«کارناوال» رامبد جوان؛ شلوغ، پرسروصدا، بی محتوا، با تبلیغ اضافه!

«کارناوال» رامبد جوان؛ شلوغ، پرسروصدا، بی محتوا، با تبلیغ اضافه!
برنامه‌های جدید رامبد جوان در شبکه نمایش خانگی می‌توانستند فرصتی برای نمایش استعداد‌های جدید و ارائه ترکیبی نو از هنر و سرگرمی باشند، اما با وجود امکانات مالی و تبلیغاتی گسترده، این برنامه‌ها نتوانسته‌اند آنچه را که ادعا می‌کنند محقق سازند. ترکیب نامنسجم ژانرها، مهمانان تکراری، ساختار گیج‌کننده و مدیریت ضعیف تولید، همگی باعث شده‌اند این برنامه‌ها نتوانند جای خالی «خندوانه» را پر کنند یا هویت مستقلی برای خود بسازند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، این روز‌ها رامبد جوان و تیمش سر از شبکه نمایش خانگی درآوردند، اما این بار نه در قالب یک برنامه، کارشان را به صورت همزمان با دو برنامه جلو می‌برند، یکی برنامه «کارناوال» که مسابقه‌ای هنری بین ۱۲ هنرمند است که هرکدام از این هنرمندان با تیم جداگانه‌ای کارشان را انجام می‌دهند، برنامه دیگر هم «کارناوال‌تر» است که مدت زمان آن کمتر از برنامه اول و به نوعی پشت صحنه برنامه اصلی محسوب می‌شود. 

رامبد جوان به عنوان کارگردان و مجری، نفر اول برنامه «کارناوال» است، او برای این برنامه دو جین از هنرمندان را دور هم جمع کرده تا در مقابل صد‌ها تماشاگر داخل سالن، کارهایشان را به اجرا بگذارند. اما اولین چیزی که درخصوص این برنامه توی ذوق می‌زند چهره‌های تکراری است. به جز چند نفر، بیشتر شرکت‌کنندگان همان افرادی هستند که سال‌هاست در برنامه‌های مختلف شبکه نمایش خانگی حاضر می‌شوند و در هر پلتفرمی ردپایی از آنها می‌بینید، عده‌ای از آنها در حال انجام ورژن‌های مختلف بازی مافیا هستند، برخی آشپزی می‌کنند و مهمانی می‌دهند، تعدادی دیگر مسابقه گذاشتند که نخندند، چند نفر هم داور‌های مسابقات مختلف هستند.

در این فضا که چهره‌هایی مثل علی اوجی، امیرمهدی ژوله، امیرحسین رستمی، محسن شریفیان، وحید آقاپور، سهیل مستجابیان، رویا میرعلمی، روزبه حصاری و افرادی از این دست همچنان چهره‌های اصلی هستند، ما دائم با آنها در لوکیشن‌های مخلتف رو‌به‌رو می‌شویم، چطور می‌توان توقع داشت چهره‌ای جدید یا استعدادی نو شکوفا شود؟

حقیقتا امیدواریم برنامه‌سازان فعال در شبکه نمایش خانگی برای یکبار هم که شده دور این نام‌های تکراری را خط بکشند، تا هم اجازه دهند مخاطب با چهره‌های جدید و حال و هوایی نو آشنا شود، هم خود این افراد هم که عمدتا بازیگر هستند، کمی هم از فضای مسابقه و سرگرمی فاصله بگیرند و کار هنری‌شان که ظاهرا در آن تخصص دارند را ادامه دهند!

ساختار نامشخص و هویت گمشده

برنامه «کارناوال» با ادعای ترکیب گونه‌های مختلف نمایشی از استندآپ کمدی و موسیقی گرفته تا تئاتر و پرفورمنس شروع به کار کرد، اما به جای ارائه تجربه‌ای منسجم، به ملغمه‌ای از آثار هنری و کل‌کل‌های طرفداری تبدیل شده که مخاطب را سردرگم می‌کند.

ایده اصلی برنامه رقابت بین ۱۲ شرکت کننده در چهار گروه سه‌نفره است، اما هرکدام از این شرکت‌کننده‌ها سرپرستی یک تیم هنری با حال و هوایی متفاوت را برعهده دارند. برخی از آنها خودشان نقشی اساسی در اجرای گروه دارند، برخی به صورت جزئی اجرا را همراهی می‌کنند و عده‌ای هم اصلا ارتباطی با فضای اثر ندارند و صرفاً از نامشان برای گروه بهره برده‌اند تا تماشاگران به واسطه نام آنها به اثر امتیاز دهند!

به عنوان مثال در قسمت‌های ابتدایی علی اوجی و امیرحسین رستمی کار خاصی در اجرای گروهشان نداشتند و امیرمهدی ژوله کمی با بچه‌ها همراهی کرد، ولی روزبه حصاری به عنوان نقش اصلی اجرا، بار اصلی کار را به دوش کشید که اجرای خوبی هم از کار درآمد. هر رقابت از این برنامه که بین دو گروه است، در دو قسمت پخش می‌شود، قسمت اول گروه‌ها اجرایشان را انجام می‌دهند و از تماشاگران امتیاز می‌گیرند و در قسمت دوم باید از نقاط ضعف و قدرت اجرایشان در برابر منتقدان دفاع کنند و مجددا از مردم امتیاز بگیرند. امتیاز روز دوم برنده آن دور از مسابقه را تعیین می‌کند.قیاس اشتباه بین ژانرها.

اما این سبک از برنامه ایرادات فراوانی دارد، مهمترین مسئله این است که اجرا‌ها در ژانر‌های گوناگون است و حقیقتا قیاس بین دو ژانر هنری، کاری اشتباه و غیرحرفه‌ای است. در رقابت ابتدایی، یک گروه موسیقی کلاسیک به اجرای موزیک فیلم‌های سینمایی خارجی پرداخت و رقیبش یک تیم استندآپ کمدین بود. در رقابت بعدی هم یک گروه تئاتر با یک گروه نمایش عروسکی موزیکال مسابقه داد. همینطور که مشخص است هیچکدام از این چهارگروه سبک اجرا، محتوا و خروجی کارشان سنخیتی با هم ندارد و مقایسه کردن آنها با یکدیگر کار اشتباهی است.

اگرچه سازندگان این برنامه نیز خودشان به این امر واقف هستند، اما با این بهانه که «کارناوال» یک جشنواره هنری شبیه به مسابقات استعدادیابی است، رقابت بی‎ ربط هنرمندان شاخه‌های مختلف هنری در دل یک برنامه تلویزیونی را توجیه می‌کنند. موضوع دیگر معیار‌های داوری مبهم در برنامه است. رامبد جوان دائما روی این موضوع تاکید می‎‌کند که در «کارناوال» خبری از داوران هنری شبیه به برنامه‌های دیگر نیست و در اینجا امتیاز توسط مردم به شرکت‌کنندگان داده می‌شود.

اما این مسئله ضعف بزرگی در کلیت اعتبارسنجی اثر است و اساساً، چون معیاری برای سنجش و مقایسه ژانر‌های گوناگون وجود ندارد، مردم با معیار‌های شخصی (که قطعا میزان علاقه‌مندی به سرپرست گروه نیز در آن نقش اساسی دارد) به اجرا‌ها امتیاز می‌دهند.

تبلیغ، تبلیغ و باز هم تبلیغ

یکی دیگر از نکات منفی درباره برنامه جدید رامبد جوان حجم بالای تبلیغات در این اثر است. شما در هر قسمت با انواع و اقسام تبلیغات مواجه می‌شوید، تبلیغاتی که بعضا چند دقیقه طول می‌کشند و باتوجه به اینکه برخی از آنها در همان لوکیشن برنامه تولید شده‌اند، ممکن است باعث سردرگمی مخاطب هم بشود و عده‌ای تصور کنند محتوای موجود در تبلیغات هم ربطی به کلیت کار دارد. 

این شوخی که «کارناوال» یک تبلیغ است که هر ازچندگاهی برنامه‌ای در دل آن پخش می‌شود، خیلی در فضای مجازی دست به دست شده و بسیاری از تماشاگران آن نسبت به حجم زیاد تبلیغات گلایه‌مند هستند. البته آقای جوان در توجیه این ماجرا هم معتقد است، چون «کارناوال» برنامه‌ای سنگین و بزرگ است، امکان ندارد با یک اسپانسر کار کند و به همین دلیل حجم اسپانسر‌ها را بیشتر کردند و در نتیجه تبلیغات هم بیشتر می‌شود. 

رامبد جوان برای اینکه برنامه‌اش جذاب‌تر شود، به سراغ استفاده از یک عروسک جدید هم رفته تا شاید خاطرات خوش مربوط به کار با شخصیت «جناب خان» را زنده کند. اما «کارناوال» حال و هوایی شبیه به «خندوانه» ندارد و به همین دلیل هم نمی‌توان این گربه نه چندان ملوس را با جناب خانی که به یکی از شخصیت‌های محبوب تاریخ تلویزیون تبدیل شد، قیاس کرد. 

اما برسیم به مورد عجیب «کارناوال‌تر»، برنامه‌ای به کارگردانی حسن کلاهی و اجرای مهسا طهماسبی که تهیه‌کنندگی آن برعهده رامبد جوان است. این برنامه دوم در حقیقت قرار است ادامه «کارناوال» باشد و مهسا طهماسبی در هر قسمت آن به پشت صحنه برنامه می‌رود، با مهمان‌ها گپ می‌زند، رامبد جوان و تیمش را دست می‌اندازد تا بازدید بگیرد. حتی در قسمت سوم آن کل کل طهماسبی و رامبد جوان درخصوص دوربینی که خانم مجری در اتاق جوان کار گذاشته بود خیلی سروصدا کرد و ویدئوی اخراج طهماسبی از برنامه بسیار در فضای مجازی دست به دست، شد، ویدئویی که البته در قسمت نظرات آن تقریبا همه معتقد بودند این ماجرا یک شوخی تبلیغاتی برای بیشتر دیده شدن برنامه است.

«کارناوال‌تر» نیز در حقیقت همان مشکلات ساختاری برنامه اصلی را دارد و در تولید محتوای باکیفیت عملکرد ضعیفی داشته است. در کل اینطور به نظر می‌رسد که رامبد جوان این برنامه دوم را ساخته تا از برنامه اصلی تعریف کند. او اگر قبلا در «خندوانه» با جمله «ما خیلی باحالیم» تلاش می‌کرد به برنامه خودش اعتبار و امتیاز دهد، در اینجا به یک جمله و دو جمله بسنده نکرده و یک برنامه جدید ساخته تا این مسئله را فریاد بزند.

در پایان می‌توان گفت برنامه‌های جدید رامبد جوان در شبکه نمایش خانگی می‌توانستند فرصتی برای نمایش استعداد‌های جدید و ارائه ترکیبی نو از هنر و سرگرمی باشند، اما با وجود امکانات مالی و تبلیغاتی گسترده، این برنامه‌ها نتوانسته‌اند آنچه را که ادعا می‌کنند محقق سازند. ترکیب نامنسجم ژانرها، مهمانان تکراری، ساختار گیج‌کننده و مدیریت ضعیف تولید، همگی باعث شده‌اند این برنامه‌ها نتوانند جای خالی «خندوانه» را پر کنند یا هویت مستقلی برای خود بسازند.

رامبد جوان به عنوان مجری و کارگردانی با سابقه، می‌توانست از این فرصت برای خلق اثری نو و جذاب استفاده کند، اما به نظر می‌رسد ترجیح داده با همان فرمول‌های قدیمی و چهره‌های آشنا کار کند. نتیجه، برنامه‌هایی است که نه برای مخاطب عام جذابیت دارد و نه می‌تواند نظر منتقدان را جلب کند. شاید زمان آن رسیده که جوان به جای تکرار فرمول‌های گذشته، به بازنگری اساسی در رویکرد‌های تولیدی خود بپردازد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب