. شهادت امام جواد علیهالسلام، نه پایان یک راه، که آغاز فصلی تازه در مبارزه با ستم عباسی بود.
جوادالائمه در آینه سبک زندگی
امام جواد، الگویی از جمع بین علم و جوانی، عقلانیت و مقاومت بود. او در عصر استبداد توانست با ساختار نمایندگی، فرهنگسازی دینی و پاسخگویی به نیازهای فقهی جامعه، تمدنسازی شیعی را ادامه دهد.
در دنیای امروز، نوجوانان و جوانان ما بیش از همیشه نیاز دارند امام جواد (ع) را بشناسند؛ امامی که نشان داد در هر سن و شرایطی میتوان قیام کرد، اگر ایمان، عقل و توکل را با هم داشت.
شهادتی که زندهتر از حیات بود
امام جواد (ع) را به شهادت رساندند، اما آنچه از او ماند، نه یک مزار در بغداد، که خطی روشن از مقاومت در برابر سلطه بود. شهادت او، پرده از چهره عباسیان برداشت؛ پردهای که ادعای دینداریشان را نقش بر آب کرد.
در روزگار ما، بازگشت به سیره امام جواد (ع) یعنی بازسازی عقلانیت دینی، تربیت اجتماعی و زیست مؤمنانهای که در برابر فشار زمانه میایستد. شهادتش، همچون مشعلی در دل تاریخ است، برای آنان که در تاریکی به دنبال راه میگردند.
انتهای پیام/
زندگی و زمانه امام جواد (ع)؛ ناخدای خردسال کشتی امامت در محیط طوفانی

امام جواد (ع)؛ ستارهای که از ۹ سالگی در آسمان امامت درخشید

رهنمودهای امام جواد(ع) برای اصلاح سبک زندگی و رفع مشکلات
