در نشست خانه گفت‌وگو مطرح شد

صفایی: تحریم‌های شورای امنیت عطف‌ بما‌سبق نمی‌شود/ زراعت‌کیش: ۲۰۲۵ با ۲۰۱۰ فرق دارد/ زارعی: دستور کار حفظ ایران است

صفایی: تحریم‌های شورای امنیت عطف‌ بما‌سبق نمی‌شود  زراعت‌کیش: ۲۰۲۵ با ۲۰۱۰ فرق دارد  زارعی: دستور کار حفظ ایران است
سی‌ونهمین نشست هم‌اندیشی از سلسله نشست‌های «دانشگاه، خانه گفت‌وگو» به بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی و اقتصادی مکانیسم موسوم به «اسنپ‌بک» یا بازگشت خودکار تحریم‌های ضدایرانی اختصاص یافت و اساتیدی چون عبدالحسین صفایی، کفایت صالحی، مجتبی زارعی و سیدیعقوب زراعت‌کیش نکات مهمی را درباره نحوه و تأثیر بازگشت احتمالی تحریم‌های سازمان ملل عنوان کردند.

به گزارش خبرگزاری آنا، «خانه گفتگو» دانشگاه آزاد اسلامی روز دوشنبه ۲۴ شهریور، نشستی با موضوع «بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی و اقتصادی مکانیسم اسنپ‌بک» برگزار کرد.

در این نشست، مسئولین، اعضای هیأت علمی دانشگاه و میهمانانی ویژه حضور داشتند تا تحلیلی عمیق و همه‌جانبه از تبعات بازگشت خودکار تحریم‌های ضدایرانی که به مکانیسم ماشه معروف است، ارائه دهند.

این نشست که به صورت برخط پخش شد، گفت‌وگو محور بود و خبرگزاری آنا مهم‎ترین بخش‌های آن شامل سخنرانی میهمانان اصلی را به صورت مکتوب ارائه می‌کند:

بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی و اقتصادی مکانیسم اسنپ‌بک در نشست خانه گفتگو

«کفایت صالحی» دکترای حقوق بین الملل، مدرس دانشگاه و عضو کمیسیون حقوق بین‌الملل:

تروئیکا مدعی است اختلاف با ایران بر سر فعال سازی مکانیسم اسنپ‌بک (در چارچوب برجام و قطعنامه ۲۲۳۱)، یک اختلاف سیاسی نیست؛ بلکه یک اختلاف حقوقی است و باید طبق موازین حقوقی با آن برخورد کرد.

در مقابل، ما باید با اعتبار به حقوق بین‌الملل و قواعد حقوق بین‌الملل اثبات کنیم که این یک ادعای سیاسی است و حقوقی نیست.

ما برجام را به عنوان یک موافقتنامه چندجانبه که در سال ۲۰۱۹ پس از مذاکرات طولانی بین ایران و گروه ۵+۱ شکل گرفت و همچنین با تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، به یک سند بین‌المللی لازم الاجرا پیوند خورد و هدف اصلی آن تضمین صلح‌آمیز به ازای رفع تدریجی تحریم‌ها بود. 

اما در سال ۲۰۱۸، آمریکا به طور یک‌جانبه از توافق خارج شد و عملاً رفتارش مخالفت صریح با اصل حسن نیت و همچنین نقض ماده ۲۶ کنوانسیون وین بود.

خروج آمریکا نه تنها توازن تعهدات را به هم زد؛ بلکه فضای بی اعتمادی را در سطح بین‌الملل قوی‌تر و قوی‌تر کرد. این بی اعتمادی شدید خودش یکی از معضلات جامعه بین المللی را رقم زد.

 ما به وضعیت فعال سازی اسنپ‌بک، می‌توانیم یک سری ایرادات شکلی بگیریم و یک سری ایرادات ماهوی.

