اغلب فعالان سینما نگاه تجاری دارند

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، تقویمها ورق خورد و به بیست ویکمین روز شهریور رسید. روزی که به عنوان روز ملی سینما شناخته میشود و بهانه ای است تا علاقهمندان هنر هفتم در کشور ما بار دیگر با مرور تاریخ سینما و چهرههای ماندگار آن از دستاوردها و موانع پیش روی این «هنرصنعت» بگویند.
روز ملی سینما برای یک منتقد و مستندساز چه حسی دارد؟
تا جایی که من شنیدهام، ظاهراً بیست و یکم شهریور تنها روز باقیمانده در تقویم سالانه کشور بوده که از هر مناسبتی خالی بوده و به همین خاطر به عنوان «روز ملی سینمای ایران» انتخاب شده! اما حتی اگر نحوهی عجیب این نوع نامگذاری بر یک روز خاص را هم در نظر نگیریم، برگزیدن یک روز از سیصد و شصت و پنج روزِ سال به عنوان «روز ملی» برای «سینمای ایران» میتواند تنها یک تلنگر برای یادآوری و قدردانی از کسانی باشد که در درازای بیش از یک قرن، همهی تلاش خود را به کار گرفتند تا علیرغم تمام مخالفتها و کارشکنیها چراغ سینما در این سرزمین روشن بماند.
انسانهای رویاپردازی که اگر پرچم سینمای ایران را به سراسر این کرهی خاکی نبرده بودند، نه زندگی امروزمان معنا داشت و نه تصویری از ما به آیندگان میرسید. «روز ملی سینمای ایران» در کشور ما دستکم موقعیتی برای به یاد آوردن تاریخ پر فراز و نشیبی است که شاید خیلیها دوست نداشته باشند آن را به خاطر بیاورند، اما به نظرم همین یک مورد برای باارزش بودن فقط یک روز از سال کافی است.
اولین فیلمی که تماشا کردید و به یاد شما مانده، چه بوده است؟ چرا این فیلم در ذهن شما ماندگار شده است؟
من از وقتی خودم را میشناسم، در سینما در حال تماشای فیلم بودهام! خوشبختانه پدر و مادرم هر دو از علاقهمندان سینما بودند و مرا از کودکی همراه خود میبردند تا فیلم ببینم. از فیلم دیدنهای دوران خردسالیام فقط برشها و تصویرهای گذرایی از بعضی فیلمهای آن دوران یادم مانده، اما اولینبار که تصویر یک رویا، آنهم در قالب فیلم برای همیشه در ذهنام ثبت شد زمانی بود که من را به سینما بردند تا یک کارتون یا به قول امروزیها انیمیشن ببینم.
کلاس اول یا دوم دبستان بودم که به سینما رفتیم تا «بامبی» را ببینیم. فیلمی از کارخانهی رویاپردازی والتدیزنی که شاید از نظر تکنیکی، آنهم در مقایسه با انیمیشنهای امروزی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد، اما آنقدر معصومانه و تاثیرگذار ساخته شده بود که با گذشت دههها روی صفحهی خاطراتم حک شده و هرگز نمیتوانم فراموشش کنم. بچه گوزن کوچکی که مادرش را در جنگل گم کرده بود، کاری کرد که برای اولینبار در سینما گریه کنم. اشکهایی که هنوز هم خیلی وقتها موقع فیلم دیدن از چشمهایم جاری میشود.
از علاقه خودتان به سینما و فیلمسازی بفرمایید. از چه زمانی به فیلمسازی علاقهمند شدید؟
ساخت فیلم برای من، نوعی ایجاد ارتباط با مخاطبان از طریق فعالیت فرهنگی است. وقتی سوژه یا سوژههایی وجود داشته باشد که نتوان آن را به روشهایی دیگر (مثلاً در قالبهای مختلف روزنامهنگاری، ادبیات و...) ارائه کرد، بهترین و مهمترین راه، ساخت فیلم یا فیلمهایی است که از طریق آنها بتوان با مخاطبان ارتباط برقرار کرد.
در حقیقت، اشتیاق من به فیلمسازی و بعدها ساخت برنامههای تلویزیونی یا فیلمهای مستند (که از اواخر دههی هفتاد آغاز شد) موقعیتی فراهم کرد تا از طریق آن بتوانم در کنار حرفهی مورد علاقهام (نویسندگی و روزنامهنگاری) بمانم و هر دو کار را تقریباً به صورت موازی انجام دهم. باید اعتراف کنم شاید اگر حرفهی روزنامهنگاری هم اینقدر بیتفاوت نبود و کمی به من علاقه داشت، شاید هیچوقت فیلمساز نمیشدم!
به سینمای مستند بیشتر علاقهمند هستید یا داستانی؟ و چرا؟
طبعاً سینمای مستند از آنجا که اساساً بر پایهی حقیقتگویی و ثبت اسناد تصویری بنا شده، برای بنده از ارزش و جایگاه ویژهای برخوردار است، اما اگر روزی داستانی داشته باشم که احساس کنم باید حتماً گفته شود، در این زمینه محدودیتی برای خودم قائل نیستم. چنان که در سالهای اخیر روی طرحی کار میکنم که مستند ولی بهشدت داستانی است. در واقع میتوان گفت داستان رویاپردازانهای است که بر مبنای یک سوژهی کاملاً مستند شکل گرفته. چنین فیلمی (البته اگر روزی امکان تولید استاندارد پیدا کند) میتواند بین هر دو شکل سینمای مورد علاقهی من (یعنی سینمای مستند و داستانی) پل ایجاد کند؛ و چه چیزی بهتر از این؟
مهمترین چالشهای امروز سینمای ایران از نظر شما چه هستند؟
سینمای امروز ایران چالش کم ندارد، اما به نظرم مهمترین چالش آن، بحران موجود در نیروی انسانی است. متاسفانه امروز کسانی در سینمای ما کار و فعالیت میکنند که به هنر سینما فقط به چشم یک تجارت سودآور نگاه میکنند؛ و تنها چیزی که برایشان اهمیت ندارد مسائلی نظیر فرهنگ، اخلاق و تاثیرگذاری اجتماعی است! عجیب این که چنین افرادی حتی فرق میان فیلم خوب و بد را نمیدانند، اما در کشور ما سلاطین گیشه و سودآوریهای کهکشانی به حساب میآیند.
انتهای پیام/