چشمانداز بهبود بورس؛ فرصتهای پیش رو با همراهی دولت و اصلاح رویکردهای اقتصادی

حمید میرمعینی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری آنا، گفت: عاملی که در حال حاضر بازار تحت تاثیر قرار داده و متغیر اصلی بازار، همین بحث سیاسی موجودیت شرکتهاست. ادامه تنشها و همینطور ادامه محدودیتهایی که حالا چه توی حوزه ناترازی هست، چه در حوزه سیاستگذاری اقتصادی روی شرکتهای تولیدکننده، مخصوصاً شرکتهای بزرگ تولیدکننده، سیگنالی مبنی بر بدتر شدن اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور و انتشار چالشهای غیرقابل حل خواهد شد؛ بنابراین بازار سرمایه و شرکتهای بورسی عمدتاً تابعی از شرایط سیاسی و اقتصادی هستند و بالاخره شرایطی هست که تاثیرگذار است روی عملکرد و همچنین بر اساس اصول سرمایهگذاری و ارزشگذاری شرکتها و قیمت سهام شرکتها، با توجه به آیندهنگری مناسبی که در شرایط فعلی نیست، خوب قیمت سهام شرکتها هم افت پیدا کرده است.
این تحلیلگر بازارسرمایه افزود: اما در این اصل، دولت هم میتواند با انجام اقداماتی حمایتی یا ارائه مشوقها، اوضاع بازار را کمی بهتر کند. از جمله اینکه قیمتگذاری دستوری را لغو یا کمتر کند و تعدیلهایی در قیمتگذاری دستوری و قیمت خوراک شرکتها و تغییرات شبکههای مالیاتی که خیلی تاثیرگذار است، انجام دهد. ببینید، ما تقریباً روزی دو سه میلیارد دلار فقط بازارمان افت ارزش پیدا میکند.
وی تصریح کرد: اگر دولت از طریقی کمک کند، خودش هم منتفع میشود، به لحاظ اینکه بزرگترین مالک شرکتهای بورسی، خود دولت است. به هر حال بیش از ۶۰ درصد شرکتها متعلق به دولت است و خود دولت هم متضرر خواهد شد.
افزایش نقش تأمین مالی شرکت از طریق بورس
میرمعینی ادامه داد: بنابراین، از بعد گردش بالای معاملاتی در بورس و افزایش نقش تأمین مالی شرکت از طریق بورس، دولت میتواند بهرهمند شود، اما متاسفانه دولت این زوایا را نمیبیند و نمیتواند درست چالشها را رفع کند. به همین خاطر هم حمایت درستی نمیتواند انجام دهد و بستههای حمایتی را نمیتواند به درستی تدوین کند که همهجانبه باشد تا امید را به بازار برگرداند.
به گفته این کارشناس بورس؛ مجموعه این عوامل باعث شده که هم عدم حمایت درست و هم بحث اوضاع سیاسی اقتصادی، باعث شده که امیدی در بازار نباشد و انفعالی که در بدنه دولت وجود دارد، باعث شده که بازار سرمایه تقریباً رو به افول برود و شاهد افت مداوم بازار باشیم و متاسفانه روند نزولی روز به روز بدتر هم بشود و ناامیدی کامل حاکم شود.
راهکارها برای کاهش آب شدن سرمایههای ملی و مشکلات
میرمعینی با تاکید بر اینکه درست است که راهحل وجود دارد، اما متاسفانه سیاستگذاریهای همهجانبهنگری که باید برای اکثر بازارها از جمله بازار سرمایه وجود داشته باشد، واقعاً نیست، ادامه داد: ما فقط نشستهایم و متاسفانه شاهد آب شدن سرمایههای ملی و افزایش مشکلات هستیم و هیچ اتفاق خاصی نمیافتد. فقط حرفهایی زده میشود، مشکلاتی چندساله هستند که باید طی کنیم تا زیرساختها آماده شوند و موانع برداشته شوند. این حرفها نکاتی هستند که کارشناسان هم روی آنها تاکید دارند، ولی تکرار میشوند و تاکنون نتیجهای ندیدهایم.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که بازار چقدر در برابر شوکهای احتمالی آماده مقاومت است، گفت: بازار میتواند پدافند غیرعامل خودش را فعال کند و از بدنه وجودی خودش نکاتی یا سپری را آماده کند که اگر دولت هم پشتش نباشد و اتفاقی بیفتد، حداقل بتواند برای چند روز سرپا خود را نگه دارد.
وی افزود: بازار سرمایه ما بالاخره یکی از ارکان اقتصاد است، بنابراین خیلی نمیشود آن را جدا از عوامل سیاستگذاری دولت، به عنوان یک جزء جداگانه یا بخش مجزا در نظر گرفت. این یک جزئی از کل است. تجربه جنگ ۱۲ روزه متاسفانه تجربه خیلی خوبی برای بورس نبود.
تبعات تعطیلی ۱۲ روزه بازار سرمایه
تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه به مهمترین اقدام منفی این دوره اشاره کرد و گفت: مهمترین اقدام بدی که در این جنگ ۱۲ روزه اتفاق افتاد، تعطیلی ۱۲ روزه بازار سرمایه بود. این اصل ذات بازار سرمایه را زیر سوال برد و نقدشوندگی را کلاً از بین برد.
میر معینی تاکید کرد: اوایل که این بحث توقف عملیات بازار مطرح شد، اینطور نشد که افتها نادیده گرفته شوند. بازار سرمایه کار خودش را کرد. با منشأ مبتنی بر جنگ، تا الان تجربه کردهایم که شاخص کل بالای ۲۰ درصد و خیلی از نمادها بالای ۴۰ تا ۵۰ درصد افت را تجربه کردهاند؛ بنابراین این عامل نه تنها باعث نشد که این افت اتفاق نیفتد، بلکه باعث شد یک بدبینی نسبت به این موضوع ایجاد شود که اگر دوباره چنین جنگی اتفاق بیفتد، سرمایههای مردم قفل میشود. این باعث شد یک سوگیری رفتاری یا ترسی در مردم ایجاد شود که من بفروشم، فروشندهها بیشتر شوند تا دوباره دچار آن مشکل نشوند. اینها هم چوب را میخورند و هم چوب را میزنند؛ یعنی هم داراییشان بلوکه میشود و هم افت را تجربه میکنند.
وی ادامه داد: بنابراین، این باعث میشود که فرد بگوید عطایش را به لقایش بخشیدم و احتمالات مبنی بر بهبود بازار را هم برای خودش تمام شده تلقی کند و ریسک عدم نقدشوندگی و افت بیشتر را به جان نخرد و بفروشد. شاهد روزانه افزایش فروشنده هستیم، ولی تقاضای آنچنانی که بتواند بازار را نگه دارد یا با امید به آینده بازار و اقتصاد کشور، جریان نقدینگی جدیدی وارد بازار شود، متاسفانه نمیآید.
حمایتها رها شده اند
کارشناس بورس با اشاره به اقدامات اخیر گفت: مجموعه عواملی که در دو ماه اخیر اتفاق افتاده، اولاً کمنظیر و ثانیاً بیسابقه بوده است. دوماً اقداماتی هم که انجام شده، اقدامات درستی نبوده؛ حمایتهای مقطعی و بدون پشتوانه و حساب و کتاب بوده است. متاسفانه شاهدیم که یک سری حمایتها شد، رها کردند و دوباره فشار فروش تشدید شد. متاسفانه شاهدیم که سرمایه مردم و سرمایهگذاران که باید صیانت شود، از بین رفته است.
وی تاکید کرد: اینها نشاندهنده این است که نه سازمان بورس و نه حتی خود دولت، هیچگونه احساس مسئولیتی را به طور واقعی و جدی نسبت به بازار سرمایه نشان ندادهاند. متاسفانه شاهد بودیم که بزرگترین آسیبها به مردم وارد شده است. سهامدارانی که پولشان را برای تولید ملی در بازار سرمایه وارد کردند، متاسفانه این اتفاق برایشان افتاده است.
تحلیلگر بازار سرمایه در تحلیل عوامل افت بازار افزود: اگر نگوییم عدم درایت یا عیار مدیریت بازار یا عدم آمادگی برای چنین روزهایی و نداشتن برنامه B، باعث این اتفاق شده، ولی به عنوان عامل اول تلقی نکنیم، به عنوان عامل دوم یا سوم میتوانیم این عامل را برای افت بازار ما به عنوان یکی از عوامل بسیار برجسته تلقی کنیم. شاید اولین عامل را جنگ بگوییم، ولی قطعاً دومین عامل، سیاستگذاری اقتصادی و سومین عامل، نقش سازمان بورس و عدم آمادگیاش برای چنین روزهایی است.
انتهای پیام/