از اساطیر موهوم تا جنایات مشهود
خبرگزاری آنا- شهرام فتاحی؛ در حالی که بیش از 2 میلیون انسان در مساحتی کمتر از ۳۶۰ کیلومتر مربع در موحش‌ترین نسل‌کشی تاریخ معاصر قربانی قساوت مرزناشناس صهیونیست‌های سفاک شده‌اند و مجموعه بازیگران بزرگ به مانند انجمن نجیب زادگان عجیب نه تنها کر و کور و لال گشته‌اند؛ بلکه بدتر آنکه شمشیر خون‌ریز دژخیمان را تیزتر می‌کنند و از هیچ حمایت مالی و تسلیحاتی اهریمنی از شیاطین مستور در ستاره داوود بر حذر نیستند.
این حمایت شرم‌آور تا بدان جا ادامه یافته که حتی کدخدای موحنایی دهکده جهانی وعده برساختن بهشتی نو بر ویرانه‌های غزه را می‌دهد! به‌راستی این روز‌ها داعیه‌های پرطمطراق حقوق بشر غربی زیر آوار‌های غزه، جبالیا، رفح، خان یونس، بیت لاهیا و ... مدفون شده است. حتی مدیترانه و آب‌های بیکران، متلاطم و نیلگون آن هم نمی‌توانند این همه بی‌پناهی و مظلومیت به خون نشسته را در کام کشند و از خاطر بشر بشویند.
قصه غریبی است صهیونیست‌ها از اواخر سده ۱۸ و با صحنه‌گردانی بازیگران بزرگ و مدیریت تئودور هرتزل، سنگ بنای این سرزمین موعود و مجعول را بر مشتی اکاذیب و اساطیر موهوم و اغراق شده گذاردند؛ اما به‌راستی چه کسی تصور می‌کرد که این مظلوم نمایان پناه‌جو روزگاری به ظالم‌ترین فرزندان آدم بدل گردند و به سان اجدادشان موسی کلیم را هم‌خون به جگر کنند؟! فرزندان سامری این روز‌ها در پیشه کشتن و فن ویرانی به مرتبتی رسیده‌اند که حتی ابلیس هم از آنان برائت می‌جوید.
نخستین اسطوره ادعایی آنها«دیاسپورا»یا رانده شدن از سرزمین اجدادی و سرگردانی در اقصی نقاط زمین است و در این رهگذر به داعیه‌هایی تاریخی در باب حمله آشور در سده هشتم قبل از میلاد، اتفاقات سده چهارم قبل از میلاد و نهایتاً حمله رومی‌ها و آتش زدن معبد سلیمان در سال هفتاد میلادی اشاره دارند... و در راستای همین داعیه تاریخی مغشوش و بنا بر روایت‌هایی گستره کلانی از بحر تا نهر -نیل تا فرات- را «سرزمین موعود»و حتی حق الهی خویش می‌دانند!
حال سؤال اینجاست که اگر این داعیه‌های تاریخی موهوم حقی ایجاد کند و مبنای سیادت سرزمینی و توسعه‌طلبی قرار گیرد به طریق اولی بخش عمده‌ای از غرب آسیا و بخش‌هایی از شمال آفریقا و ... بنا به دلایلی بسیار محکم‌تر و مستندتر باید جزئی از سرحدات ایران بزرگ و ساتراپی‌های شناخته شده آن باشند که اتفاقاً همین سرزمین موعود کذایی را هم در برمی‌گیرد؛ اما مبنا در حقوق بین‌الملل احترام و تثبیت وضعیت موجود است هر چند که ظاهراً دردانه‌های آتش‌افروز تمدن غرب مستثنی از این قواعد غرب ساخته هستند!
داعیه دیگری که مبنای مظلوم‌نمایی قرار گرفته و پرهیاهوترین پروپاگاندای تاریخ پیرامون آن شکل گرفته غائله شوم [هالوکاست]است. با این مضمون که در جریان جنگ بین‌الملل دوم نازی‌ها در پروژه سؤال‌برانگیز یهودستیزی و یهودی کشی و در کمپ‌ها و اردوگاه‌هایی نظیر آشوویتز، سربرنیتسا، داخائو و ... بیش از شش میلیون یهودی را قتل‌عام کرده‌اند.
اصولاً کاری با صحت‌وسقم این اتفاق و اعداد ذکرشده نداریم؛ چراکه در باور ما جان حتی یک انسان بی‌گناه فی حد ذاته حرمتی عظیم دارد؛ اما ابهام و استفهام بزرگ در این است که قاتلین شما غربی‌ها و خصوصاً ژرمن‌ها بوده‌اند و پناه دهنده و حامی شما مسلمانان و فلسطینی‌ها ... پس چگونه بوده که به جای حق‌شناسی آنان را به تاوان مرحمت کریمانه‌ای که در حق شما روا داشته‌اند چنین به صلابه می‌کشید و در شط خون بی‌گناه و بی‌پناه آنها شنا می‌کنید؟! « گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری»
بدانید اگر همه طاق آسمان دیوار ندبه شود و تا بردمیدن نفخ صور طلب عفو کنید با این سیاهه اعمال و روی سیاه امیدی به بخشایشتان نیست. به‌راستی این اکاذیب آخرالزمانی چقدر شما را از انسانیت تهی کرده که در نابرابرترین نبرد تاریخ معاصر هم به کوچانیدن اجباری(دیاسپورا) و هم به نسل‌کشی سیستماتیک(ژنوساید) مردمانی دست زده‌اید که جرم فاحش آنها این است که اجداد گریخته و مجروح شما را پناه داده‌اند.
به‌راستی به چه گناهی بمب‌های فسفری شما نوار غزه را به یک آشوویتز بزرگ تبدیل کرده‌اند؟! افسانه‌پردازی‌های موهوم و شوم چانیان صهیونیست هرگز نمی‌توانند جنایت‌های موحش آنان را توجیه کرده یا مستور دارند؛ و این سکوت و حمایت داغ ننگی نازدودنی بر پیشانی مدعیان دموکراسی و حقوق بشر است.
رئیس دانشکده تمدن و مطالعات جهان دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه
انتهای پیام/
