داستان عاشقان طلا و پایهگذاران شیمی

خبرگزاری آنا- محمدامین پورحسینقلی: کیمیاگران بیشتر شبیه به فیلسوفانی بودند که باور داشتند با کمی سحر و جادو میتوان جهان ماده را کنترل کرد. سه هدف اصلی آنها جذاب و البته بلندپروازانه بود: تبدیل فلزات بیارزش به طلا، یافتن اکسیر جاودانگی و تصفیه روح انسان از طریق آزمایشهای شیمیایی (بخوانید جادویی). سنگ فیلسوف یا حجرالفلاسفه، ماده افسانهای بود که میتوانست هر سه این آرزوها را برآورده کند. اما مشکل اینجا بود که سنگ فیلسوف به اندازهای واقعی بود که بتوانید در بازیهای کامپیوتری پیدا کنید، اما نه در واقعیت.
کیمیاگران بر اساس ایدههای نادرستی مانند وجود چهار عنصر اصلی (آب، آتش، هوا و خاک) کار میکردند. به نظر آنها، اگر این چهار عنصر را بهدرستی ترکیب کنید، میتوانید هر چیزی بسازید. البته نتیجه این ترکیبها اغلب چیزی جز دود، بوی عجیب، و گاهی آتشسوزی نبود. اما همین آزمایشها، آنها را به کشفهای جالبی رساند.
از طلا تا تقطیر میراث کیمیاگران
بله، کیمیاگران هرگز طلا پیدا نکردند، اما دستاوردهایشان چیزی کمتر از طلا نبود. بسیاری از تکنیکهای پایه شیمی مدرن، مانند تقطیر، توسط همین کیمیاگران ابداع شد. همین تقطیر که امروز در همهچیز از تولید عطر گرفته تا پالایش نفت استفاده میشود، محصول اشتباهات و آزمایشهای بیپایان آنها بود. علاوه بر تقطیر، کیمیاگران بهطور تصادفی مواد شیمیایی جدیدی کشف کردند. اسید سولفوریک، نیتریک اسید، و حتی برخی آلیاژها نتیجه همین تلاشها بودند. اگر امروز یک آزمایشگاه شیمی را ببینید، ابزارهایی مثل بشر، ارلن و لولههای تقطیر، در واقع نوادگان وسایل عجیب و غریب کیمیاگران هستند.
در کنار طلا، اکسیر جاودانگی یکی دیگر از وسوسههای کیمیاگران بود. تصور کنید اگر این ماده واقعاً وجود داشت، امروز صفهای طولانی برای خریدش تشکیل میشد. البته شاید هم شرکتهای داروسازی آن را در بستهبندیهای کوچک و با قیمت نجومی میفروختند! اما حقیقت این است که اکسیر جاودانگی هرگز پیدا نشد. با این حال، تلاشهای کیمیاگران برای فهمیدن فرآیندهای بدن و تأثیر مواد مختلف بر سلامتی، راه را برای علم پزشکی و داروسازی باز کرد.
چرا کیمیاگری به شیمی تبدیل شد
کیمیاگری شاید بیشتر شبیه داستانهای خیالی بود، اما کنجکاوی و سماجت کیمیاگران باعث شد پایههای شیمی مدرن شکل بگیرد. دانشمندانی مثل رابرت بویل و آنتوان لاووازیه، با استفاده از میراث کیمیاگران، روشهای علمی و دقیقتری را توسعه دادند. لاووازیه اولین کسی بود که مفهوم عنصر را بهطور علمی تعریف کرد و بویل با آزمایشهایش نشان داد که شیمی چیزی فراتر از ترکیب کردن مواد به امید معجزه است.
گرچه امروز کسی دنبال تبدیل سرب به طلا نیست (البته بهجز در آزمایشگاههای هستهای)، اما ایدههای کیمیاگری هنوز الهامبخش است. مثلاً در فرآیندهای هستهای، میتوان اتمهای یک عنصر را به عنصر دیگر تبدیل کرد. بله، از نظر علمی امکان تبدیل سرب به طلا وجود دارد، اما هزینه آنقدر زیاد است که بهتر است همان سرب را دوست داشته باشیم!
کیمیاگران شاید با رؤیای طلا و جاودانگی کارشان را شروع کردند، اما چیزی که بهجای گذاشتند، ارزشمندتر از هر گنجی بود. آنها پایهگذاران علمی شدند که امروز زندگی ما را متحول کرده است. اگر روزی در آزمایشگاه، کسی را دیدید که با دقت محلولها را مخلوط میکند، یادآوری کنید که این علم، از دل رؤیاهای بلندپروازانه و اشتباهات خندهدار کیمیاگران زاده شده است. شاید آنها هرگز طلا پیدا نکردند، اما میراثی درخشانتر از طلا به ما هدیه دادند.
انتهای پیام/