آیا وزیر ارتباطات اینترنت بدون فیلتر دارد؟
به گزارش خبرگزاری آنا؛ انتشار بروزرسانی جدید ایکس، بار دیگر سبب شد تا رسانهها، مطبوعات و انسانرسانههایی که عمدۀ آنها حامی جریان فکری غالب در دولت چهاردهم نیز محسوب میشوند، بحث خطوط سفید را ضمن استفاده از برچسب جهتدار و مملو از سیاه نمایی «اینترنت طبقاتی» پیش بکشند.
ساعتی از معرفی قابلیت جدید نگذشته بود که تارنماهای اینترنت و حسابهای شبکهها و پیامرسانهای اجتماعی پر شد از گزارشها و پستهایی که هرکدام بسته به جریان سیاسی و فکری که نمایندگی میکردند، یک یا چند نفر را نام میبردند که موقعیت مکانی حساب آنها داخل ایران است و نتیجه میگرفتند که با توجه به محدود بودن ایکس در ایران، عدم تغییر موقعیت مکانی به معنای استفاده از خط سفید یا در اصطلاح آنها «اینترنت طبقاتی» است.

گویی همین زد و خوردهای رسانهای بود که سبب شد تا سیّدستار هاشمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت چهاردهم چند ساعت بعد از ارائۀ قابلیت جدید ایکس، موقعیت مکانی حساب کاربری خود را از «ایران» به «West asia» یا همان عبارت کلی «غرب آسیا» تغییر دهد، با این امید که ترکشهای این جنگ رسانهای دامن وزارتخانۀ تحت مدیریت او را نگیرد.
اقدامات متناقض آقای وزیر
وزیر ارتباطات کابینۀ چهاردهم پیشتر نیز وقتی یکبار عبارت «اینترنت طبقاتی» توسط جریان رسانهای عمدتاً حامی دولت داغ شده بود، طی پستی در حساب کاربری میکروبلاگ اجتماعی آمریکایی ایکس خود نوشته بود:

هاشمی در آن مقطع به صراحت با تکرار عبارت «اینترنت طبقاتی» مدعی شده بود که اینگونه استفاده از سکوهای محدود شده را نمیپسندد و معتقد به دسترسی یکسان همۀ کاربران به تمام سکوها و سرویسهای اینترنتی است، در این گزارش بنایی بر بررسی این موضوع نداریم که درستی چنین انگارهای را بررسی کنیم، ولی اقدام وزیر ارتباطات بعد از ارائه قابلیت جدید به نظر تلاشی برای عبور از پاسخگویی به افکار عمومی میرسد تا این سوال مطرح نشود که «آقای وزیر شما که مخالف اینترنت به قول خود طبقاتی هستید، چرا موقعیت مکانی حساب میکروبلاگ اجتماعی آمریکاییتان «ایران» را نشان میداد و اگر از خط سفید استفاده نمیکردید و رطب نخورده بودید، چرا این نشانه را طی چند ساعت تغییر دادید؟»
دور از ذهن و بعید به نظر میرسد که وزیر و مدیران ارشد او در وزارتخانهای که متولی ارتقاء و پیشرفت زیرساختهای ارتباطی کشور است و البته کنترل پهنای باند بینالملل، داخلی و ترانزیت داده را در دست دارد، خود را هرروز درگیر یافتن ابزاری برای عبور از محدودیتها یا در اصطلاح «پالایش شکنی» کنند که فعال باشد. این وزارتخانه مجری سیاستهای اینترنتی کشور محسوب میشود و تعامل نزدیکی نیز با دستگاههای ذیصلاح برای تصمیمگیری دربارۀ محدودیتها دارد، بنابراین اینکه افکار عمومی بپذیرد که وزیر، معاونان و مدیران ارشد وزارت ارتباطات آن هم در شرایطی که تقریباً روزی نیست که فعالیتی در ایکس آمریکایی نداشته باشند، مانند کاربران ایرانی کم تعداد این میکروبلاگ آمریکایی از پالایششکنها استفاده میکنند و خط سفید ندارند، چندان سازگار با منطق نیست.
نیاز به مقرراتی که قابل تفسیر نباشد
البته استفاده از خط سفید برای مسئولان، فعالین رسانهای و هر قشری که قانون براساس ضوابط مصوب نهادهای مسئول تأیید کرده باشد، ایرادی ندارد، شاید حضور برخی مسئولین یا فعالین رسانهای در سکوهای محدود شده نیز برای کشور مفید باشد، ولی مرجع تصمیمگیری دربارۀ این گذاره نباید خود شخص مسئول باشد.
براساس شنیدهها و پیگیریهای خبرنگار فناوری آناتک در دورۀ شهید رئیسی و مدیریت دولت سیزدهم، سندی تحت عنوان «ضوابط حضور مسئولین در شبکههای اجتماعی» در صحن شورای عالی فضای مجازی مصوب شده بود که ساز و کار مشخصی برای تصمیمگیری دربارۀ مسئولین مجاز برای فعالیت در شبکههای اجتماعی مشخص میکرد، ولی با شهادت رئیس دولت سیزدهم و تغییر دولت، این سند در عمل به بایگانی رفت و تاکنون ابلاغ نشده است، به همین جهت رخنهای در قوانین و مقررات کشور وجود دارد، تا مسئولان برای حضور خود در سکوهای ایرانی بهانه تراشی کنند.
هرچند سند دیگری تحت عنوان «سیاستها و اقدامات ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی» در دورۀ دبیری «ابوالحسن فیروزآبادی» توسط شورای عالی فضای مجازی تصویب شده است که تصریح میکند؛ «نهادها و مؤسـسات دولتی و عمومی غـیردولتی، تبلـیغات خود در محـیط پیامرسانهای اجتماعی را صرفاً از طریق پیامرسانهای اجتماعی داخلی دارای بیش از یک میلیون کاربر فعال انجام دهند. فهرست این پیامرسانهای اجتماعی توسط وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات منتشر و به روز خواهدشد.» ستار هاشمی خود نیز در آن دوره در وزارت ارتباطات و شرکت زیرساخت (براساس اطلاعات موجود در فضای وب) مسئولیت داشته است و آگاهی کافی نسبت به متن این اسناد دارد.
شاید برخی مسئولین حاضر در سکوهای غیر ایرانی مدعی شوند که این سند به دستگاهها اشاره میکند و حساب شخصی مدیران آن را مورد تأکید قرار نمیدهد، ولی یک سوال اینجا مطرح میشود، اگر وزیر ارتباطات یا هر مسئول دیگری موضوعی غیر از مسائل مربوط به دستگاه خود را داخل حساب کاربری خود منتشر کند، به اندازۀ تبلیغات و بیان موضوعات دستگاه تحت مدیریت بازدید و تعامل دریافت خواهد کرد؟ بنابراین مسئول دولتی در حقیقت در حال تبلیغ دستگاه خود در یک سکوی آمریکایی است که جای تعجب دارد.
مواضع متناقض بیش از هرچیزی مردم را آزار خواهد داد
همانطور که پیشتر گفتیم، اگر مقررات یا قوانین کشور گروهی را مجاز به دسترسی به خط سفید یا برخی سکوهای محدود شده دانسته باشد، ایرادی وارد نیست و آن کاربر میتواند از امکان قانونی دریافت شده، استفاده کند، ولی وقتی مسئول یا هر شخص اثر گذار اجتماعی در فضای رسانه مواضعی میگیرد که رفتارش نشانههایی از نقض آن دارد، از نظر مردم رفتاری متناقض تلقی خواهد شد و بیش از هرچیزی، از جمله عبارتی تحت عنوان «اینترنت طبقاتی» مردم را آزار میدهد.
البته این احتمال را نمیتوان از منظر فنی به طور کامل مردود دانست که وزیر ارتباطات با توجه به دانش فنی خود با استفاده از پروتکلهایی مانند وارپ یا مسک به ایکس دسترسی پیدا کرده باشد، ولی چنین احتمالی به دلایلی که پیشتر گفتیم و دسترسیهای زیرساختی و اداری مدیران وزارت ارتباطات چندان با منطق جور در نمیآید، رفتار شتابزده و منفعلانه وزیر ارتباطات در تغییر موقعیت مکانی حساب نیز استفاده از اینترنت سفید را محتملتر میکند.
حراست از دادههای ملی بر عهدۀ همۀ مسئولین است
مسئلۀ بعدی که عمدتاً توسط برخی از مدیران دولتی و غیردولتی نادیده گرفته میشود، اشراف دادهمحور سکوهای غربی بر عملکرد کاربران خود است، این موضوع برای کاربران عادی هم خطراتی دارد، وای به اینکه کاربر استفاده کننده جایگاهی در سطح مدیریت ارشد کشوری داشته باشد که همین چندی پیش مورد تهاجم کشور مبداء سکو (آمریکا) قرار گرفته است.
چنین سهلانگاری و تغافلی به خصوص از سوی مدیران ارشد وزارت ارتباطات با توجه به اشراف فنی که نسبت به ارزش دادهها در عصر حاضر دارند، بیش از همه نپذیرفتنی است؛ چرا که مدیران دارای دانش فنی بهتر از هرکسی میدانند که غربیها با دسترسی به دادهها و کلان دادههای مردم عادی و مسئولان ما امکان انجام چه اقدامات مخربی علیه ایران را پیدا میکنند، بنابراین انتظار میرود که مدیران فنی پیش از سایرین رعایت کنند.
چرا باید شبکۀ اجتماعی فردی ضد ایرانی را تقویت کرد؟
مسئلۀ دیگری هم در این میان وجود دارد که چندان به آن توجه نمیشود، حساب وزیر ارتباطات و بسیاری از مدیران ارشد دولتی و البته غیر دولتی «تیکآبی» دارد و صاحبان این حسابها باید برای برخورداری از این نشان، ماهانه به صاحب سکو «ایلان ماسک» که بارها مواضع ضد ایرانی داشته است، مبلغ مشخصی در فواصل زمانی معین پرداخت کنند، فرقی نمیکند که مقدار پول چقدر است، ولی آیا ضرورت دارد که وزیر ارتباطات ایران یا هر شخص دیگری در دولت، مجلس و سایر دستگاهها که ارزی ولو محدود از کشور خارج کنند که منجر به تقویت یک سکوی ضد ایرانی میشود.
اینجا بار دیگر جای سند ابلاغ نشدۀ ضوابط حضور مسئولان در سکوهای اجتماعی حس میشود، تا براساس ضوابطی کامل و جامع مشخص شود که کدام مدیر یا دستگاه اداری لجازۀ فعالیت در سکوهای غربی را دارد و مشمول فتوای کلی رهبری دربارۀ حرمت تقویت مالی نرمافزارهای خارجی نمیشود، تا فضای اجتهاد دستگاهی و شخصی در نظام اداری کشور مدیریت و محدود شود.
رهبر انقلاب چند سال قبل در پاسخ به استفتائی دربارۀ حرمت استفاده از نرمافزارهای خارجی، شرط عدم تقویت را مطرح میکنند و چنین پاسخ سوال را میدهند:

بنابراین با توحه به خط مشی اعلام شده از سوی رئیس جمهور برای کابینۀ چهاردهم مبنی بر حمایت از منویات رهبر معظم انقلاب در دولت، از همۀ دستگاه و مدیران دولتی به خصوص با توجه به ضرورت حفاظت بیشتر از دادههای شخصی و اداری و عدم تقویت نرمافزارهای خارجی انتظار میرود که ضمن کمرنگ کردن حضور در سکوهای غربی، اقداماتی عملی در راستای تقویت زیستبوم و سرویسهای ملی با راهکارهای مختلف از جمله حضور حقوقی و حقیقی خود انجام دهند.
انتهای پیام/