اگر بخواهیم به بحث ایرادات شکلی بپردازیم و نقض اصول بین‌الملل را بررسی کنیم، می‌توانیم بگوییم که با توجه به بند ۳۶ برجام، روند حل اختلاف، یک روند حقوقی نبود و سه کشور اروپایی کاملا مغرضانه و سیاسی این روند را در پیش گرفتند و قبل از اینکه آن را به کمیسیون‌های مشترک و هیأت مشورتی ارجا دهند و بعد، در صورت عدم حل اختلاف به شورای وزرا رجوع کنند؛ بدون رعایت این مراحل دست به اقدام زدند.

چون مراحل به ترتیب طی نشده، ما هم می‌توانیم بگوییم که این ادعا یک ادعای سیاسی بیش نیست. همچنین اگر بخواهیم مورد بعدی ایرادات شکلی را در نظر بگیریم باید بگوییم که «اقدام مستقیم» یعنی اینکه مستقیما شورای امنیت را درگیر کنیم، این خودش به منزله نقض آیین حل اختلاف است.

یعنی قبل از اینکه مسئله به شورای امنیت ارجاع شود، قطعا مکانیسم‌هایی برای حل اختلاف وجود داشته است. برای همین بر سیاسی بودن موضع کشور‌های غربی تأکید می‌کنم.

سابقه تاریخی هم وجود دارد و در سال ۲۰۲۰ وقتی آمریکا از برجام خارج شد، تروئیکا این اقدام را فاقد وجاهت خواند. خب؛ الان چرا باید موضعی متفاوت اتخاذ کنند؟

در این میان، ایرادات ماهوی هم می‌توانیم به فرایند فعال شدن اسنپ‌بک بگیریم. «اصل حسن نیت» که یکی از اصول مهم برجام است، با اقدام این سه کشور به طور کلی نقض شد. ادعا می‌کنند که ما به برجام عمل نکردیم حال آنکه اول آنها بودند که تعهدات شان را انجام ندادند. خب این خودش خیلی جای سوال هست و این عدم حسن نیت آنها را لحاظ می‌کنه و از اساس نیت آنها را زیر سوال می‌برد. 

ما قاعده‌ای داریم تحت عنوان «اصل وفای به عهد». طبق این قاعده شما باید زمانی از طرف مقابل انتظار داشته باشید، که اول خودتان به تعهدات‌تان عمل کرده باشید. 

ما هیچ تعهدی را نقض نکردیم و همه مدارک موجود هست که ایران در فضای صلح‌آمیز اقدامات هسته‌ای خود را پیگیری می‌کرد.

یک اصل دیگری هم در این بحث فعال سازی مکانیسم وجود دارد تحت عنوان «منع سوء استفاده از حق». متاسفانه کشور‌ها به خاطر فشار‌های سیاسی این اصل را هم زیر سوال بردند.

ادعا می‌شود که نقض اساسی از سوی ایران احراز و بعد این مکانیسم فعال شده است. آیا نباید این نقض اساسی با مستند و مدارک دقیق مشخص و تایید بشه و بعد به شورای امنیت ارجاع داده بشه؟ اقدام عجولانه این کشور‌ها حکایت از چه دارد؟ 

وقتی ما در دانشگاه خودمون حقوق بین الملل را تدریس می‌کنیم، جایگاه شورای امنیت را به دانشجو یادآوری می‌کنیم. ارکان سازمان ملل را به دانشجو یاد می‌دهیم. آنها رو آگاه می‌کنیم و می‌گوییم حقوق بین المللی وجود دارد. اما الان در شرایطی قرار داریم که باید روی چنین پیامد خطرناکی هم مانور بدهیم.

بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی و اقتصادی مکانیسم اسنپ‌بک در نشست خانه گفتگو

دکتر «مجتبی زارعی» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی: 

 من دانشجوی فلسفه سیاسی هستم در دانشگاه تربیت مدرس. معلم هستم و به مسائل کشور از دریچه اندیشه و فلسفه سیاسی نگاه می‌کنم و به این نتیجه رسیدم که با شما دستورکار میز ملی را در میان بگذارم و برسی کنیم که نسبتش با جنگ ۱۲ روزه چیست. 

سخن این است: چه اتفاقی افتاده و ما باید برای آینده چه کار کنیم. آیا سیاست آهو و پلنگ را اتخاذ کنیم؟ این می‌شود تنازع بقا و تن دادن به خواسته اغنیا؛ که غنی طرف ضعیف را لگدمال کند. 

پهلوی و سیستم ولایت فقیه ۲ راهکار متفاوت را در دستور کار خود قرار دادند. راهکار اولی تکیه به قدرتی برتر بود تا از او مراقبت کند. این تن دادن به قدرت ضمنی بود در برابر شکوفایی قدرت ملی.

دستور کار امام رضوان الله علیه، گذار انسان ضعیف قاجاری و پهلوی به انسان قوی بود؛ و امام صورت مسئله و دستور کاری که با جامعه در میان گذاشت، تبدیل انسان ضعیف به انسان قوی بود. 

شما ببینید چه صناعتی داشت سیستم ولایت فقیه. من عقلی می‌خواهم صحبت کنم. این گزاره‌های من شرعی نیست؛ عقلی است.

خطبه اول امیرالمومنین علی علیه السلام این هست، ایشان بعد از اینکه درباره معرفت شناسی حرف می‌زند، می‌فرماید «وعده‌ای که از انبیا گرفته شده وعده ایی است که عقل‌ها را پرورش می‌دهد.»

در دستورکار ملی امام، هویت ملی باید شکوفا می‌شد. رابطه بین امام و امت در آن مقطع، تبدیل انسان ضعیف به انسان قوی بود.

به عنوان مثال، شما سردار قاسم سلیمانی را می‌شناسید. موقعی که پهلوی حاکم بود، ایشان یک کارمند ساده اداره آب بود. اما در سیستم ولایت فقیه، این فرد اوج گرفت و در قامت یک فرمانده لشکر درخشید.

همین صناعت حکیمانه، با شهید طهرانی مقدم هم همین کار را کرد و او را از یک فرمانده ساده توپخانه که ادوات هم نداشت تبدیل کرد به دانشمند و پدر موشکی ایران.

 بعد از امام راحل، دستور کار ملی شد شکوفایی منافع ایران و حکیم فعلی بر پایه شکوفایی هویت ملی به این نتیجه رسید که ایران باید شکوفا شود. فراموش نکنیم که ژئوپلوتیک ایران حسودان تاریخی دارد و این ربطی به جمهوری اسلامی ندارد. ژئوپلیتیک همان چیزی است که جناب ترامپ را عاشق گرینلند، مکزیک، پاناما و نزوئلا می‌کند. 

می‌دانید چرا مقام معظم رهبری به مداح اهل بیت می‌گوید «ای ایران» بخوانید؟ برای اینکه ایران از پهلوی ضعیف شده به ایران قوی شده نقل مکان کرد؛ ایرانی که در واقع هویت ژئوپلیتیک خودش را دارد و یک ژئوپلیتیک مضاعف هم بر آن افزوده می‌شود شامل ژئوکالچر، ژئو اکونومیک، ژئو استراتژیک. 

پس حکیم اول، اساعه هویت ملی را در دستورکار داشت. وقتی با شاه صحبت می‌کند، او رقیبش است، خائن است، اما امام می‌گوید آقای شاه من می‌خواهم تو عزیز باشی، وقتی با ژنرال‌ها صحبت می‌کند می‌گوید که من می‌خواهم‌ ای امرای ارتش شما عزیز باشید.

رابطه بین امام و امت، رابطه غرب و استیلا نیست. امام می‌خواهد ژنرالش رشد کند. می‌خواهد شاهش رشد کند. می‌خواهد امارت و جمهوریت رشد کند.
غربی‌ها به ما می گویند که شما سفارت رفتید گرفتید.

مگر مصدق هم پاسدار بود؟ مگر مصدق هم حزب اللهی بود؟ وقتی رفت لاهه، نقل است که رفت جای نماینده انگلیس نشست و به آنها گفت من آداب دیپلماتیک بلد هستم، اما می‌خواستم ببینید و بدانید که نشستن جای کسی دیگر چه حسی دارد.

ملیت فرق دارد با ناسیونالیسم. ملیت در ایران به کجا رسید؟ به آنجا رسید که در شب عاشورا می‌شود ملیت را، ایران را در کنار اهل بیت به عنوان ذکر بیان کرد. 

چرا با حرارت صحبت می‌کنم؟ برای اینکه مشکل اسنپ‌بک نیست. مشکل تحریم نیست.

زمانی آقای عراقچی اول کار برای گرفتن رای اعتماد، آمد مجلس. می‌خواستم ارزیابیش بکنم. از او پرسیدم آیا رابطه ما و غرب حل می‌شود؟ پاسخ داد «خیر». باور کنید من به این خاطر به او رای دادم.

البته من مقصودم از غرب، غرب تمدنی نیست بلکه غرب هژمونی و در راس آن آمریکا است. چرا اشکال می‌گرفتیم به جناب خاتمی که یه بحث خوبی را مطرح کرده بود به اسم گفت‌وگوی تمدن‌ها؟

اشکال این بود که با کدام کشور‌ها گفت‌و‌گو کنیم؟ با آمریکا که سنش کمتر از یک درخت ما است؟ با آمریکایی که نزدیک ۳۰۰ سال عمر دارد؟

 ما باید با تمدن غرب گفت‌و‌گو کنیم. آمریکایی که نام وزارت دفاع خودش را به وزارت جنگ تغییر داد، نماینده تمدن غرب نیست. 

از من می‌پرسید که دستور کار میز ملی چیست؟ هیچ دستور کاری بالاتری از نگه داشتن ایران نیست. چون ایران با ذکر اهل بیت برابر شد. ملیت ما در امتزاج با هویت دینی ما شد.

 در همین مقطع اخیر یک دستور کار دیگر هم به دستورکار قبلی اضافه شده است: اجماع سازی.

 مقابل اجماع سازی، ۲ گروه رادیکال در حال تخریب ایران هستند. یک شاخه رادیکال از اصلاح طلبان و یک شاخه رادیکال در درون جبهه اصولگرایان.

یعنی با چه زبانی آقای رئیس‌جمهور بگوید که من ساختارگرا هستم؟ او می‌خواهد ساختار‌ها را پاس بدارد. آیا ما به دولت او نقد نداریم؟ داریم. آیا حکیم ما به دولت او نقد ندارد؟ دارد. 

اصلاح‌طلبان سرمایه‌های اسرائیل نیستند. این یک تهمتی است و یک خلافی است که دشمن انداخته توی کشور ما. شما آخرین مصاحبه آقای دکتر علوی تبار را نگاه کنید. او یک اصلاح طلب است که خطاب به دوستانش می‌گوید شما باید با شاخه وطن فروش اعلام مرز کنید.

 اصلاح طلبان سرمایه‌های کشورند. اصولگرایان سرمایه‌های کشورند. دستورکار ملی شامل اجماع‌سازی هست و باید به آن توجه کنیم.

 حکیم ما دنبال شکوفایی ایران است. یعنی شکوفایی اقوام ایران، جغرافیای ایران، منابع ایران. 

بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی و اقتصادی مکانیسم اسنپ‌بک در نشست خانه گفتگو

دکتر «عبدالحسین صفایی» معاون آموزشی دانشگاه دفاع ملی و عضو انجمن حقوق‌دانان بین‌‎المللی:

اولین نکته مهمی که وجود داره در این حوزه این هست که ما باید ما درباره ماهیت عمل آگاه باشیم. دوم اینکه باید به اقدامی که ۳ کشور اروپایی انجام دادند و موازینی که روسیه و چین انتخاب کردند، آگاهی داشته باشیم.

 نکته سوم، اساسا اقدامی که اروپایی‌ها در شورای امنیت انجام دادند، امکان حصول چه نتایجی را دارد؟ آیا فقط مسئله برگشت تحریم‌ها هست یا ممکن است تبعات دیگری هم داشته باشد؟

نکته مهم‌تر اینه که اگر اسنپ‌بک برگرده و تحریم‌های ۶ قطعنانه قبلی شورای امنیت دوباره اعمال شود، با چه وضعیتی مواجه می‌شویم؟ برجام چه فرصت‌هایی را در این خصوص پیش‌بینی کرده است؟ 

مستند اسنپ‌بک یا بازگشت تحریم‌ها چه چیزی است؟ ما ۲ سند داریم و این ۲ سند را باید لزوما در کنار هم تحلیل و تفسیر کنیم. یک مورد برجامی است که در بند ۳۶ و ۳۷ به مکانیسم حل و فصل می‌پردازه و مورد دوم قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است که در بند‌های ۱۰ تا ۱۵ به شرح حال و نتایج اسنپ بک می‌پردازد.

اگر ما اطلاع کافی از این ۲ سند نداشته باشیم، شاید به اشتباه بی‌افتیم؛ لذا نکته مهمی که اینجا وجود داره باید ببینیم برجام چی میگه، قطعنامه چی میگه و اروپایی‌ها چگونه عمل کردند. آیا منطبق با سند عمل کردند. حداقل میدانیم در این مسیر که داریم به اصطلاح گام برمی‌داریم، آیا این مسیر یک مسیر منطقی هست یا یک مسیر زورگویانه؟

 استحضار دارید که بند ۳۶ و بند ۳۷ برجام ناظر بر حل و فصل اختلافات است. بند ۳۶ اعلام می‌کند که اگر نقض پایبندی اساسی ایران و هر یک از مشارکت کنندگان برجام محرز شود، اینها میتوانند مراجعه کنند به این مکانیسم که پیش بینی شده است. طبق مکانیسم؛ اگر اختلافی پیدا شد، این اختلاف به کمیسیون مشترک ارجاع داده می‌شود که شامل نمایندگان ۶ کشور هستند (آمریکا خارج شده است).

 حالا اگر یک کشور اعتراض کرد و کمیسیون مشترک که متشکل از ۶ عضو هست قانع نشد، کشور شاکی، اعتراض خود را به سطح وزیران می‌برد. یعنی اساسا شکل گیری کمیسیون مشترک بی مفهوم است.

 در سطح وزیران و همچنین مستقل از این سطح، یک هیأت مشورتی دیگر پیشنهاد کردند که ۱۵ روز در کمیسیون مشترک و ۱۵ روز در سطح وزیران با هیأت مشورتی به بررسی موضوع می‌پردازد. 

حالا مثلا در این مرحله، وزرای خارجه ۵ کشور میگویند ایران نقض اساسی نکرده، اما کشور معترض هنوز قانع نشده، آن وقت شکایت وارد مراحل بعدی می‌شود.

 حالا سوال بعدی این هست که واقعاً چرا اروپایی‌ها امروز به اسنپ‌بک متوسل شده‌اند؟ آیا نقض اساسی که به زعم اروپایی‌ها ایران انجام داده یک یا دو ماع قبل بوده؟ خیر این نقض ادعایی به سال ۲۰۱۸ برمی‌گردد که ایران در برابر خروج یک جانبه آمریکا از برجام، به تدریج کم کرد آن هم بعد از آنکه به استناد بند ۶ خواستار جبران خسارت از سوی اروپا شد. 

حال اینکه چرا اروپایی‌ها همون موقع معترض نشدند و حالا افتادن دنبال موضوع؟ دلیلش این هست که برجام در مهر ماه امسال خاتمه پیدا میکند و عمر قرارداد و تعهداتی که ما در خصوص هسته‌ای داشتیم پایان می‌یابد. 

این را هم بگویم که اروپایی‌ها بیشتر از اینکه دنبال فعال کردن اسنپ‌بک باشند، دنبال احیای برجام هستند. می‌گویند اسنپ بک ۶ ماه دیگه تمدید بشه؛ شاید گشایشی حاصل شد. پس شورای امنیت هم می‌تواند تحریم‌ها را برگرداند و هم می‌تواند برجام را تمدید کند. 

اگر این طور نوشته می‌شد که چنانچه یک کشور معترض پرونده را به شورای امنیت ارجاع دهد و شورای امنیت ظرف ۳۰ روز قطعنامه‌ای را ظرف ۳۰ روز تصویب کند تا تحریم‎ها برگردند؛ چنانچه این شورا تشکیل جلسه نمی‎داد، تحریم‌ها برنمی‌گشت. اما برجام این گونه نوشته نشده است. حتی اگر تشکیل جلسه می‌داد و ۹ رای نمی‌آورد، باز هم تحریم‌ها بر نمی‌گشت. حتی اگر قطعنانه‌ای ارائه می‌شد، اما چین و روسیه وتو می‌کردند، تحریم‌ها برنمی گشت. اما برجام این طور نوشته نشده تا حق وتوی این دو کشور بی اثر شود.

حال سوال این است که اگر ۶ قطعنامه تحریمی بعدی برگردد، ما چه وضعیتی خواهیم داشت؟ از این ۶ قطعنامه، ۴ مورد حاوی تحریم است و ۲ مورد دیگر تأکید بر تحریم است. 

آیا با این اوصاف به وضعیت قبل از برجام برمی‎گردیم؟ در ظاهر بله، اما در باطن خیر. بند ۳۷ برجام می‌گوید این تحریم که برمی‌گردد عطف به ماسبق نمی‌شود. یعنی قرارداد‌های بسته شده در بازه زمانی رفع تحریم به قوت خود باقی می‌ماند. برای مثال همین دیروز، عمان فرمانی را صادر کرد تا توافق‌هایی را با ایران منعقد کند که در دامنه شمول تحریم‌های قابل بازگشت قرار نگیرد. بند ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ هم بر این مسئله تاکید می‌کند. اما این را فراموش نکنیم که ارزیابی تداوم قرارداد با کشور منعقدکننده (مثل چین و روسیه) است و این خودش یک فرصت است. بند ۱۵ قطعنامه یک گام جلوتر می‌رود و می‌‎گوید کشور‌های ثالث هم که عضو برجام نیستند و معاهداتی را با ایران منعقد کرده‌اند، نباید از بازگشت تحریم‌ها صدمه و آسیب ببینند. 

حالا فکر کنیم تحریم‌ها برگشته است. اینجا در قلمرو اجرایی با چه موانعی مواجه است؟ در این مقطع باید یک پنل کارشناسی و یک کمیته اقدام تشکیل شود. این پنل باید به اتفاق آرای تمامی اعضای شورای امنیت باشد. یعنی اگر چین یا روسیه مخالفت کنند، آن پنل تشکیل نمی‌شود. وظیفه پنل تشخیص موارد مشمول تحریم است. در خصوص کمیته اقدام هم باید گفت که اوباما و بایدن تحریم‌های ما را اعمال می‌کردند، اما کمیته اقدام نداشتند. اما ترامپ کمیته اقدام و پیگیری گذاشت. در شرایط فعلی با توجه به موضع روسیه و چین، تشکیل پنل کارشناسی و کمیته اقدام، برای جزمیت بخشی به پیگری مسائل با یک تردید خیلی جدی مواجه است.

نکته دیگر: ما در محیط نظام بین‌الملل زندگی می‌کنیم. ما یک بین‌الملل ۲۰۱۵ اوبامایی داریم و یک بین‌الملل ۲۰۲۵ ترامپی. اینها کاملا با هم متضاد هستند. اوباما به چین می‌گفت هرجا متضرر شوی من جبران می‌کنم. یعنی اوباما اول جهان را با خودش همراه کنه بعد دنبال تحریم ایران باشد؛ اما ترامپ جهان را به طور کامل متفرق کرده است. پس جامعه متفرق امروز در برابر تحریم‌های ضدایرانی که منافعش را به چالش می‌کشد، مقاومت خواهد کرد. برای مثال، الان هرچه آمریکا به هند می‌گوید نفت روسیه را نخر، طرف مقابل جواب می‌دهد: به شما چه ربطی دارد.

برای همین هم هست که اروپا دنبال تمدید برجام است، چراکه از واکنش جامعه بین‌الملل مطمئن نیست. 

بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی و اقتصادی مکانیسم اسنپ‌بک در نشست خانه گفتگو

دکتر «سید یعقوب زراعت‌کیش» دکترای اقتصاد و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب:

ما یک سری تحریم‌ها داشتیم از قبل سال ۷۵. از اون مقطع تا سال ۸۹ تحریم‌های اقتصادی ثانویه را تجربه کردیم. بعد از آن یک سری تحریم آمد به نام تحریم‌های ریسک محور. چرا می‌گویند ریسک محور؟ می گویند هر کشور یا شرکت بزرگی که با ایران معامله کند خود به خود تحریم می شود. 

بنابراین هدفشان این است که کسی جرئت نکند با ایران یک معامله تجاری در زمینه نفت، گاز، پتروشیمی یا صادرات غیرنفتی منعقد کند. 

به غیر از تحریم‌های شورای امنیت، روسای مختلف جمهور آمریکا ۲۲ فرمان اجرایی اعمال کردند که تمام حیطه اقتصاد کشور ما را در بر میگیرد. این فرامین تمام اقتصاد ایران از حوزه بانکی، فروش نفت، محصولات پتروشیمی که عمده صادرات غیرنفتی ما در همین حوزه صادرات پتروشیمی و محصولات افزوده است را در بر میگیرد و این تحریم‌‎ها خیلی هم هوشمند هستند و هر کشوری بخواهد با ما معامله کند؛ دچار تحریم می‌شود. 

در مقایسه با تحریم‌های آمریکا، تحریم‌های شورای امنیت خسیلی محدود است، اما تأثیر روانی دارد.

زمانی در یک گروه کارشناسان اقتصادی که ۱۵۰۰ تا عضو داشت، کارشناسانی بودند که می‌گفتند آقا بیچاره شدیم، آقا بدبخت شدیم، این تحریم‌ها داره با اسنپ‌بک برمی گرده و اصلا دیگه راه همه چیز حتی غذا را می‌بندند. 

اما همچین خبری نیست. یعنی قرار نیست در حوزه اقتصادی، در حوزه تجاری، حتی در حوزه حمل و نقل و کشتیرانی اتفاق جدیدی بیفتد. چرا؟ چون طرف‌های مقابل هم نگران اقدامات متقابل ایران هستند و نیازمند رضایت اون کشتی صاحب پرچم؛ بنابراین عملاً چیز جدیدی در حوزه حمل و نقل و به طور کلی تجارت و همین طور محدودیت‌های بانکی و حتی سرمایه گذاری پیش نیامده است.

کدام شرکت خارجی نفتی در کشور ما داره سرمایه گذاری می‎کنه که نگرانیم اگر مکانیسم ماشه اعمال شود، از ایران برود؟

فعال شدن این مکانیسم آن اوایل کمی تنش روانی در پی داشت ولی الحمدالله کم کم اوضاع متعادل شد. من فکر می‌کنم اگر کشور بتواند آن رابطه خوبی که ما با چین و روسیه داریم حفظ کند و از این اهرم و از این ابزار استفاده کند، فعال شدن اسنپ‌بک روی نفت و گاز و پتروشیمی ما هیچ اثری نخواهد داشت.

 یک راهکار هم در بحث سرمایه گذاری داریم و خیلی کوتاه ما می‌تونیم به این راهکار برسیم. ما به جای اینکه متکی باشیم، همین پالایشگاه‎هایی که احداث می‌کنیم، هزینه بالایی هم ندارد، همین نفتی را که تبدیل به بنزین می‌کنیم به کشور‌های همسایه خودمان که به شدت نیازمند هستند بدهیم، می‌توانیم کاملاً در واقع این تحریم‌ها را کم اثر کنیم.

 نکته بسیار مهم این هست که فضای ما در سال ۲۰۲۵ مشابه فضای ۲۰۱۰ نیست. آن زمان روس‌ها و چینی‌ها به صورت متحد با غرب علیه ما در شورای امنیت رای دادند. یکی دیگر از راهکار‌ها هم استفاده از اتحادیه‌های بین‌المللی مثل بریکس یا شانگهای است که ما الان در آنها عضو هستیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا