سویدا نقطه شروع توطئه برای تجزیه سوریه/ آیا بازی جدید رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی برای منطقه آغاز شده است؟

خبرگزاری آنا - مهدی لطیفی، تحولات سوریه که بیش از یک دهه است این کشور را درگیر بحرانهای داخلی و بینالمللی کرده، همچنان با ابعاد جدیدی همراه است. تغییر حکومت سوریه و بر سر کار آمدن جولانی مهره دست نشانده غرب نه تنها بخشهای مختلف این کشور را دچار زیانهای جبرانناپذیری کرده، بلکه ساختار واحد این سرزمین را تهدید کرده و حتی احتمال تجزیه آن را در آینده تقویت کرده است. در این میان، منطقه سویدا در جنوب سوریه، که عمدتاً ساکنان آن را جامعه دروزیها تشکیل میدهند، به یکی از مهمترین محورهای بحث و تحلیلهای سیاسی و امنیتی تبدیل شده است. پس از انتشار گزارشهایی مبنی بر حمایت رژیم صهیونیستی از دروزیهای این منطقه و کنترل کامل آنها بر سویدا، احتمال تشکیل کشوری مستقل برای اولینبار توسط یک جامعه غیرمسلمان در خاورمیانه پس از اسرائیل، توجه جامعه جهانی را به خود معطوف کرده است.
سویدا بهعنوان یکی از استانهای جنوبی سوریه، دارای ویژگیهای جمعیتی و جغرافیایی خاصی است که آن را در جایگاهی استراتژیک قرار میدهد. این منطقه که در مرزهای شمالی اردن و نزدیکی مرزهای اسرائیل واقع شده است، به دلیل جایگاه خود از بسیاری از درگیریهای مستقیم جنگ داخلی سوریه مصون مانده است. جمعیت این منطقه حدود نیم میلیون نفر اعلام شده که بیشتر آن را دروزیها تشکیل میدهند. دروزیها، بهعنوان یکی از اقلیتهای مذهبی برجسته خاورمیانه، در طول تاریخ همواره در تلاش بودهاند تا با ایجاد انسجام داخلی و پررنگ کردن هویت دینی و فرهنگی خود، از هویتشان در برابر جنگها و تنشهای منطقهای محافظت کنند. این انسجام و پایداری حتی در دوران جنگ داخلی نیز به عنوان عاملی مهم سبب شد سویدا به یکی از معدود مناطقی در سوریه بدل شود که توانسته از درگیریهای شدید نظامی که دیگر استانها را به نابودی کشانده است، فاصله بگیرد.
با این وجود، شکلگیری وضعیت کنونی در سویدا را نمیتوان تنها به سیاست بیطرفی یا رویکرد داخلی جامعه دروزی ارتباط داد. گزارشهای منتشر شده نشان میدهد که رژیم صهیونیستی از ابتدا تلاش کرده است از شرایط بحرانی سوریه بیشترین بهرهبرداری را داشته باشد. این رژیم به دنبال تضعیف دولت مرکزی سوریه بوده و همواره نقش غیر مستقیمی در هدایت گروههای مختلف و حتی اقلیتها در این کشور ایفا کرده است. حمایت از دروزیهای سویدا و کمک به آنان برای کنترل این منطقه، بخشی از نقشهای بزرگتر به شمار میرود که هدف آن تضعیف ساختار ملی سوریه و دادن فرصتی برای ایجاد یک منطقه جدید با خودمختاری و شاید در آینده تمامیت مستقل است.
اما چرا سویدا و دروزیها به این میزان برای معادلات سیاسی منطقهای اهمیت دارند؟ دروزیها، بهعنوان اقلیتی کوچک، اما اثرگذار، به دلیل دیدگاههای مذهبی و فرهنگی خود، در تعامل با دیگر گروهها و کشورها سیاست متفاوت و مستقلی داشتهاند. این گروه همواره سعی کرده است از درگیریها و کشمکشهای اصلی منطقه دور مانده و بر حفظ هویت و امنیت خود تمرکز کند. از سوی دیگر، سویدا به دلیل نزدیکی به مرز اسرائیل و فاصله جغرافیایی از مناطق اصلی درگیری میان نیروهای دولتی سوریه و تروریستهای مسلح، به یک نقطه حساس برای بازیگران بینالمللی تبدیل شده است. برای اسرائیل، حمایت از این اقلیت میتواند موجب کاهش فشارهای نظامی و امنیتی باشد که از سوی نیروهای مقاومت به خصوص متوجه مرزهای شمالی آن است. کنترل سویدا توسط دروزیها به منزله ایجاد یک منطقه حائل میان اسرائیل و دیگر تهدیدات بالقوه تلقی شده و از این رو، این امر میتواند پاسخی باشد به خطراتی که دولت اسرائیل از جانب همپیمانان دولت سوریه احساس میکند.
سویدا تا پیش از جنگ داخلی سوریه، منطقهای با سطح نسبی از خودمختاری بود که با نظام مرکزی سوریه همکاری داشت. اما پس از شروع جنگ، این منطقه تحت فشارهای خارجی، به نقش مهمتری دست یافت. دروزیها در ابتدا سیاست بیطرفی را دنبال کرده و از ورود به کشمکشهای نظامی میان دولت سوریه و گروههای تروریستی خودداری کردند. این سیاست بیطرفی باعث شد سویدا به یکی از امنترین نقاط سوریه تبدیل شود و در طول چند سال اخیر به پناهگاه هزاران نفر از مردم سوریه که از درگیریهای مناطق دیگر گریختهاند، تبدیل گردد.
اما این ثبات نسبی، بدون چالش نبوده است. گزارشها نشان میدهند که رژیم صهیونیستی با حمایت از برخی از رهبران جامعه دروزی، سعی دارد این منطقه را به یک سازه مستقل تبدیل کند. حمایت مالی و نظامی اسرائیل از برخی گروههای محلی در سویدا، آشکارا گمانهزنیها درباره برنامهریزی این رژیم جهت تجزیه سوریه را تقویت کرده است. از طرف دیگر، دولت سوریه نیز نسبت به این اقدامات نگران بوده و تلاشهایی برای بازگشت کنترل کامل بر این منطقه انجام داده است. اما حضور اسرائیل و حمایت مستقیم و غیرمستقیم آن از برخی جناحهای محلی، موازنه قدرت در این منطقه را به نفع دروزیها تغییر داده است.
اسرائیل از مدتها پیش به دنبال استراتژی تجزیه کشورهای عربی همسایه خود برای تضعیف توان منطقهای آنها و تضمین امنیت داخلی خود بوده است. وقوع جنگ داخلی در سوریه به عنوان یکی از مهمترین بازیگران محور مقاومت، فرصتی طلایی برای رژیم صهیونیستی فراهم کرد. در این میان، ایجاد مناطقی با هویت مستقل قومی یا مذهبی، میتواند اهداف اسرائیل مبنی بر کاهش قدرت دولت مرکزی سوریه را تحقق بخشد. سویدا، به دلیل موقعیت استراتژیک خود و همگونی مذهبی جمعیت آن، یکی از مناطقی است که پتانسیل تحقق این استراتژی را دارد.
تصاحب کنترل سویدا توسط دروزیها به دنبال حمایتهای خارجی و ایجاد صلح نسبی در این منطقه، بارها از سوی رسانهها به عنوان گامی به سوی استقلال یا حداقل خودمختاری این منطقه تعبیر شده است. اگرچه بسیاری از رهبران جامعه دروزی تأکید کردهاند که هدف اصلی آنها حفظ امنیت و ثبات منطقهشان است، اما روند تحولات نشان میدهد که برخی از گروهها و جناحهای محلی به دنبال افزایش سطح استقلال منطقه سویدا از دولت مرکزی هستند. آینده این منطقه به طور مستقیم وابسته به اقدامات داخلی و خارجی است و میتواند الگویی برای دیگر مناطق سوریه باشد که تحت کنترل نیروهای محلی درآمدهاند.
از سوی دیگر، جامعه بینالمللی نیز با دقت این تحولات را زیر نظر دارد. بسیاری از کشورها نگرانند که هرگونه اقدام در راستای تجزیه سوریه، نه تنها ثبات این کشور را بیشتر از قبل تهدید خواهد کرد، بلکه میتواند به گسترش تنشهای فرقهای و قومی در سراسر منطقه خاورمیانه منجر شود. سوریه که تاکنون تروریسم منطقهای و فرامنطقهای شده، احتمالاً در صورت تجزیه با تهدیدهای عمیقتر و پیچیدهتری مواجه خواهد بود.
نکته جالب توجه در این بحث، آینده دروزیها در یک سوریه احتمالیِ تجزیه شده است. این گروه که تاکنون توانستهاند با سیاست بیطرفی و خودمختاری نسبی، منطقه سویدا را از بسیاری از درگیریها مصون نگه دارند، اکنون با گزینههای سخت مواجه هستند. آیا دروزیها میتوانند در مسیر استقلال یا خودمختاری گام بردارند و با حمایت نیروهای خارجی مانند اسرائیل، یک کشور جدید تشکیل دهند؟ یا اینکه رژیم سوریه با هدایت جولانی و با استفاده از توان نظامی خود میتواند کنترل کامل بر این منطقه را بازپس گیرد و به این پروژه تجزیهطلبانه پایان دهد؟
در نهایت، تحولات در سویدا به عنوان بخشی از تصویر بزرگتر بحران سوریه، تنها یک نمونه از تأثیرات عمیق و بلندمدت تغییر حکومت بر آینده این کشور و منطقه است. این تحولات بار دیگر نشان میدهد که مسیر بحرانزده سوریه نه تنها بر مردم این کشور، بلکه بر معادلات سیاسی و امنیتی خاورمیانه تأثیر خواهد گذاشت. در این میان، نقش بازیگران خارجی همچنان بر ابعاد و مقیاس تحولات آینده این منطقه سایه خواهد افکند. تا زمانی که دخالتهای خارجی و اختلافات داخلی تداوم داشته باشد، خطر تجزیه سوریه بیش از پیش به یک واقعیت تبدیل خواهد شد.
انتهای پیام/