قلمهای اجارهای کجا هستند؟/ چرا کسی از تحریمها و خطرشان برای مذاکرات نمینویسد؟

به گزارش خبرگزاری آنا، آمریکا باز هم ایران را تحریم کرد. بله؛ آمریکا در حالی که هنوز مقاماتش از ادامه مذاکرات با ایران مینویسند و در پوست خود نمیگنجند، مثل روزها و هفتههای گذشته باز هم تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعلام کرد. وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد که تحریمهایی علیه ۲ فرد و چند نهاد و کشتی مرتبط با ایران اعمال کرده است. چیزی فراتر از این هم نمیشود انتظار داشت.
اما در میانه این تحریمها باید توجه داشت که سیاست بازی شطرنج است، هر حرکت، پیام و هدفی دارد. هر واکنشی، چه سکوت باشد چه فریاد، بار معنایی خود را حمل میکند. در این بازی پیچیده، گاهی لازم است به عقب برگردیم و حرکات گذشته را بررسی کنیم تا معنای سکوتهای امروز برخی را که تا دیروز فریاد میزدند درک کنیم.
چرا کسی نگران مذاکرات نیست؟
به یاد بیاورید، درست همین چند روز پیش بود که قلمهای اجارهای، تریبونهای سفارشی و صفحات روزنامههای زنجیرهای با انتساب هر حرکت مقاومت در منطقه به ایران، از هر موشک شلیک شده در یمن استفاده کردند و علیه ایران نوشتند. تحلیلها پشت تحلیل، مصاحبهها پس از مصاحبه، همه در یک مسیر حرکت میکردند: ایران مقصر است، ایران مذاکرات را به خطر میاندازد، ایران به دنبال خرابکاری است. گویی وظیفهای جز این نداشتند که هر آتش کوچکی را به خرمن ایران نسبت دهند و هیزم بر آتش اتهامات بیاساس بریزند. برخی حتی کم نگذاشتند و حادثه بندر شهید رجایی را هم به مذاکرات و قدرت اربابشان آمریکا نسبت دادند.
اما آنهایی که تا دیروز در صف اول این اتهامزنیها قرار داشتند، امروز کجا هستند؟ چرا قلمهایشان در جیب مانده؟ چرا صفحات روزنامهشان خالی از تحلیل و تفسیر است؟ همانهایی که تا دیروز برای هر پرتابه در منطقه، ایران را مقصر میدانستند و فریاد واأسفا سر میدادند که مذاکرات بر باد رفت، امروز در مقابل تحریمهای جدید علیه ملت خودشان، لال شدهاند.
آیا تحریمهایی که مستقیماً معیشت مردم را هدف قرار میدهد، تحریمهایی که نفس اقتصاد را میگیرد، تحریمهایی که دارو و درمان را برای بیماران سخت میکند، مذاکرات را به خطر نمیاندازد؟ آیا این تحریمها، که مصداق بارز فشار حداکثری است، کمخطرتر از چند موشک و پهپاد است که شما تا دیروز برایش رگ گردن بیرون میزدید؟ تازه ایران نزده بود!
شما که تا دیروز، به بهانه حفظ مذاکرات، هر صدای مقاومت را در منطقه محکوم میکردید و آن را به حساب ایران میگذاشتید، امروز در مقابل این ضربات مستقیم به پیکره ملت، سکوت کردهاید. آیا این سکوت، معنایی جز تأیید ضمنی این تحریمها دارد؟ آیا این سکوت، پاسخی جز ترس از قطع جیره و مواجبتان دارد؟ آیا این سکوت، دلیلی جز از دست دادن تریبونی دارد که به شما اجازه میدهد هرچه اربابان میخواهند بنویسید؟
شما آبروی رسانه و اهالی رسانه را میبرید
شما رسانهنماها، شما قلمفروشان، شما که شرافت خبرنگاری را به پشیزی فروختهاید، امروز در برابر تحریمهای جدیدی که علیه ملت خودتان اعمال میشود، ساکت شدهاید. دیروز برای حفظ مذاکرات، هر حرکت مقاومت را محکوم میکردید، امروز برای حفظ چه چیزی سکوت کردهاید؟ آیا این سکوت، نشانه این نیست که برای شما، منافع اربابان، مهمتر از منافع ملی است؟
شمایی که هر حرکت انصارالله را به ایران نسبت میدادید و از خطر به هم خوردن مذاکرات مینوشتید، امروز کجا هستید؟ چرا در برابر تحریمهایی که علیه ملتتان اعمال شده، سکوت کردهاید؟ آیا تحریمها مذاکرات را به هم نمیزند؟ یا وظیفه شما فقط انتساب هر حرکت ضدآمریکایی به ایران است و در برابر اقدامات آمریکا، باید سکوت اختیار کنید؟
روزنامهای که دیروز صفحاتتان پر بود از اتهامزنی به ایران به خاطر اقدامات مقاومت در منطقه، امروز چرا در برابر تحریمهای جدید علیه ملتتان، لال شدهاید؟ آیا این تحریمها، خطری برای مذاکرات محسوب نمیشوند؟ یا اینکه مأموریت شما فقط محکوم کردن ایران است و در برابر ظلم آمریکا، باید سر به زیر بیندازید؟
شما که تا دیروز مدعی بودید دلواپس مذاکرات هستید و نگران بودید که مبادا اقدامات ایران، مذاکرات را به خطر بیندازد، امروز چرا در برابر اقدام آمریکا که مستقیماً مذاکرات را هدف قرار داده، سکوت کردهاید؟ آیا این سکوت، نشانه این نیست که نگرانی شما از به هم خوردن مذاکرات، فقط بهانهای برای اتهامزنی به ایران بود و در واقع، شما فقط بلندگوی سیاستهای آمریکا هستید؟
مردم شما را قضاوت میکنند
روزهایی که بحث حمله یمنیها بود، شما خطبهخط گزارش و تحلیل پر میکردید که راه مذاکره بسته شد، و حتی پیش از آنکه تهران موضع بگیرد، حکم صادر کردید و خبرسازی و موجسازی را انداختید جلو. ولی حالا که ضربه عینی و مستقیم به پیکر ملت ایران با همان تحریمهای رونویسیشده وارد میشود، از شما یک خط نمیبینیم! چرا؟ چون آزمون حقیقت اینجا است و شما مردود شدید.
شما سنخ همان جریانی هستید که اگر سوال شود برای چه ساکت ماندهاید، هزار توجیه ردیف میکنید و شاید رندانه بگویید «ما دیدهبان هستیم نه دخالتگر، نقش ما فقط روشنگری است.»، اما مردم میفهمند روشنگری شما فقط وقتی صدا دارد که قرار است خاک به چشم ملت پاشیده شود؛ اما زمانی که طرف حساب شما دشمن مستقیم مردم است و باید به مقابله برخیزید و شفاف و صریح حق را بگویید، زبانتان بسته میشود.
بار دیگر شما مورد قضاوت واقع میشوید اما آبرویی ندارید که حفظ کنید؛ شما که سرتاسر وجودتان ریاکاری رسانهای و شبهژورنالیسم است، باید خوب بدانید اکنون کسانی شما را مینگرند که خوب و بد را تشخیص میدهند؛ ملت ایران اسیر قلمهای آلوده و دستور گرفته نخواهند شد. امروز دیگر همه میدانند که رسانهنماها نه فقط در بزنگاههای ملی بلکه حتی در لحظههای معمولی نیز ترجیح میدهند به جای ایستادن مقابل ظلم، تسبیح خود را در جیب نگاه دارند تا مبادا مواجبشان قطع شود.
در پایان، تنها یک سخن باقی میماند: خفهخون اختیار کردن بر سر تحریم ملت ایران و دست به دست کردن تیترهای رنگارنگ در حمله یمن به سرزمینهای اشغالی، دو روی یک سکه است؛ سکهای که در جیب رسانهنماهای مزدوری چون شما سالهاست جا خوش کرده. والسلام.
انتهای پیام/