روایت ۵۰ سال کمبارانی در ایران/ قطرههایی که فردای ایران را میسازند

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، «چاهها خالیتر از همیشهاند و باران انگار یادش رفته به ایران سر بزند.» این جملهای است که یکی از کشاورزان اصفهانی در گفتوگو با خبرنگار ما گفت و بغضش شکست. روند خشکسالی و کمبود بارندگی در سالهای اخیر به یکی از جدیترین تهدیدهای زیستمحیطی و اجتماعی ایران تبدیل شده است؛ تهدیدی که کارشناسان میگویند قابل پیشبینی بود، اما جدی گرفته نشد.
بحران قابل پیشبینی بود
کارشناسان منابع آب تأکید دارند که ایران از دههها پیش با روندی کاهشی در بارندگی مواجه بوده است. «سعید رحمانی»، کارشناس منابع آب، در گفتوگو با آنا میگوید: «بررسی دادههای ۵۰ سال اخیر نشان میدهد میانگین بارندگی کشور تقریباً ۲۰ درصد کاهش داشته و پراکندگی زمانی و مکانی بارشها نیز به شدت تغییر کرده است. این یک هشدار واضح بود. ما بارها گفتیم که اگر اصلاح مدیریت صورت نگیرد، بحران آب به بحران اجتماعی و امنیتی تبدیل میشود.»
بر اساس آمار سازمان هواشناسی، ایران در دهه ۱۳۵۰ میانگین بارش سالانهای حدود ۳۲۰ میلیمتر داشت. این رقم در دهه ۱۳۷۰ به حدود ۲۹۰ میلیمتر رسید. در دهه ۱۳۹۰ بارندگی میانگین سالانه کمتر از ۲۵۰ میلیمتر شد. در سال آبی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ این عدد به حدود ۱۷۰ میلیمتر سقوط کرد که کمترین میزان بارندگی در نیمقرن اخیر بود. در حالی که متوسط جهانی بیش از ۸۰۰ میلیمتر است.
به بیان دیگر، ایران از نظر منابع آبی، روی خط بحران حرکت میکند و بخش زیادی از این بحران نتیجه ترکیب عوامل اقلیمی و انسانی است: تغییرات اقلیمی، برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی، الگوهای کشاورزی پرمصرف، حفر چاههای غیرمجاز و مدیریت پراکنده.
روایت مردم؛ زمینهای ترکخورده و لولههای بیآب
در استان خراسان جنوبی، زمینها دیگر طاقت کشت ندارند. «غلامرضا»، کشاورز ۶۰ ساله، با چشمانی پر از حسرت میگوید: «زمانی گندم و جو میکاشتیم و زندگی میچرخید. حالا باید برای آب خوردن بطری بخریم. زمینهامون ترک خورده، مثل دل ما.»
در کرمان، بسیاری از باغهای پسته خشک شدهاند. کشاورزی که حاضر نشد نامش ذکر شود، میگوید: «چاهها دیگه آبی ندارن. پستههامون خشکیدن و خیلیها دارن زمینها رو میفروشن. آیندهای برای این کار نمیبینم.»
در شهرها نیز اوضاع بهتر نیست. «سمیه»، معلمی در یزد، میگوید: «قطعیهای مکرر آب در تابستان گذشته زندگی مردم را فلج کرد. حتی برای کارهای ساده مثل شستن لباس یا پر کردن یک قمقمه باید برنامهریزی میکردیم. انگار بیآبی به بخشی از روزمرگی ما تبدیل شده.»
ریشههای بحران
کارشناسان چند عامل را در کنار هم مقصر میدانند:
۱. تغییرات اقلیمی: افزایش دما و کاهش بارشها نتیجه مستقیم گرمایش زمین است. میانگین دمای ایران طی ۵۰ سال گذشته بیش از ۱.۵ درجه بالا رفته است.
۲. برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی: طبق آمار وزارت نیرو، بیش از ۸۵ درصد آبهای زیرزمینی ایران برداشت شده و بسیاری از دشتها دچار «فرونشست» شدهاند.
۳. کشاورزی ناکارآمد: حدود ۹۰ درصد آب ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود، آن هم با روشهای سنتی و بازدهی پایین.
۴. مدیریت پراکنده و سیاستهای کوتاهمدت: تغییر دولتها و نبود یک برنامه ملی پایدار باعث شده تصمیمها بیشتر موقتی و واکنشی باشند تا راهبردی.
راهکارها؛ از آبشیرینکن تا بارورسازی ابرها
برای مقابله با خشکسالی، مجموعهای از راهکارها در بین کارشناسان با توجه به شرایط و فضای داخلی زیست محیطی ایران مطرح است:
آبشیرینکنها: در سواحل جنوبی ایران ظرفیت بالایی برای استفاده از این فناوری وجود دارد. «نسرین کاظمی»، پژوهشگر حوزه انرژی، در گفتوگو با آنا میگوید: «با بهرهگیری از انرژی هستهای میتوان آبشیرینکنهایی ساخت که مصرف انرژیشان کمتر باشد و بازدهی بیشتری داشته باشند. این راه، هم مطمئن است و هم قابل توسعه.»
بازیافت آب و استفاده مجدد از فاضلاب: سنگاپور پیشتاز این حوزه است و توانسته بیش از ۷۰ درصد آب مصرفی را از طریق تصفیه پیشرفته فاضلاب تأمین کند. ایران نیز میتواند با سرمایهگذاری در این بخش، نیاز شرب و کشاورزی را به طور چشمگیری کاهش دهد.
کشاورزی هوشمند: تغییر الگوی کشت، استفاده از آبیاری قطرهای، کشت گلخانهای و تولید محصولات مقاوم به خشکی، میتواند مصرف آب در بخش کشاورزی را نصف کند.
انتقال آب و مدیریت منابع: پروژههای انتقال آب از خلیج فارس به استانهای مرکزی آغاز شده، اما کارشناسان هشدار میدهند که این طرحها اگر بدون ارزیابی زیستمحیطی و مدیریت دقیق اجرا شوند، مشکلات جدیدی ایجاد خواهند کرد.
بارورسازی ابرها: برخی کشورها از این روش برای افزایش بارش استفاده کردهاند. هرچند این فناوری به تنهایی معجزه نمیکند، اما میتواند در کنار سایر راهکارها مؤثر باشد.
مدیریت مصرف و فرهنگسازی: بحران آب صرفاً فنی نیست، بلکه رفتاری هم هست. تغییر عادات مصرفی مردم و آموزش صرفهجویی از مدارس تا رسانهها ضروری است.
تجربه کشورهای دیگر؛ راهی که رفتهاند
تجربه خشکسالی و کمبود آب و بارندگی فقط محدود به جغرافیای ایران نیست. بسیاری از کشورهای دنیا با این مشکل سالهاست که دست و پنجه نرم میکنند و حتی روی به تغییرات بنیادین در سبک زندگیها و ساخت و سازها آورده؛ تا جایی که بسیاری از حکومتها بر این باورند که مشکل کمآبی در آینده دنیا را وارد جنگ آب خواهد کرد.
عربستان سعودی: این کشور میلیاردها دلار برای ساخت آبشیرینکن سرمایهگذاری کرده و امروز بیش از نیمی از آب شرب شهرهایش را از این راه به دست میآورد. حتی برخی از صنایع بزرگ نیز با آبشیرینکن تغذیه میشوند.
استرالیا: در دهه ۲۰۰۰ میلادی با خشکسالی شدید روبهرو شد. دولت محدودیتهای سختگیرانه مصرف آب وضع کرد، سرمایهگذاری در تصفیه فاضلاب را افزایش داد و کشاورزان را مجبور به تغییر الگوی آبیاری کرد. نتیجه این سیاستها کاهش ۳۰ درصدی مصرف آب در سطح ملی بود.
اسپانیا: جنوب اسپانیا بارش کمی دارد، اما با ترکیب آبشیرینکن، بازیافت آب و کشاورزی هوشمند توانسته صادرات محصولات کشاورزی خود را حفظ کند. آنها حتی از آبهای بازیافتی برای آبیاری درختان زیتون و مرکبات استفاده میکنند.
امارات متحده عربی: با وجود اقلیم خشک، امارات توانسته با استفاده از فناوریهای نوین، هم در بخش آبشیرینکن و هم در ذخیرهسازی آب، خود را به یک کشور پایدارتر تبدیل کند. حتی پروژههایی برای ذخیره آب باران در سفرههای زیرزمینی مصنوعی طراحی کرده است.
این کشورها نشان میدهند که بحران آب یک بنبست نیست، بلکه با مدیریت درست میتوان از دل تهدید، فرصت ساخت.
نگاه متفاوت؛ آب بهعنوان سرمایه اجتماعی
خشکسالی فقط یک بحران طبیعی نیست؛ بلکه آزمونی برای جامعه است. زمانی که منابع کم میشود، یا هر کس به فکر خودش میافتد، یا مردم دست به دست هم میدهند. تجربه نشان داده که مشارکت اجتماعی، صرفهجویی جمعی و همبستگی میتواند آسیبها را کمتر کند.
یکی از جامعهشناسان در گفتوگو با آنا گفت: «آب فقط یک مایع حیاتی نیست، بلکه پیوندی اجتماعی است. جامعهای که یاد بگیرد منافع مشترک را بر منافع فردی ترجیح دهد، حتی از دل بحران قویتر بیرون میآید.»
پایان؛ قطرههایی که فردا را میسازند
خشکسالی را نمیتوان حذف کرد، اما میتوان با خرد جمعی، فناوری نوین و تغییر سبک زندگی، اثراتش را کاهش داد. شاید امروز قطرهای که در لیوان میریزیم کوچک به نظر برسد، اما همین قطرههاست که فردای ما را میسازد. آینده ایران، آیندهای است که با تصمیمهای امروزمان نوشته میشود؛ تصمیمهایی که یا سرزمین را خشکتر میکنند، یا امید را دوباره به جویبارها بازمیگردانند.
انتهای پیام/