جنگ ۱۲ روزه، عملیات براندازی بود/ نبرد با ایران یعنی خودکشی بزرگ برای اسرائیل

خبرگزاری آنا- راحله کاویار، رویدادهای اخیر که به "جنگ دوازده روزه" شهرت یافته است، همچنان کانون تحلیلها و ارزیابیهای مختلف در محافل سیاسی و رسانهای است. برای واکاوی ابعاد این ماجرا و درک بهتر پیامدهای آن، گفتوگویی اختصاصی با محمدرضا فیاض، سفیر سابق ایران در امارات، داشتیم. وی در این گفتوگو به تشریح ماهیت این رخداد، اهداف پنهان آن و همچنین راهبردهای مقابله با چنین حوادثی پرداخت.
نه جنگ، بلکه عملیاتی فوقالعاده سنگین به قصد براندازی
فیاض با تمایز قائل شدن میان این رویداد و مفهوم سنتی "جنگ" تأکید کرد: به اعتقاد من، این رویداد ابتدا ویژگیها و مختصات جنگ را نداشت، بلکه یک عملیات فوقالعاده سنگین و برنامهریزیشده برای براندازی بود که میتوانست به جنگ تبدیل شود. در حال حاضر، عملیات دو طرف متوقف شده و آتشبس رسمی هم وجود ندارد. به نظر میرسد این عملیات حتماً نه یک ماه و نه دو ماه، بلکه ماهها، شاید بیش از یک سال روی آن برنامهریزی شده است. شواهد و مصاحبههایی که طرف مقابل انجام میدهد، به مدت شانزده تا بیست ماه اشاره دارند و صریح میگویند که در این مدت برای جمعآوری اطلاعات و طراحی اقدام کردهاند.
وی با اشاره به نمونهای از برنامهریزیهای آنها گفت: فرمانده ارشد آمریکا در گزارشی اعلام کرد که در پانزده سال گذشته ما سعی کردیم با جمعآوری اطلاعات مختلف، بدون اینکه حضور داشته باشیم، تمامی ابعاد مراکز مورد نظرمان را شناسایی کنیم. بارها با نرمافزارهای مختلف این کار را شبیه سازی و تکرار کردیم. الآن هم با اطمینان میگوییم که کار ما (نابودسازی) بالاتر از ۹۰% بوده است. پس معلوم میشود آمریکاییها به رغم ژستهای ریاکارانه، حداقل ۱۵ سال وقت برای نابودی دستاوردهای پیشرفته ایران صرف کردهاند. بنابراین طبق شواهد، کماکان آمریکاییها غیر قابل اعتماد هستند.
آفریقا آزمایشگاه آمریکا و اسرائیل شد
فیاض با اشاره به اینکه اگراین عملیات مصداق بارز "جنگ ترکیبی" باشد، گفت: نتیجه این اتفاق، یک کار و عملیات سنگین نظامی و تبلیغاتی و رسانهای مشترک است. امروز به این نوع جنگها 'جنگ ترکیبی' میگویند. یعنی عوامل مختلف در یک مجموعه عملیات شرکت میکنند که اسم آن مجموعه نیز"جنگ" است. قاعدتاً این اتفاق نمیتواند به طور کامل به سرنگونی یک کشور ختم شود، ولی میتواند به خسارت بزرگی با عنوان براندازی و سپس تجزیه و آشوب منتهی شود.
وی با اشاره به تجربیات مشابه در آفریقا یادآور شد: این روشی که آمریکاییها و اسرائیلیها بارها آن را تمرین کردهاند وانجام دادهاند، در قاره آفریقا نیز بارها اتفاق افتاده و اتفاقا هیچیک از این موارد نیز به خیر و صلاح مردم آن کشورها منتهی نشده است. اکنون اگر به آفریقا نگاه کنید، چندین کشور که در التهاب هستند، حاصل این رفتار آمریکاییها و اسرائیلیها بوده و اصلا این روشها نتایج مثبتی برای مردم آنجا نداشتهاند. شمال، جنوب و شرق آفریقا، فعلا نمونههای موجود هستند.
اشتباه بزرگ دشمن ناآگاهی از فرهنگ و همبستگی ایرانی
سفیر سابق ایران به اشتباه محاسباتی دشمن در این عملیات اشاره کرد و گفت: این رفتار پلید که تجربه موفقی هم نبوده است، در یک محیط ناشناختهای مانند ایران نتیجه بدتری برای آنها داشت. آنها اطلاعات کمی از همبستگی ملی و فرهنگ ایرانی داشتند. بر اساس اخبار و گفتگوها، اطلاعاتی که داشتند بسیار ناقص و سطحی بود. جامعه ایرانی و فرهنگ ایرانی را اصلاً نمیشناختند و در نتیجه روی یک چیزی شرطبندی کردند که احتمال موفقیتش پایین بود. این عملیات میتوانست منجر به جنگ واقعی داخلی نیز بشود، اما با همبستگی مقدس خنثی شد.
از عملیات تا جنگ وقتی میدان رنگ نبرد واقعی گرفت
فیاض گفت: اگرچه عملیات ابتدا جنگ نبود و بیشتر یک قتل عام بی رحمانه و کور بود، اما به مرور به شکل جنگ درآمد و نیروهای نظامی وقتی به میدان میآیند و در مصاف مستقیم قرار میگیرند، طبیعتاً همه چیزشکل جنگ به خود میگیرد؛ بنابراین عملیات با گذر زمان، حالت جنگی پیدا کرد. اما در نهایت، دستاوردهایی که دشمن پیشبینی کرده بود محقق نشد.
همبستگی ملی؛ سدی در برابر براندازی
فیاض گفت: هدف اصلی براندازی بود. اما آنچه در نهایت بروز کرد، همبستگی ملی بود که این عملیات را خنثی کرد. این تجربه نشان داد که هر بار دشمن چنین تصمیمی بگیرد، عنصر انسجام داخلی ایران بزرگترین مانعش خواهد بود.
نبرد روانی و رسانهای در فضای مجازی
فیاض در ادامه با اشاره به آینده مناقشه و تهدیدهای احتمالی تصریح کرد: قطعا ما نباید غفلت کنیم. باید هم در بخش نظامی و هم در بخش افکار عمومی و رسانهای کاملاً آماده باشیم. اکنون وزنه افکار عمومی حرف اول را میزند. همان طور که در این نبرد، در دوازده روز عملیات، کارهای نظامی حرف اول را میزدند. بنابراین، اکنون باید به بخش رسانهها و افکار عمومی به شدت بپردازیم و اینجا نقش رسانههای ما بسیار مهم است.
وی افزود: رسانهها باید افکار عمومی داخل کشور و جهان و منطقه را به خوبی پوشش دهند و کمک کنند. بار دیگر تأکید میکنم که در دوازده روز جنگ، نیروهای نظامی نقش اول را ایفا کردند و آنچه که به دست آوردند، فراتر از انتظار بود. اما اکنون صحنه در اختیار اهل فن و قلم و رسانههاست و باید در این عرصه فعال باشند. طرف مقابل بیشتر سعی میکند از طریق فضای مجازی با جامعه ایرانی ارتباط برقرار کند، بنابراین باید در فضای مجازی با آنها مقابله کنیم.
احتمال حمله نظامی مجدد، فعلاً بعید است
وی در خصوص احتمال حمله نظامی مجدد، معتقد است: این که آنها خود را آمادهتر میکنند، طبیعی است. همانطور که گفتم، ما نباید غفلت کنیم، یا استراحت کنیم؛ باید کاملاً آماده باشیم و هستیم. اما هر عملیاتی مقتضیاتی دارد. شرایط عمومی کنونی برای رژیم صهیونیستی اجازه نمیدهد که جبهه جدیدی باز کند. اگر آنها جبهه ایران را باز کنند، این به معنای یک خودکشی بزرگ برای آنها خواهد بود.
وی افزود: زیرا اکنون اسرائیل و لبنان یک جبهه دارند و در سوریه نیز درگیر هستند. از طرفی باید پاسخگوی یمن باشند. جبهه مقاومت در غزه و لبنان نیز جبهه دیگر اسرائیل است. بدین ترتیب از نظر نیروی انسانی، ارتش، نیروهای امنیتی و منابع مالی تحت فشار است. بنابراین، این شرایط اجازه نمیدهد که یک جبهه جدید و پرهزینه مانند ایران را برای خود باز کند، زیرا اگر وارد جنگ با ایران شود، باید تا پایان آن باقی بماند. به نظر من شرایط فعلی اجازه نمیدهد که به جنگ جدیدی بپردازند. البته حتما کارهای ایذایی انجام میشود، اما عملیات سخت که منجر به جنگ شود، به زودی احتمال ندارد.
وی همچنین تأکید کرد: در بخش عملیات نظامی، شانس زیادی برای وقوع جنگ فوری و جدی وجود ندارد و البته ایران نیز دست پری دارد. اما در بخش دوم، یعنی کارهای ترکیبی و روانی، واقعاً نبرد رسانهای روزانه، دقیقهای و ثانیهای برقرار است؛ در این عرصه باید کاملاً مجهز باشیم.
اسرائیل بدون آمریکا هیچ است
فیاض تصریح کرد: اگر حمایت آشکار و پنهان آمریکا نباشد، اسرائیل توان ادامه نبرد در پنج یا شش جبهه را ندارد؛ نه از نظر مالی، نه از نظر تکنولوژیک، نه از نظر نیروی انسانی. گستاخی اسرائیل ریشه در اتکای کامل به آمریکاست. دولتهای اروپایی که امروز جنایات غزه را میبیند، در عمل سکوت کردهاند، چون آمریکا پشت اسرائیل ایستاده است ولی اعتراضهای مردمی چشمگیر و رو به گسترش است.
مکانیزم ماشه تهدیدی مستمر
وی در پاسخ به سؤالی درباره فعالشدن احتمالی مکانیزم ماشه توضیح داد: از منظر حقوقی اساساً دیگرچیزی به نام ۵+۱ وجود ندارد، هم آمریکا و هم اروپاییها، آن را بر هم زدند، پس مکانیسم ماشه جایگاه حقوقی ندارد. اما اگر هم، طرف مقابل با گردنکلفتی بخواهد این کار را پیش ببرد، شرایط ایران بدتر از امروز نخواهد شد. تحریمها همین حالا هم در عمل برقرار است. فعالشدن ماشه نهایتاً بازگشت همان تحریمهای غیرآمریکایی است که روی کاغذ برداشته شده بود، اما در عمل و به صورت روانی ادامه داشته است.
جایگاه همسایگان در معادله ایران
فیاض درباره اهمیت کشورهای همسایه تأکید کرد: همسایگی اختیاری نیست، اجباری است. ایران ۱۵ کشور همسایه دارد که نقش مهمی در اقتصاد، سیاست و امنیت منطقه دارند. امروز بیشترین تمرکز سیاست خارجی ایران روی همین همسایگان است. روابط ما با امارات نمونهای روشن است؛ روابطی معقول و منطقی که برای هر دو طرف ارزشمند است.
پایگاههای آمریکا در منطقه؛ خط قرمز تهران
وی تصریح میکند: آمریکا در منطقه پایگاههایی در قطر و سه کشور دیگر دارد. اگر از این پایگاهها حملهای به ایران صورت گیرد، پاسخ ایران متوجه همان کشورها هم خواهد بود. مسئولان این کشورها عاقلاند و بعید است خود را وارد چنین مخاطرهای کنند.
ترامپ و رؤیای مضحک «پادشاهی جهان»
فیاض در بخش دیگری از گفتوگوی خود با اشاره به رفتارهای ترامپ گفت: ترامپ بارها گفته آمریکا باید پادشاه جهان باشد. این ادبیات حتی در گذشته و در قرن بیستم هم پذیرفته نبود، امروز که دیگر محال است. رفتار او متلون و نامتعادل است؛ مثلا یک روز تعرفهها را بالا میبرد، فردا پایین میآورد و نام این رفتار هم را جنگ تعرفهها گذاشته است. این نه استراتژی است و نه متد، صرفاً بیثباتی است. جامعه جهانی بالاخره مقاومت خواهد کرد وچنین چیزی را نمیپذیرد و نهایتاً این سیاست شکست خواهد خورد.
جنگ امروز جنگ رسانه است
فیاض در جمعبندی خطاب به رسانهها خاطرنشان کرد: امروز میدان در اختیار رسانههاست. همانطور که نیروهای نظامی در عملیات سخت، موفق شدند، رسانههای ایران باید در عملیات نرم و جنگ رسانهای و روانی پیروز شوند. در هیچیک از گزارشهای جهانی، ایران بازنده معرفی نشد؛ ما را پیروز دانستند یا مساوی. همین نتیجه میتواند در عرصه رسانهای نیز تکرار شود، اگر رسانهها میدانداری کنند، پیروزی دور از دسترس نیست.
انتهای پیام/