پشت پرده ادعاهای ترامپ در ریاض/ کنسرسیوم هستهای؛ پیشنهاد ایران یا فضاسازی رسانهای؟

«امیرعلی ابوالفتح» کارشناس مسائل آمریکا، در گفتوگو با خبرگزاری آنا، درباره اظهارات اخیر دونالد ترامپ در جریان سفرش به عربستان سعودی و مقایسه شرایط ایران و عربستان گفت: صحبتهای ترامپ ابعاد مختلفی داشت؛ بخشی از آن تعریف و تمجید از پیشرفتهای عربستان سعودی بود که در مقام یک میهمان، طبیعی است بخواهد به میزبانش ارجوقرب بدهد و پیشرفتهای او را برجسته کند.
وی افزود: بخش دیگر صحبتهای ترامپ درباره ایران بود. او تلاش کرد با استفاده از دو ابزار، چهرهای منفی از ایران ترسیم کند.
نخست اینکه عدم ارتباط ایران با آمریکا را دلیل عقبماندگی ایران معرفی کرد؛ بهنحویکه گویی ایران کشوری مخروبه است که جنگلهایش به بیابان و ساختمانهایش به ویرانه بدل شده و همه اینها به این دلیل است که با آمریکا رابطه ندارد. بهنوعی، یک مقایسه هدفمند بین عربستانِ موردحمایت آمریکا و ایرانِ مستقل از آمریکا صورت داد.
تناقضگویی ترامپ و تلاش برای تأثیرگذاری بر روند مذاکرات
کارشناس مسائل آمریکا گفت: از طرفی هم ترامپ موضوع توافق را مطرح کرد و شاخه زیتون به سمت ایران دراز کرد. او گفت دشمنی دائمی وجود ندارد، اما ما هم صبر نمیکنیم. این اظهارات درواقع نوعی تناقضگویی و تلاش برای تأثیرگذاری بر روند مذاکرات بین ایران و آمریکا بود تا شاید توافقی زودتر حاصل شود.
وی با بیان اینکه بخشی از اظهارات ترامپ تحقیرآمیز و حتی توهینآمیز بود، گفت: در کنار آن روی خوش نشان دادن، سخنانی نیز داشت که کمتر از رؤسای جمهور سابق آمریکا شنیدهشده و بعضاً به تمسخر ایران نزدیک بود. این رویه، ویژگی شخصیتی ترامپ است که معمولاً اظهارات ضدونقیض و نامتعارف مطرح میکند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل درباره اینکه آیا ترامپ واقعاً آماده حل مشکلات با ایران است یا اینکه صرفاً نمایشی سیاسی ارائه داده، تصریح کرد: اگر واقعاً آمریکا میخواهد مشکلات را حل کند، کسی در ایران مخالف نیست. بخش عمده مشکلات بهواسطه عملکرد خود آمریکا ایجاد شده است؛ وقتی آمریکا ایران را تهدید و تحریم میکند، طبیعی است که مشکل ایجاد شود. اگر واشنگتن واقعاً بهدنبال حل مسئله است، باید نشان دهد در ازای حل مشکلات چه چیزی میخواهد.
وی افزود: آمریکا ممکن است بگوید ما میخواهیم مثل عربستان به ایران کمک کنیم؛ اما به چه قیمتی؟ آیا ایران باید موشک، پهپاد، سیاستهای منطقهای، حقوق بشر و مواضعش درباره اسرائیل را کنار بگذارد؟ درواقع، آمریکا از ایران میخواهد یا به وضعیت قبل از بهمن ۱۳۵۷ بازگردد یا تبدیل شود به کشوری بیحاشیه و منفعل در منطقه. اینها درخواستهایی است که از نگاه ایران پذیرفتنی نیست، چون ایران گامهای زیادی برای حل مشکلات برداشته است.
ابوالفتح گفت: ایران با آمریکا برای سرنگونی طالبان در سال ۲۰۰۱ همکاری کرد، توافق برجام را پذیرفت، اما این خود آمریکاییها بودند که از آن خارج شدند. حالا اگر واقعاً میخواهند مشکلات را حل کنند، بهقولمعروف «بسمالله». در میدان عمل نشان دهند، در کنگره برخی تحریمها را کاهش دهند، تهدیدها را کم کنند. تهدید و تحریم که ادامه داشته باشد، مشکلات نهتنها حل نمیشود، بلکه بیشتر هم خواهد شد.
پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم هستهای چیست؟
این کارشناس مسائل آمریکا در خصوص گزارش نیویورکتایمز مبنی بر پیشنهاد ایران برای تشکیل کنسرسیوم هستهای گفت: من نمیدانم این گزارش نیویورکتایمز تا چه حد دقیق است؛ چون هنوز منابع رسمی آن را تأیید نکردهاند. اما بر اساس همان گزارش، ظاهراً پیشنهاد ایران این است که بهموازات تأسیسات غنیسازی موجود که باید به قوت خود باقی بماند، یک اقدام موازی انجام شود. یعنی یک کنسرسیوم با مشارکت کشورهای حوزه خلیجفارس و نظارت و مشارکت آمریکا ایجاد شود.
وی ادامه داد: این کنسرسیوم جایگزین غنیسازی داخل ایران نمیشود؛ بلکه ساختاری مکمل است. ممکن است بخشی از فعالیتها در ایران باشد و بخشی در کشورهای دیگر مانند عربستان یا امارات. هدف این است که با نظارت آمریکا، خیال آنها راحت شود که تخلفی در مسیر غنیسازی صورت نمیگیرد. البته، تأکید میکنم که هنوز معلوم نیست چنین طرحی از سوی ایران رسماً ارائه شده باشد.
تحلیل دور پنجم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا
ابوالفتح در پاسخ به اینکه پیشبینی او از دور پنجم مذاکرات چیست، اظهار کرد: در دورههای قبلی، بهویژه دوره چهارم، برخی گرهها باز شد. بهنظر میرسد دور پنجم نسبت به قبل روانتر و سادهتر باشد، اما این پایان ماجرا نیست و احتمالاً دورههای بعدی هم در راه است. مسئله اینجاست که هنوز مذاکرات در سطح کلیات باقیمانده و به جزئیات نرسیدهاند.
وی افزود: اختلاف بر سر تعریفهاست؛ مثلاً اینکه ایران و آمریکا هرکدام چه تعریفی از بمب اتم دارند، متفاوت است. این گرههای اصلی باید باز شود تا مذاکرات وارد فاز فنی و جزئی شود. حتی در صورت توافق موقت، ممکن است مکانیسمی مشابه «اسنپ بک» یا همان ماشه تعلیق شود تا فرصت برای توافق نهایی فراهم شود.
وی تأکید کرد: احتمال دارد مانند تجربه وین، ابتدا توافقی موقت حاصل شود. مثلاً ایران برخی محدودیتها را در غنیسازی بپذیرد و آمریکا بخشی از داراییهای بلوکهشده ایران را آزاد کند، تا در نهایت مسیر توافق جامع هموار شود. ممکن است ترامپ نخواهد از واژه برجام استفاده کند، اما هر توافقی که حاصل شود، در ماهیت، همان مسیر برجام را خواهد رفت؛ ایران محدودیتهایی بپذیرد و آمریکا تحریمها را کاهش دهد.
ابوالفتح درباره اینکه آیا ترامپ قدرت نهایی برای امضای توافق را دارد یا باید آن را به تصویب کنگره برساند، گفت: بستگی دارد که دولت آمریکا توافق را چگونه طبقهبندی کند. اگر آن را بهعنوان «پیمان» (Treaty) تعریف کند، باید به تأیید کنگره برسد؛ اما میتوانند آن را «برنامه اقدام» قلمداد کنند، مثل برجام، که نیاز به تصویب کنگره نداشت.
وی گفت: حتی اگر توافقی به تصویب کنگره برسد، تضمینی نیست که آمریکا در آن بماند؛ چون آمریکا سابقه خروج از پیمانهایی را دارد که در کنگره هم تصویب شده بودند. مثل پیمان مودت ۱۹۵۵ میان ایران و آمریکا که در مجالس دو کشور تصویب شده بود، اما ترامپ بهراحتی از آن خارج شد.
انتهای پیام/

تشکیل کنسرسیوم در حد گمانهزنی است؛ گزارش آژانس تحول ویژهای محسوب نمیشود

هرگونه شیطنت آمریکا در منطقه سرنوشتی همچون ویتنام و افغانستان را برایش به دنبال خواهد داشت
