بازگشت عجیب نظریه زمین صاف در عصر اینترنت

ایده زمین صاف به دوران باستان برمیگردد. در تمدنهای اولیه مانند مصر باستان و بینالنهرین، مردم به دلیل محدودیت ابزار و دانش علمی، زمین را به شکل یک صفحه مسطح تصور میکردند. حتی در اسطورهشناسیهای مختلف، زمین به عنوان یک دیسک مسطح توصیف شده بود که توسط ستونها یا موجودات افسانهای نگه داشته میشد.
با پیشرفت علم و ظهور فیلسوفانی مانند ارسطو و بطلمیوس اثبات شد که زمین گرد است. ارسطو با مشاهده سایه زمین بر روی ماه در زمان خسوف، نشان داد که زمین کروی است. این نظریه در قرون وسطی با مقاومت کلیسا مواجه شد، اما در دوران رنسانس و با کشفیات جغرافیایی مانند سفرهای کریستف کلمب و فردیناند ماژلان به طور کامل تایید شد.
روباتام ادعا کرد که اگر زمین کروی باشد، اجسام دورتر باید به دلیل خمیدگی زمین کمکم از دید محو شوند. اما اگر زمین صاف باشد، اجسام حتی در فواصل دور نیز بهصورت کامل قابل مشاهده خواهند بود
قرن ۱۹ و تولد جنبش مدرن زمین صاف
باور نوین زمین تخت از نویسنده انگلیسی ساموئل روباتام (۱۸۱۶–۱۸۸۴) سرچشمه گرفته است. روباتام بر اساس نتایج حاصل از آزمایش خود با عنوان سطح بدفورد (Bedford Level) در سال ۱۸۳۸، توانست جزوهای را در سال ۱۸۴۹ با عنوان نجوم زتتیک منتشر کند که با نام مستعار «پارالاکس» نوشته شده است. او پیشنهاد کرد زمین یک دیسک صاف است که در مرکز قطب شمال قرار دارد و در امتداد لبه جنوبی آن توسط دیواری از یخ، قطب جنوب محدود شده است. روباتام همچنین باور داشت که خورشید و ماه ۳٬۰۰۰ مایل (۴٬۸۰۰ کیلومتر) بالاتر از زمین هستند و اینکه «کیهان» ۳٬۱۰۰ مایل (۵٬۰۰۰ کیلومتر) بالاتر از زمین قرار دارد. او همچنین جزوهای با عنوان ناسازگاری نجوم مدرن و مخالفت آن با کتاب مقدس منتشر کرد که در آن استدلال میکرد که «کتاب مقدس، در کنار حواس ما، از این ایده حمایت میکند که زمین تخت و غیرقابل حرکت است و این حقیقت اساسی نباید برای مدتی کنار گذاشته شود. سیستمی که صرفا بر اساس حدس و گمان انسان است.»
روباتام یک انجمن Zetetic در انگلستان و نیویورک ایجاد کرد و بیش از هزار نسخه از Zetetic Astronomy را ارسال کرد. والاس آزمایش Bedford Level را در سال ۱۸۷۰ تکرار کرد و شکست اتمسفر را تصحیح کرد و زمین را کروی نشان داد.
سطح بدفورد (Bedford Level) چه بود؟
روباتام ادعا کرد که اگر زمین کروی باشد، اجسام دورتر باید به دلیل خمیدگی زمین کمکم از دید محو شوند. اما اگر زمین صاف باشد، اجسام حتی در فواصل دور نیز بهصورت کامل قابل مشاهده خواهند بود. روباتام یک نقطه روی کانال Old Bedford River انتخاب کرد. این کانال به دلیل طول زیاد و سطح صاف آب، برای این آزمایش مناسب به نظر میرسید. او یک تلسکوپ نزدیک سطح آب کانال قرار داد. این تلسکوپ در ارتفاع بسیار کمی (حدود ۸ اینچ یا ۲۰ سانتیمتر بالاتر از سطح آب) تنظیم شد. سپس، یک شیء (مانند یک پرچم یا علامت) در فاصله مشخصی (مثلا ۳، ۶ یا ۱۲ مایل) از تلسکوپ قرار داده شد. روباتام از طریق تلسکوپ به شیء دور نگاه کرد و ادعا کرد که حتی در فواصل بلند، شیء بهصورت کامل و بدون هیچ پنهانشدنی دیده میشود. بر اساس این مشاهده، او نتیجه گرفت که زمین صاف است و خمیدگی وجود ندارد.
اما آزمایش وی دارای مشکلات و نقاط ضعف آشکاری بود. یکی از مهمترین مشکلات این آزمایش انکسار جوی است. در محیطهایی مانند کانالهای آبی، لایههای مختلف هوا میتوانند دما و چگالی متفاوتی داشته باشند. این تفاوتها باعث میشوند نور از مسیر مستقیم منحرف شود و اجسام دورتر بهصورت غیرمستقیم دیده شوند. روباتام این عامل را در آزمایش خود در نظر نگرفت و به اشتباه فرض کرد که دید مستقیم نشانهای از صاف بودن زمین است. همچنین خمیدگی زمین در فواصل کوتاه (مانند ۶ مایل) بسیار ناچیز است (حدود ۲۴ فوت یا ۷٫۳ متر). این مقدار بهراحتی میتواند به دلیل شرایط جوی یا خطاهای اندازهگیری پنهان شود. روباتام از این خمیدگی کوچک صرفنظر کرد و آن را بهعنوان دلیلی برای رد خمیدگی زمین تفسیر کرد.
برخی از طرفداران نظریه زمین صاف، از جمله شخصیتهایی مانند مارک سیجر (Mark Sargent) و تری "رادیو" هاردین (لقب رادیو به دلیل این است که او سابقه کار در صنعت رادیو داشته و از این طریق بسیاری از ایدههای خود را منتشر کرده است)، با استفاده از ویدئوهای جذاب و استدلالهای سادهانگارانه، توانستهاند جمعیت قابل توجهی را تحت تاثیر قرار دهند.
چرا ادعای «زمین صاف» از دیدگاه علمی رد میشود؟
مشاهده مستقیم خمیدگی زمین: از دیرباز، دریانوردان و کاشفان متوجه شدهاند که کشتیها در افق بهتدریج از پایین به بالا ناپدید میشوند. این پدیده تنها با فرض خمیدگی زمین قابل توضیح است.
سایه زمین بر ماه در زمان خسوف: هنگام خسوف ماه، سایه زمین بر روی ماه بهصورت یک قوس دایرهای دیده میشود. این موضوع نشان میدهد که زمین یک جسم کروی است.
عکسهای ماهوارهای و فضایی: عکسهای گرفتهشده توسط ماهوارهها و فضاپیماها، بهویژه از مأموریتهای اپولو و ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS)، بهطور واضح نشان میدهند که زمین کروی است.
تفاوت در موقعیت ستارهها و خورشید: در مناطق مختلف زمین، میتوان ستارهها و خورشید را در زوایای متفاوتی مشاهده کرد. این پدیده تنها با فرض کروی بودن زمین قابل توضیح است.
وجود نیروی گرانش: نیروی گرانش، که باعث میشود تمام مواد به سمت مرکز جرم زمین کشیده شوند، بهطور طبیعی یک شکل کروی ایجاد میکند. این اصل در تمام سیارات و اجرام آسمانی مشاهده میشود.
نقش شبکههای اجتماعی و اینترنت
در دهههای اخیر، اینترنت و شبکههای اجتماعی نقش مهمی در بازگشت نظریه زمین صاف ایفا کردهاند. پلتفرمهایی مانند یوتیوب، توییتر و فیسبوک، با انتشار محتواهای ضدعلمی، محیطی ایجاد کردهاند که در آن افراد میتوانند به راحتی نظریههای عجیب و غریب را ترویج کنند.
برخی از طرفداران نظریه زمین صاف، از جمله شخصیتهایی مانند مارک سیجر (Mark Sargent) و تری "رادیو" هاردین (لقب رادیو به دلیل این است که او سابقه کار در صنعت رادیو داشته و از این طریق بسیاری از ایدههای خود را منتشر کرده است)، با استفاده از ویدئوهای جذاب و استدلالهای سادهانگارانه، توانستهاند جمعیت قابل توجهی را تحت تاثیر قرار دهند. آنها اغلب از شبهعلم و تفسیرهای اشتباه از تصاویر ماهوارهای و دادههای علمی استفاده میکنند.
چرا برخی افراد به نظریه زمین صاف اعتقاد دارند؟
یکی از دلایل اصلی اینکه برخی طرفدار نظریه زمین صاف شدهاند، عدم اعتماد عمیق به نهادهای علمی و دولتی است. در جوامعی که اطلاعات در دسترس همه است، برخی افراد به دنبال یافتن «حقیقت پنهان» هستند و هر چیزی که به نظرشان با روایت رسمی متفاوت باشد، جذابتر میشود.
همچنین، حس تعلق به یک گروه خاص و تایید هویت شخصی، از دیگر دلایل باور به این نظریه است. در این گروهها، افراد احساس میکنند که بخشی از یک جنبش بزرگتر هستند و این احساس، آنها را به طرفداری از ایدههای ضدعلمی ترغیب میکند. اعتقاد به نظریه زمین صاف نه تنها باعث انحراف از حقایق علمی میشود، بلکه میتواند به کاهش اعتماد عمومی به علم و دانشمندان منجر شود.
نظریه زمین صاف نمونهای از این است که چگونه اطلاعات نادرست و باورهای ضدعلمی میتوانند در فضای اینترنت تقویت شوند. برای مقابله با این پدیده، نیاز به آموزش عمومی و تقویت اعتماد به علم و دانشمندان ضروری است. ما باید بفهمیم که علم نه تنها مجموعهای از حقایق است، بلکه روشی برای درک واقعیت است که به ما کمک میکند تا دنیای اطرافمان را بهتر بشناسیم.
انتهای پیام/