«مریخیها مامان میخوان»؛ روایت عشق مادرانه در دنیای پر از تکنولوژی/تلفیق فانتزی فضایی و ارزشهای خانوادگی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، محمد عبدی جمالی، متولد ۱۳۶۶ در تهران و دانشآموخته رشته کارگردانی تئاتر از دانشگاه سوره، این روزها کارگردانی نمایش «مریخیها مامان میخوان» را برعهده دارد؛ نمایشی به تهیهکنندگی مجید قناد که تا پایان شهریور، هر روز ساعت ۱۸ در تالار هنر روی صحنه میرود. او در این گفتوگو از دغدغههایش در حوزه تئاتر کودک و نوجوان، چالشهای تولید این اثر و پیام اصلی آن سخن میگوید.
دغدغههای کودکانه در دل یک قصه فضایی
چه شد که نمایشنامه «مریخیها مامان میخوان» را نوشتید و به اجرا رساندید؟
همواره دغدغه من در حوزه کودک و نوجوان این بوده که اثری خلق کنم که علاوه بر جذابیتهای نمایشی و فانتزی، بتواند با زبان امروزبا بچهها ارتباط برقرار کند. ایده «مریخیها مامان میخوان» این امکان را فراهم کرد تا هم یک داستان پرهیجان علمی–تخیلی روایت شود و هم به موضوعی انسانی و همیشگی یعنی جایگاه مادر پرداخته شود.
کودکان امروز در دنیای تکنولوژی زده زندگی میکنند و گاه سادهترین نیازهایشان را هم بدون وابستگی به حضور مادر میبینند. این نمایش تلاشی است برای یادآوری نقش بیبدیل مادران. به باور من هرچند بارها در تئاتر از مادر تقدیر شده، اما این موضوع هرگز کهنه نمیشود و میتوان هر بار با زبانی تازه و متناسب با نسل جدید به آن پرداخت.
سهگانهای با محوریت تکنولوژی و خانواده
«مریخیها مامان میخوان» سومین بخش از سهگانهای است که پیشتر با نمایشهای «سفر به آینده» و «اپلیکیشن بابایاب» آغاز شد. چرا این قالب سهگانه را انتخاب کردید؟
من معتقدم برای برقراری ارتباط واقعی با کودکان امروز باید با زبان و سلیقه خودشان وارد شد. نسل جدید با موبایل، بازیهای دیجیتال و شبکههای مجازی بزرگ میشود؛ بنابراین طبیعی است که سه اثر اخیرم فضایی تکنولوژیک و آیندهنگرانه داشته باشد.
با این حال، هدفم صرفاً ساخت آثار سرگرمکننده نبود. دغدغه اصلی من توجه دوباره به ارزشهای انسانی و خانوادگی است. ترکیب دنیای تکنولوژی با مفاهیم خانوادگی، بهترین راه برای جذب مخاطب کودک و نوجوان و در عین حال انتقال پیامی عمیق است.
دشواریهای تولید در فضای فانتزی
در مسیر تولید این نمایش با چه دشواریهایی روبهرو بودید و روند آمادهسازی آن چقدر طول کشید؟
کار در فضای فانتزی و تکنولوژیک دشواریهای خاص خودش را دارد. طراحی صحنه و جلوههای ویژه از سختترین بخشها بود تا سفر به مریخ و مواجهه با موجودات فضایی برای تماشاگر باورپذیر شود.
از سوی دیگر، یافتن زبانی که هم برای کودکان جذاب باشد و هم برای والدین حامل پیام باشد، کاری زمانبر بود. همچنین شرایط تولید تئاتر کودک و نوجوان در کشور همیشه با چالشهایی همچون محدودیت بودجه و امکانات همراه است. با این حال، زمانی که ذوق و شوق بچهها و خانوادهها را هنگام تماشای نمایش میبینیم، همه سختیها رنگ میبازد.
پیامی برای کودکان امروز
پیام اصلی این نمایش برای کودکان چیست؟
پیام نمایش این است که خانواده و بهویژه مادر، هرچند ساده و بدیهی به نظر برسند، ارزشمندترین بخش زندگی هستند. ما میخواستیم کودکان در دل یک ماجرای پرهیجان فضایی، اهمیت حضور مادر را بهتر درک کنند.
این نمایش یادآوری میکند که تکنولوژی هرقدر هم جذاب باشد، نمیتواند جای عشق و مراقبت خانواده را پر کند. به یک جمله میتوان گفت: «هیچ چیز در دنیای پر از تکنولوژی، جای عشق و حضور مادر را نمیگیرد.
تجربهای شفابخش با کودکان خاص
شما تجربه کار با کودکان دارای ویژگیهای خاص از جمله اوتیسم را هم داشتهاید. این تجربه برایتان چگونه بوده است؟
بله، تجربه کار با این کودکان یکی از ارزشمندترین بخشهای فعالیت هنری من است. هرکدام از این بچهها دنیای خاص خودشان را دارند و لازم است با صبر و دقت زیادی برای برقراری ارتباط با آنان تلاش کرد.
تئاتر برای این کودکان نقش درمانی دارد؛ آنها با حضور روی صحنه اعتمادبهنفس بیشتری پیدا میکنند، ارتباط جمعی را میآموزند و توانایی بیان و کنترل احساساتشان افزایش مییابد. در واقع، تئاتر برای همه انسانها جنبه شفابخش دارد و این تأثیر در کودکان با ویژگیهای خاص چند برابر است.
شما در اجراهای ویژه مدارس، پس از پایان نمایش یک ورکشاپ فشرده بازیگری برگزار میکنید. کمی درباره این ایده توضیح میدهید؟
برای من مهم بود که نمایش صرفاً یک اجرا نباشد و پس از پایان آن تجربهای آموزشی نیز برای کودکان فراهم شود. به همین دلیل، در اجراهای مدرسه پس از نمایش یک ورکشاپ کوتاه بازیگری برگزار میکنیم.
این کارگاه به کودکان کمک میکند وقتی هنوز در هیجان نمایش هستند، خودشان هم بازی روی صحنه را تجربه کنند. با تمرینهای ساده نمایشی، تخیل، بیان احساسات و کار گروهی را تمرین میکنند. هدف ما تربیت بازیگر حرفهای نیست، بلکه میخواهیم بچهها یاد بگیرند تئاتر تنها تماشا کردن نیست، بلکه تجربه زیستن در یک نقش و درک دیگری است.
این کار به نوعی فرهنگسازی تئاتری است. وقتی بچهها از دوران مدرسه با تئاتر آشنا میشوند، تئاتر به بخشی از زندگیشان بدل میشود و نسل آینده میتواند هم تماشاگر آگاهتری باشد و هم شاید در آینده وارد عرصه هنر شود.
انتهای پیام/