عبور حسابشده اصلاحطلبان از پزشکیان؛ تاکتیک فرار از مسؤولیت یا استراتژی آیندهنگرانه؟

«سید مصطفی میرزاباقری برزی» تحلیلگر سیاسی و پژوهشگر ارشد رسانه و ارتباطات، در یادداشتی برای خبرگزاری آنا به بررسی بیانیه اخیر جبهه اصلاحات و اهداف آن پرداخت.
در این یادداشت با عنوان «عبور حسابشده اصلاحطلبان از پزشکیان؛ تاکتیک فرار از مسئولیت یا استراتژی آیندهنگرانه» میخوانیم:
در یک سال اخیر رفتار سیاسی و رسانهای جریان اصلاحطلب نشان میدهد که این جریان در حال اجرای پروژهای حساب شده و دو مرحلهای است: فاصلهگذاری از دولت و کاهش حمایت علنی، و انتقال ناکامیها و هزینههای دولت به جریان رقیب اصولگرا.
این رویکرد، محصول محاسبات دقیق سیاسی و رسانهای است که هدف آن هم حفظ اعتبار جریان، هم افزایش قدرت مانور و هم آمادهسازی زمین برای رقابتهای آینده است.
حمایت تاکتیکی؛ نه اعتقادی
نخستین نکتهای که در بررسی رفتار اصلاحطلبان قابل تامل است، ماهیت حمایت آنها از پزشکیان در انتخابات سال گذشته است و این حمایت نه تنها ریشه در باور و اعتقاد عمیق به برنامهها و اهداف دولت نداشت، بلکه یک ابزار تاکتیکی برای مهار رقبای اصولگرا بود.
اصلاحطلبان با این اقدام قصد داشتند جای پای خود را در ساختار سیاسی تثبیت کنند و در عین حال جریان رقیب را محدود کنند. اکنون با آشکار شدن ضعفها و ناکارآمدیهای دولت، همان جریان اصلاحطلب با رویکردی محافظهکارانه و زیرپوستی پروژه عبور از پزشکیان را کلید زده است.
عبور از پزشکیان برای اصلاحطلبان چند پیامد مهم دارد:
۱. فرار از فشار وعدههای محقق نشده: با فاصله گرفتن از دولت، اصلاحطلبان خود را از پاسخگویی به وعدههایی که در انتخابات مطرح کرده بودند، مصون نگه میدارند.
۲. حفظ اعتبار رسانهای و اجتماعی: همراهی طولانی مدت با دولت ناکارآمد میتوانست اعتبار جریان اصلاحطلب را کاهش دهد و باعث فرسایش پایگاه اجتماعی شود.
۳. آیندهسازی بدون هزینه: عبور از دولت به اصلاحطلبان امکان میدهد چهرههای جدید خود را برای رقابتهای آینده معرفی کرده و مسیر انتخابات را آماده کنند.
فرار از مسئولیت؛ راهبردی برای بقا
اصل دوم استراتژی اصلاحطلبان، فاصلهگیری برای کاهش مسئولیت در برابر ناکارآمدیهای دولت است. هرچه حمایت جریان اصلاحطلب از دولت بیشتر باشد، سهم آنها در ناکامیها نیز افزایش مییابد، بنابراین رسانهها و محافل این جریان با احتیاط مسیر خود را از دولت جدا کرده و فاصله را در افکار عمومی تثبیت میکنند.
دلایل اصلی این فاصلهگیری عبارت است از:
۱. حفظ اعتبار رسانهای: همراهی با دولت ناکارآمد، مساوی با شراکت در شکستهاست و میتواند رسانهها و پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان را تضعیف کند.
۲. فرار از انتقاد اجتماعی: حمایت از دولت در شرایط ناکارآمدی میتواند به «گل به خودی» تبدیل شود و باعث تخریب اعتبار جریان شود.
۳. معرفی اصولگراها بهعنوان عامل ناکامیها: این رویکرد به اصلاحطلبان اجازه میدهد ناکامیها را به جریان رقیب نسبت دهند و خود را از هزینههای سیاسی مصون نگه دارند.
۴. آیندهسازی بدون هزینه: عبور از دولت امکان معرفی چهرههای جدید و آمادهسازی مسیر انتخابات آینده را بدون پرداخت هزینه فراهم میکند.
تحلیل رفتار رسانهای اصلاحطلبان
رویکرد رسانهای اصلاحطلبان طی این دوره، نشان دهنده یک استراتژی حساب شده و آیندهنگرانه است: کاهش حمایت علنی از دولت، ایجاد فاصله رسانهای و آمادهسازی افکار عمومی برای پذیرش ناکارآمدیها بدون متهم شدن خود.
حتی رسانههای پرنفوذ جریان اصلاحطلب با رویکرد محافظهکارانه، دولت را تضعیف و در مواردی به شایعه سازی درباره استعفای پزشکیان میپردازند که این رفتار رسانهای دو هدف کلیدی دارد:
۱. کاهش مسئولیت سیاسی و اجتماعی: با فاصله گرفتن از دولت، اصلاحطلبان خود را از پاسخگویی مستقیم به ناکارآمدیها مصون میدارند.
۲. آمادهسازی افکار عمومی برای تغییر چهرهها: این فاصلهگذاری زمینه لازم را برای معرفی چهرههای جدید و اجرای تاکتیکهای انتخاباتی آینده فراهم میکند.
پیامدهای سیاسی این رویکرد
در کوتاهمدت، این رفتار برای اصلاحطلبان سودمند است؛ چراکه هم اعتبارشان در افکار عمومی حفظ میشود و هم فشار رسانهای کاهش مییابد، اما در بلندمدت ممکن است این اقدام باعث کاهش اعتماد عمومی به جریان اصلاحطلب شود. مردم با مرور سوابق حمایت تاکتیکی و سپس فاصله گیری از دولت، این جریان را ریاکارانه و محافظهکارانه ارزیابی خواهند کرد.
پرسش مهم این است که اگر اصلاحطلبان از پزشکیان عبور میکنند، مسئولیت حمایتهای انتخاباتی و وعدههای گذشته را چه کسی بر عهده خواهد گرفت؟
جمعبندی
عبور اصلاحطلبان از پزشکیان نه نشانه تحول درونی و نه تغییر موضع واقعی آنهاست؛ بلکه بازتولید همان الگوی قدیمی «حمایت تاکتیکی – فرار استراتژیک» است و آنها با این حرکت محافظهکارانه و آیندهنگرانه، هم دولت را تضعیف میکنند و هم ناکارآمدیها را به نام اصولگراها ثبت میکنند، بدون آنکه هزینهای برای خود پرداخت کنند.
به عبارت دیگر، اصلاحطلبان در کوتاهمدت موفق به حفظ اعتبار در افکار عمومی، کاهش فشار رسانهای و اجتماعی، آمادهسازی مسیر برای معرفی چهرهها و برنامههای آینده میشوند، اما در بلندمدت، شفافیت و صداقت سیاسی آنها زیر سوال میرود و افکار عمومی نسبت به وعدهها و حمایتهای تاکتیکی این جریان محتاطتر خواهد شد.
انتهای پیام/

صداوسیما هیچگاه تریبون انعکاس تفرقه ایرانیان نخواهد شد

امضاکنندگان بیانیه جبهه اصلاحات از جنایات آمریکا عبرت نگرفتهاند
