جای خالی نقد شرقی در مطالعات علمی و فلسفی

حجتالاسلام سیدحسین حسینی در ارتباط زنده تلفنی با برنامه «سوفیا» از بی رونقی نقد در جامعه علمی کشور یاد کرد و گفت: روش و الگوی نقد اندک بوده و نگاهی درجه دو به نقد وجود دارد؛ همچنین نقدهای سلیقهای مانع جریانِ نقد علمی میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به تفاوت نقد علمی و نقد ژورنالی گفت: گاه برخی افراد از نقد میهراسند که تا حدی به مسائل روانی و اجتماعی و یا فقدانِ الگوی نقد باز میگردد.
نظریه کانت و نقد راستین
حسینی میانِ نقد اندیشه و نقدِ اندیشمند تفکیک قائل شد و افزود: یک بحث به منظر فلسفیِ پیرامون نقد باز میگردد و در این جا از منظر مطالعات فلسفی به نقد مینگریم؛ لذا باید به سه گانههای کانت نظر کرد و دنبالِ نگاهِ فلسفی به نقد گشت.
کانت تصور میکرد عصر مدرن متعلق به نقد راستین است و همه چیز باید در دایره نقد قرار گیرد. همچنین پدیدارشناسیِ هگل به دنبال رهایی و آزادی و تغییر شرایط است که به مباحثِ فلسفی نقد اختصاص دارد.
نقد برای عموم آزاد است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: بنیاد نقد باید در مسیر فلسفه استوار شود و میتوان به برخی فلاسفه آلمانی استناد کرد؛ هرچند نظریه این افراد به صورت مستقیم مناسبِ امروزِ ما نیست.
منظرِ دیگر نقد به نقد اجتماعی باز میگردد و لذا نقد به حوزه سیاسی اجتماعی نزدیک شده و صرفا به فلاسفه اختصاص ندارد. نقد برای عموم آزاد است و شاید بتوان سخنرانی معروفِ میشل فوکو را در این زمره جای داد.
نظریه نقادانه فوکو
حسینی یادآور شد: فوکو به سمت "هنرِ حکومت نشدن" پیش میرود و نقد را در این وادی تعریف میکند که همین منظر، بحثی مفصل را میطلبد.
در این جا نقد اجتماعی مطرح است و منظر سوم نقد نیز به علوم انسانی باز میگردد و مطالعاتِ روشی را پیرامون نقد دربر میگیرد.
نقد ژورنالی؛ نقد علمی
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان این که در چنین روشی، با نقد متون و پیکره علوم انسانی سر و کار داریم، گفت: این نقد به منظر فلسفی نظر نمیکند و مطالعاتِ اجتماعی صرف را نیز دربر نمیگیرد.
بلکه چنین نقدی میپرسد که در حوزه علوم انسانی چگونه باید تخصص و گرایشهای علمی مختلف را نقد کرد؟ در این جا نمیتوان سراغ انتقادات ژورنالی برویم، چون چنین نقدی وظیفه آکادمیستها و فضاهای علمی نیست.
نقد و بررسی نقاط قوت و ضعف
حسینی معتقد است نقد علمی در برابر نقدهای عامیانه و ذوقی قرار میگیرد؛ جنبه عمومیِ نقد نوعی ارزیابی و داوری را دربر دارد که با تفکیک نقاط اشتراک، قوت و ضعف همراه نیست؛ بنابراین وقتی یک پدیده را با نقاط قوت و ضعف مینگریم، در حقیقت اقدامی نقادانه صورت دادهایم و این، برگرفته از تعبیری عمومی است. اما مفهومِ نقد علمی ناظر بر اینست که اقدامی روشمند اتفاق افتد.
نقد علمی چیست؟
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معتقد است نقد علمی تحلیل و ارزیابیِ یک اثر علمی است که گاه در قالب یک مقاله یا کتاب درج میشود.
این نوع نقد ابعاد شکلی و محتوایی، امتیاز و کاستیها را بررسی میکند؛ در حقیقت نقد علمی نوعی تحلیل همراه با ارزیابی است و موضوعِ کار آن نیز یک اثر علمی است و مسائل شکلی و محتوایی را دربر میگیرد و معیارهای خاص علمی را هدف قرار میدهد.
نقد آثار ضعیف ضروری است
حسینی در بخشی دیگر از مصاحبه با رادیو گفتوگو با بیان این که ترویج جریان نقد باید فراگیر باشد، تصریح کرد: نقد باید نظریه و پارادایمها را دربر بگیرد و از طرفی کتب ضعیف نیز باید نقد شوند تا ضعف آنها آشکار گردد.
وی خاطرنشان کرد: یکی از مصادیق آن کتب، دروس معارف است که جنبهای دینی داشته و گسترده است. دانش آموزان بسیاری آن را میخوانند و تیراژی وسیع دارد، اما متاسفانه چنین تالیفاتی در تراز قرار نمیگیرند.
یکی از این کتابها اخلاق اسلامی است که شخصا در قالب مقاله پژوهشی نسبت به آن نقد کرده و تالیف خود را به چاپ رساندهاند؛ لذا چنین کتابهایی باید بیش از سایرین نقد شوند.
نقد ادبی خالق همه نقدهاست
همچنین صالح طباطبایی، استاد دانشگاه شهیدبهشتی با حضور در استودیوی پخش زنده برنامه "سوفیا" نقادی را امری متنوع دانست و افزود: در گذشته نقد به گونه ادبی و بررسی شعری گفته میشد ولی رفته رفته این سیر گسترش یافت و به نقد هنری، اندیشه، فلسفی و... رسیدیم.
برای شناخت نقد باید به نقد ادبی بنگریم چراکه نقد از همین وادی شروع شده است.
نقد برخاسته از غرب است؟
وی با اشاره به اشکالات حوزه نقد که منشأ و خاستگاه آن را متوجه غرب میداند، گفت: در واقع اینطور نیست و نقد به مشرق زمین باز میگردد.
یکی از ادیبانِ عهد الیزابتی کتابی با عنوان دفاعیه شعر منتشر کرده که یکی از نخستین یافتههای نقد ادبی به معنای اصیل میباشد. این کتاب یک نقد واقعی است که در غرب شکل گرفته است.
منشأ مشرقیِ نقد
طباطبایی ادامه داد: بیش از ۲۰۰ سال قبل از این کتاب، اثری دیگر در هندوستان تالیف شده که درباره نقد شعر و نقد ادبی و نیز زیبایی شناسی است؛ خاصه فصل سوم این کتاب که به مفهوم چشیدن یا چشِش اشاره دارد.این مفهوم در نقد ادبی بسیار عمیق است؛ چنان چه در شرقِ اسلامی نیز نقد ادبی را شاهد بودهایم.
جای خالیِ نقد شرقی
وی با اشاره به کتابِ کاتب بغدادی که به نقد شعر میپردازد، گفت: این کتاب به قرن دهم میلادی باز میگردد و ویژگیهای شعر پسندیده و نقیصههای شعر ضعیف را برشمرده و شرق شناسان این کتاب را در نقد آثار شعری بسیار نظاممند در نظر گرفتهاند.
البته کتاب قواعدالشعر مقدم بر این اثر است و اینها نمونههایی از نقد شعر هستند که در مشرق زمین رواج یافتهاند؛ لذا باید تاریخچه نقد را در متون شرق بررسی کنیم، اما چون غربیها این کار را درباره خود انجام دادهاند، جای نقدهای شرقی در تاریخچه بسیار خالی است.
مشکلات عدیده نقدِ استحسانی
این استاد دانشگاه در بخشی دیگر از مصاحبه با رادیو گفتوگو وجود سلیقه در حوزه نقد هنری یا ادبی را امری درون خودی و استحسانی دانست و افزود: ارزیابی سلیقهای، موجب بروز مشکل در نقد میشود؛ بنابراین منتقد نباید ارزیابی کند؛ بلکه باید اقدام به تفسیر و تبیین نماید. نقد محل داوری نیست و منتقدین غربی تاکید دارند ارزیابی را باید کنار گذاشت.
سلیقه در نقد فلسفی جایی ندارد
طباطبایی تاکید کرد نقد به طور کلی به معنای سنجش و ارزیابی است؛ اما وقتی وارد نقد فلسفی یا اندیشه میشویم، مقوله سلیقه معنا و مفهوم ندارد. در چنین نقدی بحث ابطال پذیری مطرح است و قطعا باید به سمت ارزیابی حرکت کنیم.
در این بین نقد صرفا ارزیابی نیست بلکه به تحلیل نیز اشاره دارد؛ لذا کانون نقد و مغزِ آن ناظر بر ارزیابی است و اگر نقد بدون ارزیابی اتفاق افتد، اصلا چیزی به عنوان نقد شکل نمیگیرد.
انتهای پیام/