در گفتگو با آنا مطرح شد

کواکبیان: اصلاح‌طلب تندرو یا اصولگرای تندرو؛ هر دو مشکل‌سازند/ بدون امید، مردم پای صندوق نمی‌آیند

کواکبیان: اصلاح‌طلب تندرو یا اصولگرای تندرو؛ هر دو مشکل‌سازند  بدون امید، مردم پای صندوق نمی‌آیند
کواکبیان گفت: هم به طیف تندرو از اصلاح‌طلبان و هم به طیف تندرو از اصولگرایان انتقاد دارم و معتقدم باید به مباحث (دشمن‌شناسی و ماهیت خصومت) بیشتر توجه کنند نکته مهم اینجاست که با وجود این تنوع دیدگاه‌ها، همه ما باید بر سر منافع مردم، عظمت ایران و وفاق ملی، کوتاه نیاییم و روی این اصول تمرکز داشته باشیم.
نویسنده : محمد نوروزی

به گزارش گروه سیاسی خبرگراری آنا، در شرایطی که تنش‌های منطقه‌ای و دشمنی‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی با ایران بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته، سخنان رهبر معظم انقلاب درباره ریشه‌های این دشمنی و تأکید بر انسجام ملی، محور گفت‌و‌گو‌های سیاسی شده است. مصطفی کواکبیان، نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در گفت‌وگویی صریح با خبرگزاری آنا، ضمن تحلیل ریشه‌های این دشمنی، از ضرورت تغییرات ساختاری در چارچوب قانون اساسی، تقویت وحدت ملی و افزایش مشارکت مردم در تعیین سرنوشت کشور سخن گفت. او با اشاره به تنوع سلایق سیاسی در ایران، بر لزوم همگرایی برای پیشرفت کشور تأکید کرد و هشدار داد که نباید اجازه داد دشمنان از اختلافات داخلی سوءاستفاده کنند.

مردم وفادار ماندند؛ حالا نوبت مسئولان است!

آنا: با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب درباره ریشه دشمنی غرب با ایران، این دشمنی از دیدگاه شما و جریان سیاسی اصلاح‌طلب چگونه تحلیل می‌شود؟

 کواکبیان: در خصوص مسائل جاری کشور، سه نکته کلیدی را مطرح می‌کنم:

نکته اول: وفاداری مردم و وظیفه مسئولان
 مردم ایران برخلاف انتظار رژیم صهیونیستی و حامیانش (مانند آمریکا) که فکر می‌کردند با "فرش قرمز" مواجه می‌شوند وعلیه نظام خود قیام می‌کنند، فریب این اشارات را نخوردند. مردم با ایستادگی و مقاومت خود، وفاداریشان را به ایران، وطن و آرمان‌ها ثابت کرده‌اند. اکنون، با اثبات این وفاداری از سوی مردم، نوبت مسئولان است که با تلاش و جدیت، به وظایف خود عمل کنند.

تغییرات اجتماعی؛ خواسته رهبری یا مطالبه اصلاح‌طلبان؟

نکته دوم: ضرورت تغییرات اجتماعی و پیام رهبری

همانطور که پیشتر نیز مطرح شده، رهبری نظام نیز بر لزوم ایجاد تغییرات اجتماعی در جامعه تاکید کرده‌اند. آقای دکتر ولایتی، مشاور رهبری، در توییتی از ایشان نقل قول کرده‌اند که باید یک سری تحولات، تغییرات و مباحث جدی در جامعه مورد توجه قرار گیرد. این نکته نشان می‌دهد که لزوم بازنگری و حرکت به سمت تغییرات سازنده، مورد تایید عالی‌ترین سطوح تصمیم‌گیری کشور نیز هست.

اصلاح‌طلب تندرو یا اصولگرای تندرو؛ هر دو مشکل‌سازند/ ۳۵ بن‌بست در قانون اساسی! 

خطر زنگزور و پیام روشن ایران به باکو و آنکارا

نکته سوم: ماهیت واقعی دشمنی و لزوم اتحاد

دشمنی رژیم صهیونیستی و آمریکا صرفاً با اشخاص نیست، بلکه هدف اصلی آنها مقابله با سربلندی و عظمت ایران است. آنها پیشرفت ایران را در چارچوب دین و دانش قابل تصور نمی‌دانند و می‌خواهند ایران سال‌ها از قافله پیشرفت و تکامل عقب بماند. بنابراین، درک واقعی از علت مخالفت دشمنان بسیار حیاتی است و نباید بحث را به سمت تاثیرپذیری از اظهارات افرادی مانند ترامپ برد، چرا که عظمت و پیشرفت ایران برای آنها اهمیتی ندارد. فارغ از جناح‌بندی‌ها، خط و ربط‌های سیاسی و احزاب، همه باید برای پیشرفت، تکامل و سرافرازی ایران دست به دست هم بدهند. 

همچنین، موضوع "زنگزور" بسیار جدی است وهرگونه تغییرات ژئوپلیتیکی در شمال ایران که ضد منافع کشور باشد، به هیچ عنوان قابل قبول نیست و بدون پاسخ نخواهد ماند.

اصلاح‌طلب تندرو یا اصولگرای تندرو؛ هر دو مشکل‌سازند!

آنا: با توجه به تاکید شما مبنی بر اینکه دشمنی غرب، آمریکا و رژیم صهیونیستی با "اصل جمهوری اسلامی" است؛ به نظر شما جریان‌های سیاسی کشور، این موضوع دشمن‌شناسی و ماهیت خصومت را به درستی درک کرده‌اند؟


کواکبیان: من هم به طیف تندرو از اصلاح‌طلبان و هم به طیف تندرو از اصولگرایان ایراد دارم و معتقدم که باید به این مباحث (دشمن‌شناسی و ماهیت خصومت) بیشتر توجه کنند. اینکه ما یک حزب اصلاح‌طلب هستیم، به معنای یک‌دست بودن دیدگاه‌ها نیست. حتی در خود حزب ما، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد، چه برسد به “جبهه اصلاحات” که متشکل از بیش از سی و یک حزب با افراد متعدد و تنوع دیدگاه‌هاست.اما نکته مهم اینجاست که با وجود این تنوع دیدگاه‌ها، همه ما باید بر سر منافع مردم، عظمت ایران و وفاق ملی، کوتاه نیاییم. باید روی این اصول تمرکز داشته باشیم.

برخی ممکن است حرف‌های عجیب و تندی بزنند، اما از آن طرف هم کسانی را داریم که کوچک‌ترین چیزی را که خلاف دیدگاهشان باشد، برنمی‌تابند. بالاخره باید تنوع سلایق را بپذیریم. واقعاً بپذیریم که کشوری هستیم با دیدگاه‌های متفاوت. این دیدگاه‌های متفاوت باید بر سر اصولی بایستند که آن اصول را با هم به تفاهم برسیم و بر آن‌ها تاکید کنیم.

خاطره‌ای از دکتر طهرانچی و پذیرش تنوع سلایق

در اینجا می‌خواهم یادی کنم از دکتر طهرانچی، واقعاً برخلاف تصوری که گاهی از او وجود داشت، در مباحث مختلف، تنوع سلایق را می‌پذیرفتند؛ علی‌رغم اینکه به ظاهر جزو اصلاح‌طلبان نبود، اما ارتباطش با ما گرم بود.

 تغییرات بله، براندازی هرگز!

آنا: در نقطه‌ای قرار داریم که برخی دوستان اصلاح‌طلب، تمام راه‌حل‌ها و پیشنهادهایشان را در قالب "تغییر" تعریف می‌کنند این تغییر حتی به تغییر ساختاری حاکمیت نیز تسری می‌یابد، از آن مهم‌تر، این رویکرد مورد استقبال دشمنان نیز قرار گرفته است. با این شرایط، چه باید کرد؟

 کواکبیان: باید حرف‌هایی بزنیم که شدنی باشد. صحبت‌هایی که اخیراً در مورد تغییر ساختار مطرح شد، در واقعیت جایی برای عملی شدن ندارند. اگرچه هشت سال است بحث "تغییر ساختار" و "بازنگری قانون اساسی" را مطرح می‌کنیم، اما تأکید می‌کنیم که این باید در چارچوب خود قانون اساسی و به خصوص "اصل ۱۷۷ قانون اساسی" صورت گیرد. خود این اصل، شورای بازنگری را باز گذاشته و ترکیبی را مطرح کرده که می‌توانند بازنگری قانون اساسی را پیگیری کنند. البته در این زمینه با دو گروه مخالف مواجهیم:
یک گروهی که همه چیز را گل و بلبل می‌بیند و با هرگونه تغییری مخالف هستند. آن‌ها می‌گویند اصلاً نباید دست به ترکیب قانون اساسی زد.

گروه دوم کسانی هستند که واقعاً می‌ترسند و می‌گویند اگر با این ترکیب (موجود در قانون اساسی) این کار را انجام دهیم، انسداد و تصلب بیشتری ایجاد می‌شود.

 معتقدم که در چارچوب "اصل ۱۷۷" تغییر شدنی است. ما باید این را بپذیریم که نصف واجدین شرایط در انتخابات باید شرکت کنند و نصف کسانی هم که شرکت می‌کنند باید رأی مثبت بدهند، طبق آیین‌نامه‌ای که تصویب می‌شود.

لذا، اگر این کار را انجام دهیم، آن بحث‌های حاشیه‌دار در مورد "تغییر ساختار" پیش نمی‌آید، ولی در عین حال "تغییری" هم صورت می‌گیرد. هم با کسانی که می‌گویند هیچ تغییری نباید صورت بگیرد، مخالفیم؛ و هم با کسانی که معتقدند باید بنشینیم و دیگران بیایند برای ما تغییرات ایجاد کنند یا مجلس مؤسسان شکل بگیرد، که این شدنی نیست. بنابراین، من معتقد به تغییرهستم، اما در عین حال معتقد نیستم که ما باید کل ساختارمان را به شکلی بسپاریم که نشدنی باشد.

۳۵ بن‌بست در قانون اساسی! 

آنا: نسل جوان این سوال برایشان پیش می‌آید که تغییر در چه چیزی و مهم‌تر اینکه از سوی چه کسانی؟ تمام کسانی که صحبت از تغییر می‌کنند، خود در دوره‌های مختلف، چه اصولگرا و چه اصلاح‌طلب در رأس امور بوده‌اند. سوال اساسی‌تر این است که دوستانی که خودشان باید پاسخگو باشند، اکنون به مطالبه‌گر تغییرتبدیل شده‌اند؟

کواکبیان: معتقد هستم بن‌بست‌هایی در مسیر پیشرفت نظام می‌بینم. حداقل سی و پنج بن‌بست در قانون اساسی علی‌رغم اینکه قانون اساسی ما بسیار پیشرفته است وجود دارد به‌عنوان مثال:

چه کسی گفته است که حتماً باید رئیس بانک مرکزی را وزیر اقتصاد تعیین کند؟ در کجای جهان این‌جوری است؟ باید این گره را درست کنیم تا "استقلال بانک مرکزی" به رسمیت شناخته شود. یعنی در قانون اساسی اتفاقاً بیان شود که بانک مرکزی یک تشکیلات مستقل باشد که همه از او حساب ببرند، حتی وزیر اقتصاد، اما الان برعکس است.
 یا حتی "استقلال قوه قضائیه". قبول داریم که تحولاتی اخیراً در قوه قضائیه ایجاد شده و خوب هم است، اما در همه جای عالم دستگاه قضایی مستقل است. استقلال یعنی قوه قضائیه مستقل از همه ارکان نظام باشد. بنابراین، وقتی می‌گویم سی و پنج بن‌بست‌هایی وجود دارد. یعنی این موارد حتماً باید تغییراتی در آن‌ها ایجاد شود تا بگوییم همین قانون اساسی فعلی ولی با اعمال تغییرات لازم می‌تواند ادامه داشته باشد.

آنا: در مورد بانک مرکزی، شما خودتان در مجلس بودید که قانون استقلال بانک مرکزی در مجلس گذشته مطرح و در حال تصویب بود. این قانون تغییراتی در شورای بانک مرکزی ایجاد می‌کرد و بحث استقلال را مطرح می‌کرد، بدون اینکه ارتباطی با رهبری داشته باشد. همچنین، در مورد قوه قضائیه، یکی از چالش‌های فعلی این است که بودجه این قوه توسط دولت تأمین می‌شود. دوستان قوه قضائیه به مشکلاتی اشاره می‌کنند که ناشی از وجود قوانین متعدد و آیین‌های دادرسی است که باعث طولانی شدن روند رسیدگی و افزایش کثرت پرونده‌ها می‌شود. این مشکلات می‌تواند از طریق اصلاحات در قانون اساسی حل شود؟ به عنوان مثال، اگر قوه قضائیه بتواند به طور مستقل عمل کند و از رهبری یا دیگر ارکان جدا شود، ممکن است این چالش‌ها کاهش یابد؟

کواکبیان: در تجربه‌ای که در دنیا وجود دارد، مگر همه جای عالم قوه قضائیه بی‌بودجه می‌ماند؟ حالا هر ارگانی که بودجه را تأمین کند، باید بودجه آن درست شود. عرض بنده فراتر از وضع موجود است. با توجه به تجربه زیستی که در عالم وجود دارد، هیچ‌وقت وزیر اقتصاد بالای سر بانک مرکزی نیست؛ همیشه بانک مرکزی یک جریان مستقل است و الان برعکس است، تعارف که نداریم.

مثلاً یکی از بحث‌ها این است که نیرو‌های نظامی نباید در مباحث اقتصادی نقش داشته باشند یا دخالت کنند. این را بلافاصله جواب می‌دهند که مشکل بودجه دارند و اتفاقاً باید هر بودجه‌ای که لازم است برای نیروی نظامی تنظیم شود، ولی واقعاً این عدم دخالت در اقتصاد هم قانون باشد. بحث من این است که در قانون اساسی عنوان شود که نیرو‌های نظامی، انتظامی، اطلاعاتی، دفاعی، امنیتی و امثال این‌ها نباید در اقتصاد نقش داشته باشند. ولی الان نقش دارند. اتفاقاً باید طوری بودجه تخصیص دهیم که بیشترین و بهترین بودجه در اختیار این نیرو‌ها باشد، ولی از آن طرف اجازه  دخالت ندهیم.

این سی و پنج مورد که می‌گویم امثال اینهاست. ما حرف‌های ساختارشکنانه نمی‌خواهیم بزنیم. در واقع ساختار فعلی که وجود دارد، تغییراتی در آن ایجاد شود.
 اصلاح‌طلب تندرو یا اصولگرای تندرو؛ هر دو مشکل‌سازند/ ۳۵ بن‌بست در قانون اساسی! 

چرا مشارکت در انتخابات کاهش یافت؟

آنا: یکی از چالش‌های بزرگ ما در حوزه انتخابات است که سال‌هاست مطرح می‌شود؛ انتخابات تناسبی، انتخابات متناسب با احزاب، ولی این اتفاق نمی‌افتد. چالش در چیست؟
 
کواکبیان: در انتخابات سال ۱۳۸۸، میزان مشارکت مردم ۸۵ درصد بود. این تجربه نشان می‌دهد که امکان افزایش مشارکت حداکثری وجود دارد و هیچ‌کس نمی‌تواند از این موضوع بدش بیاید. بنابراین، باید به آسیب‌شناسی وضعیت فعلی بپردازیم. 
در حال حاضر، نماینده تهران با سیصد و چهل هزار رأی به مجلس آمده است که این مسئله نیاز به بررسی جدی دارد. به دولت پزشکیان نیز می‌گویم که باید اقداماتی انجام دهد تا مشارکت مردم واقعاً افزایش یابد. در آخرین انتخابات، ۵۱ درصد از مردم غایب بودند و این موضوع باید مورد بررسی قرار گیرد.

اگر آسیب‌شناسی دقیقی انجام شود، ممکن است تحولاتی و تغییرات تشکیلاتی لازم ایجاد شود. برخی به ما می‌گویند که باید با امید به یک چشم‌انداز روشن‌تر انگیزه پیدا کنیم تا در انتخابات شرکت کنیم، اما متأسفانه این امید در حال حاضر در ما وجود ندارد.

بدون امید، مردم پای صندوق نمی‌آیند 

آنا: این امید با تغییر ساختار ایجاد می‌شود یا با عملکرد؟

کواکبیان:هم عملکرد تأثیر دارد و هم باید همه احساس کنند که با این تغییر ساختار، تحولی ایجاد خواهد شد. مثلا اگر دولت پزشکیان موفقیتی داشته باشد، باید به این نکته توجه کنیم که اگر میزان مشارکت مردم در انتخابات شورای شهر در سراسر کشور در حد ۳۰ درصد باقی بماند، این نشان‌دهنده ارزیابی عملکرد ضعیف از دولت پزشکیان بعد از یک سال خواهد بود.بنابراین، با تغییر ساختار در چارچوب قانون اساسی و ایجاد تحولاتی که امید را در مردم زنده کند، بسیار حائز اهمیت است. باید تلاش کنیم تا مردم بیشتر در مشارکت اجتماعی و تعیین سرنوشت خودشان شرکت کنند. اگر هیچ اتفاقی نیفتد و اوضاع مانند گذشته پیش برود، امید مردم زنده نخواهد شد.

پس، ضروری است که راه‌هایی پیدا کنیم تا دست به دست هم دهیم و امید را تقویت کنیم. این تغییر اجتماعی باید شامل توجه بیشتری به قشر متوسط و مستضعف باشد. به عنوان مثال، در مورد قیمت بنزین و سایر حامل‌های انرژی، به جای اصلاحات ساختاری که باید انجام شود، معمولاً این تغییرات را به قانون اساسی ربط می‌دهیم. اما بخشی از این موضوع به شیوه حکمرانی و عملکرد دولت برمی‌گردد.

متأسفانه، ما به این تغییرات بهایی نمی‌دهیم و بیشتر بر روی افزایش قیمت‌ها تمرکز داریم. وقتی صحبت از گران کردن بنزین یا دیگر حامل‌های انرژی می‌شود، به راحتی به سمت قشر مستضعف می‌رویم و تأثیرات منفی آن را نادیده می‌گیریم. اما هیچ‌گاه به بررسی اولیگارشی‌ها و ذی‌نفعانی که تعیین می‌کنند نمی‌پردازیم.

اگر مردم واقعاً درک خوبی از مسائل پیدا کنند و امیدوار شوند، حتماً از وضعیتی که به نفع کشور باشد، حمایت خواهند کرد. به یاد دارم در سال ۱۳۶۷ آقای مهندس میرحسین موسوی بحثی را مطرح کردند که می‌توانیم کوپن‌هایی برای مردم اعلام کنیم تا منابع مالی را به جبهه‌ها اختصاص دهیم. آن زمان تمام مردم بر این باور بودند که ما کوپن نمی‌خواهیم و ترجیح می‌دهند منابع صرف جنگ شود. این نشان می‌دهد که اگر مردم توجیه لازم را داشته باشند، از تصمیمات به نفع کشور حمایت خواهند کرد.

اما اگر این توجیه وجود نداشته باشد، مشکلاتی ایجاد می‌شود. مثلاً برخی افراد به این موضوع اشاره می‌کنند که هزینه بنزین برای خود ما چقدر تمام می‌شود، در حالی که باید توجه کنیم این یارانه پنهان نیست و بنزین واقعاً متعلق به مردم است. نباید منت بگذاریم که بنزین را ارزان به آن‌ها می‌دهیم؛ بلکه باید راه‌حل‌هایی پیدا کنیم که مردم با وضعیت اقتصادی و معیشتی بهتری زندگی کنند.

ما ممکن است از ارائه این راه‌حل‌ها نگران باشیم یا با مشکلاتی مواجه شویم، اما نباید به سرعت به سمت افزایش قیمت‌ها برویم. حتی آقای دکتر پزشکیان نیز بار‌ها گفته‌اند که این عدالت نیست که یک نفر چند خودرو داشته باشد و برای هر کدام سهمیه بنزین دریافت کند، در حالی که یک روستایی هیچ خودرویی ندارد. این نکته درست است، اما راه‌حل افزایش قیمت بنزین نیست. باید راه‌حل‌های دیگری پیدا کنیم که وضعیت اقتصادی و مالیاتی افرادی که چند خودرو دارند، درست شود و همچنین وضع روستاییان نیز بهبود یابد. به طور کلی، نباید سریعاً به واکنش‌هایی بپردازیم که به نظر می‌رسد جواب بدهند؛ بلکه باید توجه بیشتری به ساختار‌های اقتصادی و اجتماعی داشته باشیم و راه‌حل‌های جامع‌تری ارائه دهیم.

اصلاح‌طلب تندرو یا اصولگرای تندرو؛ هر دو مشکل‌سازند/ ۳۵ بن‌بست در قانون اساسی! 

آنا: آیا تغییرات لازم برای حل مشکلات، در تغییر قانون اساسی نهفته است؟

کواکبیان: بله، می‌توانم مثال‌هایی بزنم. اگر وضعیت بدون تغییر در قانون اساسی بهبود می‌یافت، وضع ما اکنون این‌گونه نبود. بنابراین، برای ایجاد تغییرات مؤثر، نیاز به اصلاحاتی داریم. اما نمی‌خواهم تمام مشکلات را به تغییر ساختار و قانون اساسی نسبت دهم؛ بخشی از این مسائل به کارآمدی نظام بستگی دارد. حتی اگر بهترین ساختار را داشته باشیم، اگر نظام ناکارآمد باشد، باز هم با مشکلاتی مواجه خواهیم شد.
به عنوان مثال، شی جی‌پینگ در چین را در نظر بگیرید. واقعیت این است که حزب کمونیست او را به قدرت رسانده و کشور به صورت تک‌حزبی اداره می‌شود. همه می‌دانند که این سیستم غیردموکراتیک است، اما مردم از وضعیت اقتصادی راضی هستند. بسیاری ممکن است بگویند که مهم نیست، بیایید یک دولت توتالیتر راه بیندازیم تا معیشت مردم را حل کنیم. اما مهم این است که طبقه متوسط باید به سطحی از گشایش اقتصادی برسد که احساس کند مشکلاتش حل شده است.

یکی از مسائلی که ممکن است اختلاف نظر داشته باشیم، بحث تعامل با دنیاست من به ترامپ و حقه‌بازی‌های او کاری ندارم، اما بالاخره باید مشکل با آمریکا را حل کرد. در حال حاضر، چین و روسیه در رقابت‌های اقتصادی با آمریکا هستند، اما ظاهر تخاصم ندارند. روابط ما باید به گونه‌ای تعریف شود که منافع ملی حفظ شود، در حالی که ما نیز در حال مقابله با تهدیدات هستیم. بنابراین، برای ایجاد تغییرات واقعی و مؤثر، نیاز به یک رویکرد جامع داریم که شامل اصلاحات ساختاری و کارآمدی نظام باشد و همچنین تعامل مناسب با سایر کشورها.

مذاکره تنها راه است؛ حتی بعد از موشک به میز!

آنا: شما می‌گویید که مشکل با آمریکا باید حل شود. اما جنگ دوازده‌روزه این حرف را رد می‌کند! ما پای میز مذاکره بودیم و آماده مذاکره، اما آمریکا موشک به میز مذاکره زد. یعنی عملاً به ایران و جمهوری اسلامی می‌گویند که مشکل از تو است که آمریکا موشک به میز مذاکره زد!

کواکبیان: اتفاقاً اگر موشک به میز مذاکره خورد، باز هم راه‌حلش مذاکره است! هیچ‌کس با این موضوع مخالف نیست. یعنی نمی‌گویید تا موشک زدید، بیاییم بجنگیم. عرض بنده این است که هر جنگی به مذاکره‌ و توافق ختم می‌شود. معتقدم آن‌ها خباثت کردند و عهدشکنی کردند. مثالی می‌زنم: دنیا با هم درگیری‌های جدی دارند، اما ظاهر قضیه را حفظ می‌کنند و روابطشان برقرار است.

تعلیق موقت غنی‌سازی؟

آنا: به نظر من هیچ‌کسی با مذاکره مخالف نیست، اما سوال این است که مذاکره برای چه؟ برخی معتقدند که این تغییر باید شامل ترک توان دفاعی و موشکی، عقب‌نشینی از سیاست‌های منطقه‌ای و ترک تخاصم با آمریکا باشد. به نظرتان این شیوه مذاکره همان چیزی است که مد نظرتان است؟

کواکبیان: اینکه طرف بیاید در مذاکره مباحثی مطرح کند که به قد و قواره‌اش نمی‌خورد و بیشتر از حد خودش بگوید، دلیلی ندارد که ما بپذیریم. ما در مورد بحث‌های موشکی‌مان معیار‌هایی داریم. معتقدم هر کسی بخواهد از توانمندی موشکی یا زیرساخت‌های دفاعی کوتاه بیاید، طرفدار منافع ملی نیست. بحث سر نحوه برخورد با این توانمندی‌هاست.

یک مثال می‌زنم: شما می‌گویید ما باید غنی‌سازی را در داخل داشته باشیم و شکی در آن نیست. دنیا هم پذیرفته که ما دنبال بمب هسته‌ای نیستیم، ما فتوای شرعی رهبری داریم که تأکید می‌کند ما دنبال بمب هسته‌ای نیستیم و دنیا هم این را فهمیده است. اساساً کسی که دنبال بمب هسته‌ای نیست طبق قواعد کنوانسیون‌های بین‌المللی باید بتواند غنی‌سازی انجام دهد، چون خطری ندارد. بگوییم چهار الی پنج ماه فعلاً غنی‌سازی را به تأخیر می‌اندازیم، ولی اصل غنی‌سازی حق ماست.


آنا: ولی باز طرف مقابل پای تعهداتش نبود. در چنین شرایطی چه کاری باید انجام دهیم؟

کواکبیان: آژانس بین‌المللی نمی‌داند مراکز هسته‌ای ما چه بلایی سرشان آمده یا خبر دارند یا ندارند. اگر خبر دارند باید محکوم کنند که محکوم نکردند، اگر خبر ندارند واویلاست لذا معتقدم که از حقوق مسلم خود، دفاعی، موشکی و هسته‌ای عقب‌نشینی نباید کنیم، اما برای اینکه منافع ملی حفظ شود، موقتاً می‌توانیم در مذاکره بگوییم این حق ما است، اما  چهار ماه غنی‌سازی را تعلیق می‌کنیم.

آنا: چقدر این رویکرد به نتیجه می‌رسد و از صد نمره، احتمال امید می‌دهید؟

کواکبیان: من واقعاً به همه چیز خوش‌بینانه نگاه می‌کنم و حتی معتقدم که ممکن نیست رژیم صهیونیستی یا آمریکا چنین خبطی کنند و حمله کنند. البته کار‌های نفوذی را هنوز هم باید جدی بگیریم. این اتفاقی که  در زاهدان پیش آمد، دادگستری زدند، در کردستان چه کردند، این عوامل نفوذی‌ را باید جدی بگیریم. حتی همین سازمان منافقین که عمله و مواجب‌بگیر آن‌ها هستند، کار می‌کنند و ما این‌ها را فراموش می‌کنیم و گیر می‌دهیم به جناح‌های سیاسی داخلی در حالی که واقعاً آن‌ها خطرناک‌اند.

صلح حدیبیه؛ الگویی برای مذاکره با آمریکا

آنا: اگر این مسیر که گفتید تعلیق موقت کردیم، پای میز مذاکره آمدیم و همچنان پاسخ ندادند، چه کنیم؟ 

کواکبیان: بالاخره در آموزه‌های دینی داریم مثلاً برای فتح مکه در قرآن وقتی خداوند می‌فرماید "إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا"، این فتح مبین به فتح مکه مربوط نیست، بلکه به صلح حدیبیه اشاره دارد که در آن زمان مسلمانان امتیازاتی دادند، اما در نهایت پیروزی بزرگی حاصل شد. من واقعاً معتقدم باید تجربه کرد و دوباره تجربه کرد. این‌جوری نیست که بگوییم یک بار تیر به هدف نخورد، برویم فکر دیگری کنیم و راه را مسدود اعلام کنیم. مهم این است که فهم مشترکی از روابط بین‌المللی داشته باشیم تا بتوانیم مشکلمان را با آمریکا حل کنیم، نه اینکه تسلیم شویم.

آنا: ولی ما متحدتر از کانادا و اروپا نیستیم!

کواکبیان: روحیه ما باید برای حفظ اصول تلاش کند. ما تسلیم نمی‌شویم، اما باید ظاهراً مسائل را رفع و رجوع کنیم تا نگویند اینها کشور متخاصم هستند و با حالت تخاصمی برخورد می‌کنند.

بیانیه‌های جنجالی؛ بازی در زمین نتانیاهو؟

آنا: بالاخره یک جریان سیاسی بیانیه‌ای داده است. سوال من این است که این بیانیه باعث شد طرف رژیم صهیونیستی و غربی ذوق‌زده شوند و صحبت از شکاف درون حاکمیت کنند. این بیانیه می‌تواند به تعبیر آن‌ها نشان‌دهنده شکاف بین مردم، مسئولان و جریان‌های سیاسی باشد و حتی تعبیر کنند که اکنون زمان مناسبی برای حمله مجدد است. نظر شما چیست؟

کواکبیان: باز شما حرف‌های کیهان را مطرح می‌کنید که گفتند این ترجمه نتانیاهو است! عرضم این است که بعضی از حرف‌هایی که من زدم، مثلاً درباره تعلیق یا برخی مباحث دیگر، قابل بحث است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا