برگزاری نشست آینده فرزندان در عصر هوش مصنوعی و آمادگی خانواده‌ها

برگزاری نشست آینده فرزندان در عصر هوش مصنوعی و آمادگی خانواده‌ها
نشست تخصصی آینده فرزندان در عصر هوش مصنوعی و آمادگی خانواده‌ها با هدف بررسی ابعاد مختلف هوش مصنوعی و تأثیر آن بر تربیت نسل آینده، در مؤسسه تبیان برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری آنا، نشست آینده فرزندان در عصر هوش مصنوعی و آمادگی خانواده‌ها با هدف بررسی تخصصی فرصت و تهدیدهای هوش مصنوعی در زندگی خانواده‌ها در مؤسسه تبیان با حضور مهدی واحدی استادیار تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی، محمد احسان خرامید، کارشناس و فعال رسانه و فضای مجازی و حسین غفاری معلم و پژوهشگر تربیت و رسانه برگزار شد.

مهدی واحدی، استادیار تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی، در این نشست به تبیین فرصت‌ها و تهدیدهای هوش مصنوعی در حوزه تربیت، به‌ویژه نقش خانواده‌ها پرداخت و بر لزوم شکل‌گیری یک فهم صحیح و سیاست‌گذاری منسجم در این زمینه تأکید کرد.

مهدی واحدی در ابتدای سخنان خود با اشاره به نفوذ نامرئی اما همه‌جانبه هوش مصنوعی در زندگی، گفت: به نظر می‌رسد که ابتدا باید فهم صحیحی از این پدیده به دست بیاوریم تا بتوانیم در مورد فرصت‌ها و تهدیدها و همچنین نسبت خانواده‌ها با هوش مصنوعی و اینکه چه باید کرد، صحبت کنیم. این فهم صحیح یا نسبتاً صحیح در این گفت‌وگو بسیار مهم است.

وی با هشدار درباره یک «ادراک عمومی مخاطره‌آمیز» در جامعه افزود: هرگونه بحث تربیتی پیرامون هوش مصنوعی، امروز آزمون و خطای صرف نیست. برنامه‌های آموزشی که کودکان و نوجوانان استفاده می‌کنند، سیستم‌های نظارتی در شبکه‌های اجتماعی و انواع ابزارهای فناوری، گفت‌وگوهای روزمره ما؛ رد پای هوش مصنوعی در همه این‌ها نیست، بلکه یک لایه نامرئی اما بسیار حاضر و هنجارشده است.

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی حوزه‌های نفوذ هوش مصنوعی را بسیار گسترده خواند و تصریح کرد: هوش مصنوعی در آموزش هست، در تفریحات هست، در ارتباطات هست و حتی در شکل‌گیری هویت کودکان و نوجوانان ما امروز کاملاً ردش دیده می‌شود. در واقع محدود کردن آن صرفاً به چت‌ها می‌تواند ما را غافل کند از بخش اعظم و البته نامرئی تأثیر هوش مصنوعی بر موضوع تربیت و زندگی کودکان ما.

واحدی پرسش کلیدی را اینگونه مطرح کرد: آیا فناوری هوش مصنوعی می‌تواند یک ابزار برای توانمندسازی نسل آینده ما تبدیل شود یا اینکه خطر پنهانی برای حوزه‌های مختلفی مثل حریم خصوصی، خلاقیت، استقلال کودکان و گفت‌وگو است؟ این پرسش می‌تواند راهگشای برخی از مباحث باشد.

وی با بیان اینکه «ما در آستانه یک گذار تاریخی در حوزه فناوری هستیم»، به فرصت‌های بی‌نظیر این فناوری اشاره کرد: هوش مصنوعی امروز می‌تواند شکاف‌های آموزشی را به شدت کاهش دهد، می‌تواند آموزش را شخصی‌سازی کند و متناسب با شرایط هرکدام از فرزندان و دانش‌آموزان ما باشد و در واقع می‌تواند کودکان ما را برای دنیای جدید آماده کند.

این کارشناس تکنولوژی آموزشی در عین حال به نگرانی‌های جدی نیز اشاره کرد و هشدار داد: اگر برای این نگرانی‌ها برنامه وجود نداشته باشد، با مخاطراتی مواجه خواهیم شد. نگرانی‌هایی مثل جایگزینی ارتباطات انسانی که الان در میان بچه‌های ما به جهت مواجهه و کاربست بی‌مهابای هوش مصنوعی شاهد آنیم. کلان‌داده‌های کودکان ما که بدون نظارت و از طریق اسباب‌بازی‌ها و اپلیکیشن‌های مختلف جمع‌آوری می‌شوند، می‌توانند مخاطراتی برای خانواده‌ها و جامعه ایجاد کنند. الگوریتم‌های هوش مصنوعی خود نیز مسئله مهم و نگران‌کننده‌ای هستند.

واحدی با بیان اینکه ما در میانه یک «دوگانه تاریخی» قرار داریم، به وضعیت سیاست‌گذاری در جهان اشاره کرد: امروز دنیا نسبت به اصل قانون‌گذاری و قاعده‌مند کردن هوش مصنوعی به جدیت فکر می‌کند. کشورهای پیشرو در حوزه سواد و تربیت رسانه‌ای در حال اقدام هستند.

وی در ادامه به تحلیل وضعیت ایران پرداخت و با بیان اینکه «ما زودتر از فناوری‌های قبلی مثل ویدئو، اینترنت و ماهواره، این فناوری را بدون مقاومت پذیرفتیم»، این ادعا را که این پذیرش به دلیل «تغییر پارادایم‌های ذهنی سیاست‌گذاران» است، رد کرد و گفت: اگر چنین بود، ما در این چهار پنج سال اخیر باید شاهد اتفاقات مهمی می‌بودیم که هنوز با آن مواجه نشده‌ایم. این سوال مطرح است که سازمان‌های متولی به کجا رسیدند و الان چه نقشی در سیاست‌گذاری و قاعده‌گذاری هوش مصنوعی در کشور دارند؟ مسئله هوش مصنوعی در نظام تعلیم و تربیت ما کجاست؟

این استاد دانشگاه با اشاره به ارتباطش با نهادهای سیاست‌گذار افزود: تا جایی که من اطلاع دارم، هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است. در حالی که اگر فهم درست و دقیقی از جایگاه هوش مصنوعی در دنیای کنونی وجود داشت، ما الان باید دغدغه‌ها را در قالب فعالیت‌های ناظر بر قاعده‌گذاری، تنظیم‌گری و حتی کنش و واکنش در سطح مدرسه می‌دیدیم که تا آنجا فاصله داریم.

واحدی در ادامه با اشاره به نفوذ همه‌جانبه هوش مصنوعی در زندگی افزود: هوش مصنوعی تنها به چت‌ها محدود نیست، بلکه لایه‌ای نامرئی اما بسیار حاضر در آموزش، تفریح، ارتباطات و حتی شکل‌گیری هویت کودکان ماست. محدود کردن درک ما به چت‌ها، ما را از بخش اعظم تأثیرات آن غافل می‌کند.

وی پرسش کلیدی را اینگونه مطرح کرد: آیا این فناوری می‌تواند ابزاری برای توانمندسازی نسل آینده باشد یا خطری پنهان برای حریم خصوصی، خلاقیت و استقلال کودکان؟

این استاد دانشگاه با بیان اینکه «در آستانه یک گذار تاریخی هستیم»، به دوگانگی موجود اشاره کرد: از یک سو، هوش مصنوعی می‌تواند شکاف آموزشی را کاهش دهد، آموزش را شخصی‌سازی کند و کودکان را برای دنیای جدید آماده کند. از سوی دیگر، نگرانی‌های جدیی مثل جایگزینی ارتباطات انسانی، سو استفاده از کلان‌داده‌های کودکان و الگوریتم‌های غیرشفاف وجود دارد.

واحدی با انتقاد از سکون نهادهای متولی گفت: اگر فهم درستی از جایگاه هوش مصنوعی وجود داشت، باید تاکنون شاهد فعالیت‌های ناظر بر قاعده‌گذاری و حتی کنش در سطح مدرسه می‌بودیم، اما متأسفانه هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است.

وی در تحلیل این وضعیت افزود: به نظر می‌رسد جنس هوش مصنوعی و گستره وسیع آن به حدی است که مباحث مقاومت و ایستادگی در برابر آن، عقلانی به نظر نمی‌رسد. همین موضوع منجر به فضای بی‌تصمیمی فعلی شده است. ما نه در فضای ممانعت و مواجهه منفی و نه در فضای آمادگی کامل برای برنامه‌ریزی دقیق هستیم.

برگزاری نشست آینده فرزندان در عصر هوش مصنوعی و آمادگی خانواده‌ها

محمد احسان خرامید، کارشناس و فعال رسانه و فضای مجازی در نشست آینده فرزندان در عصر هوش مصنوعی و آمادگی خانواده‌ها در مؤسسه تبیان، با بیان اینکه کودکان امروز پیش از هر آموزشی یک همکار دیجیتال در کنار خود دارند، هشدار داد: هوش مصنوعی بدون هیچ چهارچوب تربیتی در حال بلعیدن حریم خانواده‌هاست و ما هنوز حتی به درستی نمی‌دانیم خوب است یا بد.

وی در ادامه با اشاره به دوگانگی شدید در مواجهه با این فناوری افزود: از یک طرف، در سطوح مدیریتی و دانشگاهی، هوش مصنوعی به عنوان یک تسهیل‌گر و ابزاری برای صرفه‌جویی در زمان دیده می‌شود. اما از طرف دیگر، همین فناوری برای یک دانش‌آموز و خانواده‌اش می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

وی با بیان مثال عینی از پسر ۱۰ ساله خود توضیح داد: متوجه شدم او ساعات زیادی را صرف تهیه محتوایی می‌کند که به راحتی با کمک هوش مصنوعی در کمتر از ۵ دقیقه قابل انجام است. اینجا است که باید به بچه آموخت چگونه می‌تواند هوشمندانه‌تر از ابزار استفاده کند و وقت خود را برای کارهای دیگر آزاد کند.

این کارشناس فضای مجازی در پایان بر ضرورت ارائه راهکارهای کاربردی و مشخص به خانواده‌ها تأکید کرد و گفت: خانواده‌ها به شدت نیازمند دریافت راهکار هستند. آن‌ها باید بدانند از این پس دقیقاً چه کار کنند و چگونه با این پدیده برخورد کنند.

هوش مصنوعی یک مهارت عمومی است، نه ابزار ممنوع

محمد احسان خرامید در ادامه با اشاره به فرصت‌ها و تهدیدهای این فناوری، بر لزوم ایجاد یک «پروتکل خانوادگی» برای استفاده از هوش مصنوعی تأکید کرد و گفت: خانواده‌ها باید با یک مدل چراغ راهنمای سبز، زرد و قرمز، قوانین مشخصی برای خود تعریف کنند.

وی در تشریح این پروتکل افزود: «سبز» شامل استفاده‌های مفید و ایمن مانند کمک در ایده‌پردازی، تمرین لغات یا خلاصه‌برداری تحت نظارت است. «زرد» مربوط به مواردی است که نیاز به نظارت دقیق‌تر دارد، مانند دریافت محتوای آموزشی که ممکن است مبتنی بر منابع غیرموثق باشد. «قرمز» اما خط قاطع است: وارد کردن هرگونه داده خصوصی، ارسال عکس شخصی کودکان و هرگونه اشتراک‌گذاری اطلاعات حساس به طور مطلق ممنوع است.

این کارشناس فضای مجازی با رد این تصور که هوش مصنوعی فقط مخصوص برنامه‌نویس‌ها است، تصریح کرد: این یک مهارت عمومی است که همه باید بیاموزند. اما نکته کلیدی اینجاست که قضاوت نهایی باید در اختیار انسان باقی بماند. حتی در پروژه‌های تخصصی رصد داده و داده‌کاوی، همیشه تأکید می‌کنیم که گزارش‌های تولید شده توسط ماشین باید توسط نیروی انسانی متخصص بررسی و تحلیل شوند.

خرامید به فرصت‌های مهم هوش مصنوعی اشاره کرد و گفت: این فناوری می‌تواند عدالت آموزشی را برای دانش‌آموزان مناطق محروم و روستایی به ارمغان آورد. در مناطق دورافتاده‌ای که دسترسی به آموزش باکیفیت محدود است، هوش مصنوعی می‌تواند فرصت برابری ایجاد کند. همچنین می‌تواند به تقویت مهارت‌های مورد نیاز آینده کمک کند.

وی در ادامه به چندین خطر جدی اشاره کرد: نخست، هذیان و خطای خروجی‌های هوش مصنوعی است که همیشه درست نیستند. دوم، مسئله حریم خصوصی و ردپای دیجیتال که باید به کودکان آموزش داده شود. سوم، وابستگی و کاهش تلاش‌های شناختی که مانند خلبان خودکار عمل می‌کند و ممکن است مهارت‌های اصلی را تضعیف کند.

این فعال فضای مجازی با اشاره به تجربه شخصی خود گفت: در خانواده ما، این پروتکل به صورت مشارکتی اجرا می‌شود. برای مثال، دخترم که کلاس اول است، برای تمرین کلمات هم‌معنی از هوش مصنوعی کمک می‌گیرد، ولی تحت نظارت این کار انجام می‌شود. یا پسرم برای خلاصه‌برداری و ایده‌پردازی از آن استفاده می‌کند، اما همیشه خروجی را بررسی می‌کنیم.

خرامید در پایان تأکید کرد: نکته کلیدی این است که هوش مصنوعی را به عنوان یک دستیار ببینیم، نه جایگزین. ما باید به کودکان بیاموزیم که چگونه از این ابزار به صورت هوشمندانه استفاده کنند، در عین اینکه مهارت‌های تفکر انتقادی و قضاوت انسانی خود را حفظ و تقویت کنند.

برگزاری نشست آینده فرزندان در عصر هوش مصنوعی و آمادگی خانواده‌ها

حسین غفاری معلم و پژوهشگر تربیت و رسانه در نشست آینده فرزندان در عصر هوش مصنوعی و آمادگی خانواده‌ها در مؤسسه تبیان به بیان دیدگاه‌های خود درباره ماهیت، سرعت گسترش و پیامدهای هوش مصنوعی پرداخت و دو نگرانی بنیادین را درباره این پدیده تشریح کرد.

حسین غفاری با اشاره به سرعت شگفت‌انگیز تحولات، اظهار داشت: این یک اپلیکیشن یا یک قابلیت نرم‌افزاری اضافه شده نیست؛ این پدیده در مقابل چشمان ما اتفاق افتاده و ما دیگر اولین کسانی هستیم که تا حدی درست بالاخره شدنی بودنش را باور کرده‌ایم. دیجیتالی‌شدن، موبایلی‌شدن، همه فقط پیش‌غذا بود؛ این فقط سالاد قبل از شروع غذای اصلی بود. آنچه اکنون شاهد آن هستیم، اولین پدیده‌های جدی هوش مصنوعی است که حرف می‌زند و توسعه داده شده. این تازه شروع شده و پس از دو سال، من چنین نگاهی به آن دارم: تمام فرآیند دیجیتال‌سازی اتفاق افتاده، همه آن فقط گرم کردن بازیکن برای ورود به زمین مسابقه بود. این چیزی که الان دارید می‌بینید، اولین نسخه از آینده است.

این پژوهشگر تربیت با تأکید بر اینکه این اساساً یک پروژه دیجیتال‌سازی یا موبایل نیست، بلکه پروژه عصر جدید هوش مصنوعی است افزود: شما اولین نسخه‌های آزمایشی را می‌بینید که افراد عادی بدون هزینه در حال استفاده از آن هستند. در حالی که ما در مدارس و با خانواده‌ها درباره قانون‌گذاری و برنامه‌ریزی صحبت می‌کنیم، اما اگر قرار است درباره چیزی که می‌بینید اندکی تأمل کنیم، باید نگرانی‌هایمان را مشخص و دور آن خط بکشیم.

غفاری دو نگرانی ریشه‌ای را اینگونه برشمرد: نگرانی اول من، مختص من به عنوان یک مسلمان علاقمند به تربیت نسل نیست، بلکه مشترک است. باید بدانیم که بشر تا مدت‌ها نمی‌داند این فناوری چه خواهد کرد. مدل توسعه فناوری مبتنی بر نگاه به جلو نیست؛ اگر به نتیجه نرسد، عقب می‌آید و چاله را پر می‌کند. شرکت‌های توسعه‌دهنده، روز به روز محصول را به‌روز می‌کنند. آن‌ها اصلاً نمی‌دانند که سرمایه‌گذاری و طراحی‌شان چه خواهد کرد با زندگی انسان؟ این فناوری در پنج سال آینده به کدام سمت خواهد رفت و تبعاتش چیست؟

وی با ذکر مثال نقص فنی در سیستم‌های هوش مصنوعی گفت: تازه در مصاحبه‌ای فهمیدیم که چرا هوش مصنوعی مولد هیچ سوالی را رد نمی‌کند. لذا هر سوالی از آن بپرسیم و بلد نباشد، با اعتماد به نفس جواب بدهد و این می‌تواند دو سال ما را گمراه کند.

این معلم با ارائه یک تصویر سینمایی هشدار داد: «من استعاره‌ای از فیلم سینمایی عصر جدید مطرح می‌کنم. دستگاهی که قرار بود غذای کارگران را سریع‌تر و باکیفیت‌تر آماده کند، بدترین شکل ممکن را ارائه داد. پشت صحنه، سیم‌ها را چپ و راست می‌کردند و درست نمی‌شد. این استعاره باید در ذهن همه ما باشد. ما با پدیده‌ای طرفیم که خودش نمی‌داند دارد چه می‌کند، نمی‌داند چه بلایی سر خانواده‌ها، معلمان و دستگاه دیجیتال زندگی می‌آورد. ورودش به عرصه طبیعی تربیت فرزند، یک آزمون و خطای بزرگ است.

غفاری نگرانی دوم خود را ذیل جهان‌بینی توسعه‌دهندگان این فناوری بیان کرد: نگرانی دوم من درباره فلسفه حاکم بر فناوری است. حتی اگر این فناوری شروع به اصلاح کند، به این خاطر که توسعه و حکمرانی آن توسط ما انجام نمی‌شود، توسط نگاه آلمانی [غربی] انجام می‌شود، باز هم حتماً خطرناک و ترسناک خواهد بود. هدف نهایی آن رسیدن به آرمان‌های امروز غرب، مثل برابری مطلق نژادی و جنسیتی است، نه آرمان‌های تربیتی الهی.

وی در پایان با پذیرش غیرقابل‌اجتناب بودن این فناوری گفت: غیرقابل اجتناب است، می‌آید و باید یاد بگیریم با آن زندگی کنیم، مثل همه چیز. با خانواده درباره آن صحبت کنید. اما حواس‌مان باشد هرچقدر هم ترسناک شود، در نهایت نباید صحبت‌هایمان به جایی برسد که فقط بترسیم. حتماً می‌شود کاری انجام داد، اما با خوش‌خیالی حل نمی‌شود. با تنظیمات، مثلاً محدود کردن ساعت مصرف، مشکل ذاتاً حل نمی‌شود، ولی بله ما می‌توانیم کارهای زیادی انجام دهیم.

هوش مصنوعی در حال تضعیف انسان واقعی است

حسین غفاری در ادامه با تشریح مکانیسم تأثیر هوش مصنوعی بر توانایی‌های انسانی افزود: دستگاه‌های دیجیتال یکی از اندام‌های مهم بدن یعنی ذهن را هدف گرفته‌اند. آنها شما را از کارهای تکراری خلاص می‌کنند، اما در عین حال آن عضو را تضعیف می‌کنند. من الان در گوشی ۵۰۰ شماره تلفن دارم که در ذهنم نیست. چون عادت کرده‌ام از حافظه گوشی استفاده کنم، حتی ۲۰ شماره را هم به خاطر نمی‌سپارم.

این پژوهشگر تربیت با بیان مثال‌های عینی هشدار داد: این وابستگی به فناوری روزبه‌روز بیشتر می‌شود. از تشخیص چهره توسط موبایل تا چت‌هایی که جای گفتگوی واقعی را گرفته‌اند. باید بپرسیم این فناوری قرار است چه چیزی از ما بگیرد و چه چیزی را تضعیف کند؟

غفاری با اشاره به خطر از دست دادن مهارت‌های پایه انسانی تأکید کرد: اگر فهمیدی که گفتگوی زیاد با ربات ممکن است تکلم تو را مثل قدیم تضعیف کند، باید تصمیم بگیری که آیا این را می‌خواهی یا نه؟ اینجا باید انتخاب کنیم.

وی با انتقاد از کیفیت هوش‌های مصنوعی موجود گفت: تجربه دو ساله نشان می‌دهد هوش مصنوعی در اختیار ما به شدت دقیق و در عین حال مشکوک است. وقتی درباره گلستان سعدی یا مولانا سوال می‌پرسی، بعضی جاها درست جواب می‌دهد، بعضی جاها از خودش می‌سازد. باید تفکر انتقادی را تقویت کنیم.

این کارشناس با اشاره به سوگیری‌های زبانی و فرهنگی هوش‌های مصنوعی هشدار داد: این بانک‌های اطلاعاتی همه از زبان انگلیسی ترجمه شده‌اند، از زبان چینی ترجمه نشده‌اند. روی گویش فارسی تحلیل داده نشده. پس باید با احتیاط استفاده کنیم.

غفاری در بخش دیگری از سخنانش به خطر جایگزینی کامل هوش مصنوعی با واقعیت پرداخت: اول موبایل بین تو و زندگی واقعی واسطه شد، حالا هوش مصنوعی دارد جایگزین جامعه می‌شود. از راهنمایی سفر گرفته تا معلم و مرشد. اینجاست که باید بپرسیم اگر بچه از بدو تولد هویتش را از هوش مصنوعی بگیرد نه از خانواده و فرهنگ ایرانی-اسلامی، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

وی در پایان بر تقویت مهارت‌های پایه انسانی تأکید کرد: راه حل، تقویت هسته مرکزی انسانیت است: تفکر منطقی، تفکر نقاد، ارتباطات عاطفی و سواد پایه. انسانی که اینها را دارد، سوار بر هوش مصنوعی می‌شود وگرنه هوش مصنوعی سوار بر او خواهد شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا