اسرائیل در کمین تجزیه سوریه/ جولانی دل به صهیونیسم و آمریکا خوش کرده است

به گزارش خبرگزاری آنا، اسرائیل هیچگاه و در هیچ شرایطی برای هیچ گروهی از مردم سوریه، حتی برای جامعه دروزی که امروز ظاهراً به بهانه حمایت از آنها مواضع نیروهای جولانی را بمباران میکند، دلسوزی نداشته و ندارد. دوستی اسرائیل با هر قوم و گروهی، یک ابزار مقطعی برای تحقق اهداف استراتژیک خودش است. در مورد سوریه هم هدف فروپاشی سوریه، خارج کردن این کشور از مدار مقاومت منطقه، و حضور و نفوذ بیشتر در مرزهای شمالی و شرقی اسرائیل هست؛ هدفی که از سالهای آغازین بحران سوریه به شکلی خزنده، اما پیوسته دنبال شده است.
اتفاقات سوریه جلوهای از همان سیاست کهنه اسرائیل است
تاریخ را اگر بررسی کنیم خواهیم دید که اسرائیل هر جا شاهد بالا گرفتن اختلاف و جنگ داخلی بود، بلافاصله وارد معرکه شد تا طرف ضعیفتر را تقویت، و جنگ را وارد مرحلهای کند که جز ویرانی، چیزی برای سوریه باقی نگذارد.
حمایت علنی اسرائیل از برخی گروههای محلی یا انتقال مجروحان گروههای خاص به بیمارستانهای خود مثل دروزیها، صرفاً یک اقدام انساندوستانه نیست. این نوع رفتارها تنها بخشی از سناریوی بزرگتری برای تضعیف سوریه، نفوذ در میان اقلیتها و تبدیل همه تنشها به ابزاری برای تسریع و تثبیت تجزیه سوریه است.
اسرائیل نیاز دارد تا همیشه یک نیروی معارض جدی موازی با دولت سوریه حفظ کند؛ اگر جولانی و گروه او به هر دلیل ضعیف شوند یا از میدان کنار روند، بلافاصله تلاش میشود با تشویق و حمایت از دیگر گروهها و اقلیتها، رهبری اپوزیسیون یا مخالفت را به آنها منتقل کند و معادله درگیری را فعال نگه دارد.
پروژه اصلی تجزیه سوریه است
امروز جولانی و پروژه خطرناک او در راستای پذیرفتن صلح ابراهیم هم با همین منطق در کنار پروژه اسرائیل قرار میگیرد: هر دو این پروژهها نقطه اشتراک عمده خواهند داشت و آن چیزی نیست جز تجزیه سوریه و ممانعت از بازگشت آرامش و یکپارچگی به این کشور.
جولانی که در گذشته با نام القاعده و جبهه النصره شناخته میشد، برای بقای خود حاضر است با هر کس و هر نیرویی، ولو دشمن آشکار سوریه یعنی رژیم صهیونیستی، به توافق و معامله برسد. این توافق هرگز انگیزه ملی و مستقل ندارد؛ بلکه صرفا در خدمت بقای زودگذر و ادامه بحران برای چانهزنی با قدرتهای جهانی است. صحنه امروز سوریه، از جولانی یک نیروی فرصتطلب ساخته که تنها ابزارش خونریزی و پیکر ملی رنج دیده سوریه است.
آنچه قدرتهای بیگانه، در رأس آنها آمریکا و اسرائیل طی سالهای اخیر دنبال کردهاند، استفاده حداکثری از ضعفهای داخلی، اختلافات قومی ـ مذهبی و بلندپروازیهای رهبرانی مانند جولانی است. حمایت اسرائیل از دروزیها نیز به طور کامل در همین قالب معنا پیدا میکند؛ نه از سر دلسوزی که از سر محاسبه و نقشه برای بر هم زدن موازنه قوا در صحنه نبرد و کاشتن هر بذری از جدایی و شکاف جدید در داخل سوریه.
سوریه در کنار اسرائیل هرگز قدرتمند نخواهد شد
امروز سیاست اسرائیل روشن و بیپرده است: هم با معارضان کار میکند، هم در مواقع لازم با ارتش سوریه مستقیماً درگیر میشود و هم هر جا لازم باشد، خود را دوست یک اقلیت مظلوم جا میزند. هدف، صرفاً قطع ریشههای وحدت در سوریه و آمادهسازی بستر برای قدرتگیری نیرویی دستپرورده است که سرسپردگیاش تضمین شده باشد.
اسرائیل هیچگاه گذشته را فراموش نکرده؛ سوریه متحد و قدرتمند ـحتی اگر در بحران اقتصادی و اجتماعی فرو رفته باشد تهدید استراتژیک برای رژیم صهیونیستی تلقی میشود.
به همین خاطر نیز جولانی در کمال بیتجربگی با مهر فروشی به قدرتهای خارجی، آخرین فرصتهای استقلال و همبستگی ملت را به قمار قدرتطلبی و نادانی خویش از دست میدهد. امروز بیش از هر زمان آشکار شده است که او نه مدیریت بحران دارد، نه بینش سیاسی و ملی، و نه فهم وحدتبخش برای گرد آوردن مردم پیرامون یک پروژه ملی.
جولانی، اصل بحران است، نه راه حل. آینده سوریه، اگر چیزی برایش باقی بماند، افول قدرت چنین رهبرانی و بازگشت تدریجی به وحدت، قانون و اراده مستقل مردم خواهد بود.
جولانی هم با این فرمان رفتنی است
سرنوشت جولانی بسیار شبیه به سایر مزدورانی خواهد بود که تاریخ منطقه پر از نام آنهاست؛ تا هنگامی که بازیچهاند و سودی دارند، حمایت میشوند، اما همین که نقششان تمام شد یا به ته خط رسیدند، به گوشهای پرتاب میشوند و دیگر حتی از یاد نیز میروند.
جولانی باید بداند نه اسرائیل و نه آمریکا هیچ وفاداری به او یا پروژهاش ندارند، و هیچ ملت ریشهداری حتی اگر مقطعی به او امید بسته باشد، در نهایت فریب این سوداگری را نخواهد خورد.
در نهایت، جولانی و تمام گروههای وابسته، تنها با فروش آبرو و استقلال سوریه، به قدرت راه یافتهاند، اما اولین قربانی این خیانت خودشان خواهند بود. تاریخ، جولانی را نه به عنوان نجاتدهندهای راستین، که به عنوان یکی از سیاهترین چهرههای سوداگری و خیانت به وطن در کنار پروژه صهیونیسم و تجزیه سوریه ثبت خواهد کرد.
این راهی است که پایانش تباهی و نفرت است؛ و ملت سوریه اگر بتواند، از دل خاکستر خیانت امثال جولانی و اربابان خارجیشان دوباره خواهد ایستاد.
انتهای پیام/