۲۷/ خرداد /۱۴۰۴

ترامپ و بازی دوسر باخت؛ ایران‌هراسی یا اعتراف به اقتدار؟

ترامپ و بازی دوسر باخت؛ ایران‌هراسی یا اعتراف به اقتدار؟
سکان‌دار کاخ سفید در سفر به منطقه درصدد بازتعریف هژمون آمریکا بود؛ اما او با تکرار بیش از اندازه نام ایران، ناخواسته به این کشور وزنی استراتژیک بخشید و به تأثیرگذاری آن در معادلات منطقه‌ای اعتراف کرد.

خبرگزاری آنا- سید مصطفی میرزاباقری برزی: سفر اخیر «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا به عربستان، امارات و قطر، نمایش پرهیاهویی از سیاست‌های ضدایرانی بود که نه تنها ایران را به‌عنوان تهدیدی ساختگی برجسته کرد، بلکه وابستگی سران عرب به واشنگتن را عریان‌تر ساخت. گزارش «واشنگتن‌پست» نشان می‌دهد ترامپ طی این سفر ۷۸ بار نام ایران را تکرار کرد و ۴۸ دقیقه از سخنرانی‌هایش را به ایران اختصاص داد؛ اما این اقدام تا چه اندازه حساب‌شده بود و تا چه اندازه نتیجه عکس داشت؟

دشمن‌سازی یا توهم‌سازی؟ ترامپ با تکرار نام ایران به دنبال تثبیت روایتی از «تهدید ایران» بود؛ روایتی که پایه‌اش نه بر واقعیت، بلکه بر هراس‌افکنی و فروش امنیت استوار بود. او تلاش کرد تا سران عرب را به این باور برساند که ایران، دشمنی بزرگ است؛ درحالی‌که این اقدام، بیشتر به نمایشی برای پررنگ کردن جایگاه آمریکا و مشروعیت‌بخشی به فروش تسلیحات شباهت داشت.

معامله‌گری تسلیحاتی به قیمت بی‌ثباتی: ترامپ با استفاده از استراتژی ایران‌هراسی، قراردادی چند تریلیون دلاری برای فروش تسلیحات با عربستان، قطر و امارات منعقد کرد. او به شکلی هدفمند، ایران را به‌عنوان «عنصر تهدیدزا» معرفی کرد تا این قرارداد‌ها را توجیه کند؛ اما این سیاست، تنها به افزایش تنش‌ها و بی‌ثباتی منطقه انجامید.

رسانه‌سازی بحران؛ سیاستی که نتیجه معکوس داد: ترامپ با تمرکز بر ایران، درواقع تلاش کرد تا نگاه افکار عمومی عرب را از بحران‌های داخلی و مشروعیت‌زدایی از رژیم‌های سرکوبگر منحرف کند. او دشمنی خارجی ساخت تا مردم منطقه به‌جای مقاومت، دچار توهم ترس از ایران شوند؛ اما این تلاش نیز نتیجه معکوس داد و بیش‌ازپیش ایران را به‌عنوان قدرتی مستقل و مقاوم مطرح کرد.

هژمون‌سازی؛ بازی باخت-باخت: ترامپ درصدد بازتعریف هژمون آمریکا بود؛ اما این اقدام به‌جای تحکیم نفوذ آمریکا، ضعف این کشور در مدیریت بحران‌های منطقه را آشکارتر کرد. او با تکرار نام ایران، ناخواسته به این کشور که خود به دنبال تضعیف آن بود، وزنی استراتژیک بخشید. 

تناقض بزرگ؛ تمرکز بر ایران، اعتراف به اقتدار: ترامپ که به دنبال معرفی ایران به‌عنوان تهدید بود، ناخواسته اعتراف کرد که ایران به محور مقاومت و نقطه تمرکز تحولات منطقه تبدیل شده است. این تناقض، پرده از واقعیتی بزرگ برداشت: نظم آمریکایی در خاورمیانه ترک برداشته و ایران، به‌رغم فشارها، به کانون مقاومت تبدیل شده است.

به عقیده نگارنده، تکرار نام ایران در سخنرانی‌های ترامپ، بیش از آنکه تهدیدی علیه ایران باشد، به اعترافی ناخواسته به اقتدار و تأثیرگذاری ایران در معادلات منطقه‌ای بدل شد. این استراتژی، اگرچه در کوتاه‌مدت منافع اقتصادی و سیاسی برای آمریکا به همراه داشت، در بلندمدت به تقویت جایگاه ایران، افزایش تنش‌ها و کاهش نفوذ آمریکا در خاورمیانه منجر شد. ترامپ شاید صحنه را چید، اما درنهایت این ایران بود که از این نمایش به‌عنوان فرصتی برای تثبیت جایگاه خود بهره برد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب