نوش‌داروی انگلیسی بعد از مرگ سهراب

نوش‌داروی انگلیسی بعد از مرگ سهراب
این روزها که کشورهای اروپایی ازجمله انگلیس در اقدامی دیرهنگام از به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین سخن می‌گویند، این فراز از بیانات مقام معظم رهبری بیش‌ازپیش در ذهن هر مسلمان آزاده تکرار می‌شود: کسی که در مقابل اسلام و ملت مظلوم فلسطین ایستاده، فقط رژیم صهیونیستی نیست بلکه آمریکا، فرانسه و انگلیس نیز هستند و مسلمانان نباید این واقعیت را در معادلات، معاملات و تحلیل‌های خود فراموش کنند.

به گزارش خبرگزاری آنا، «هرتزل انگلیکان» لقبی است که «شلومو زند» نویسنده مشهور اسرائیلی که به داشتن عقاید چپ و کمونیستی مشهور است، به «آنتونی اشلی کوپر» معروف به «لرد شافتسبوری» رهبر سیاسی و سلطنت‌طلب حزب توری (محافظه‌کار) در انگلستان داد.

نکته جالب قضیه اینجا است که شافتسبوری و بسیاری از هم‌مسلکان سیاسی وی باوجود معتقد نبودن به دین یهودیت (حداقل در بعد ظاهری)، با جسارت و بی‌پروایی خاصی سودای تبدیل فلسطین به کشوری یهودی را در سر می‌پروراندند؛ به‌نحوی‌که بدون اغماض می‌توان این دسته از مسیحیان انجیلی را صهیونیست‌تر از یهودیان پیرو «تئودور هرتزل» دانست که رژیم منحوس صهیونیستی را پایه‌گذاری کرد.

بااین‌وجود، طنز تلخ تاریخ در اینجا نمود پیدا می‌کند که اعقاب سیاسی پالمرستون، بالفور و دیزرائیلی بدون در نظر گرفتن نقش تاریخی بریتانیای کبیر در روند تأسیس رژیم نژادپرست صهیونیستی در اراضی اعراب فلسطینی، امروز به‌یک‌باره سخن از به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین آن‌هم در محدوده زمانی یک ماه آینده می‌گویند!
در ادامه با استفاده از مستندات تاریخی با نگاهی کوتاه به چرایی حمایت استعمارگران انگلیسی از روند تأسیس رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطین اشغالی، به تشریح نگاه امام خمینی (ره) مقام معظم رهبری (دام‌ظله) در این خصوص می‌پردازیم.

از طرد نژادپرستانه تا حمایت جانانه

باوجود شخصیت ظاهراً جذاب و اثرگذار شافتسبوری و بسیاری از دیگر شخصیت‌های بنیان‌گذار صهیونیسم مسیحی در انگلستان برای بنگاه‌های تبلیغاتی صهیونیستی، واقعیت قضیه اینجاست که این اشخاص نه با نگاهی نوع‌دوستانه بلکه با دیدگاهی نژادپرستانه به قضیه یهود در اروپای غربی می‌نگریستند و به دلایلی همچون وجود پس‌زمینه فرهنگی، نگاهی کاملاً منفی به یهودیان داشتند.

 اما بر اساس شواهد تاریخی، آنها به دلیل نگرشی خاص به درون‌مایه‌های موعودگرایانه عهد جدید و باور به این ایده آخرالزمانی که «اجتماع یهودیان در اراضی فلسطین و تأسیس دولت یهود مقدمه ظهور دوباره مسیح است»، به‌یک‌باره به هواداران پر و پا قرص اسکان یهودیان در اراضی فلسطین بدل شدند.

علایق استعماری مشوق اصلی صهیونیسم مسیحی در انگلستان

فارغ از دلایل دینی و ایدئولوژیک، نمی‌توان علایق منفعت‌طلبانه و استعماری را که سردمداران انگلستان در دوران ویکتوریایی (قرن نوزدهم میلادی) و پس‌ازآن داشتند؛ به حمایت همه‌جانبه از تأسیس دولت کذایی یهودیان در فلسطین سوق داد؛ زیرا بنا شدن امپراتوری ثروتمند بریتانیا بر پایه استعمار و استثمار ملل ضعیف شرق یک واقعیت سیاسی است. شاهد این مدعا این سخن امام خمینی (ره) است که در پاسخ به سؤال خبرنگار بی‌بی‌سی در تاریخ ۱۹ دی‌ماه ۱۳۵۷ ش فرمودند «ما سال‌های طولانی است که گرفتار این چیز‌ها هستیم که دولت انگلیس به حکومت جائر ما همراهی می‌کند. از اول دولت انگلیس پدر این شاه را بر ما تحمیل کرد، و بعد هم که او خیانت به آنها کرد او را اخراج کردند. متفقین که یکی‌شان انگلستان بود محمدرضا شاه را بر ما تحمیل کردند و تحمیلات دولت انگلستان و ظلم‌هایی که به ملت‌های ضعیف که یکی از آنها ملت ماست ـ کرده‌اند، سابقهٔ زیادی دارد و اینکه حالا هم به فرستادن سلاح و پشتیبانی از شاه ادامه می‌دهد، می‌خواهد سلطنت او ادامه پیدا کند و این ادامهٔ جرم‌ها و جنایاتی است که او مرتکب شده و می‌شود؛ و اینها می‌خواهند دولت شاه را هرچه بیشتر نگه‌دارند و هر روزی که بر سلطنت باقی بماند روز مصیبت بزرگ ملت ماست.»

با توجه به این سابقه واضح تاریخی اگر آن‌چنان‌که از مستندات تاریخی برمی‌آید، وجود سرزمین پر برکت و حاصلخیز هند را دلیل اصلی ماندگار شدن استعمار دیرپای انگلیس در مناطقی همچون خاورمیانه بدانیم می‌توان گفت که تلاش بنیان‌گذاران صهیونیسم مسیحی در انگلستان جهت استعمار و اشغال اراضی فلسطینی به‌منزله دروازه ورود این امپراتوری مستعمراتی به شرق اسلامی محسوب می‌شود.

به همین دلیل رهبر انقلاب با اطلاع از این پیشینه مستعمراتی طی بیاناتی در دیدار با جمعی از دانشجویان و دانش آموزان در تاریخ دهم آبان ماه سال ۱۴۰۲ ش فرمودند «آن کسی که در مقابل اسلام و ملت مظلوم فلسطین ایستاده، فقط رژیم صهیونیستی نیست بلکه آمریکا، فرانسه و انگلیس نیز هستند و مسلمانان نباید این واقعیت را در معادلات، معاملات و تحلیل‌های خود فراموش کنند و از یاد ببرند.»

 با این حساب باید نوحه‌سرایی‌ها و دلسوزی‌های تصنعی وزیر خارجه انگلستان در برهه کنونی را که با لحنی مبهم سخن از به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین طی یک ماه آینده می‌گوید به زهری قتال یا دستکم نوشدارویی پس از مرگ سهراب تشبیه کنیم، زیرا تاریخ مناقشه خونین فلسطین گویای آن است که انگلستان به‌عنوان یکی از مراکز ثقل ترویج ایده صهیونیسم مسیحی در مسیر اجرای سیاست پاک‌سازی قومی و نسل‌کشی‌های گسترده همواره مشوق صهیونیست‌ها بوده است.

نویسنده: علی رحمانی

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا