نقش جامعه علمی دانشگاهی در بازسازی اعتماد اجتماعی در شرایط جنگ

بحرانهای نظامی مثل جنگ، فراتر از میدان نبرد، ساختارهای اجتماعی جوامع مدرن را دستخوش تغییرات عمیقی میکنند. گاهی این بحرانها باعث اتحاد و همبستگی بیشتر مردم میشوند و گاهی شکافهای اجتماعی را عمیقتر میکنند. در این پیچیدگی، دانشگاهها و جامعه علمی به عنوان نهادهای کلیدی، نقش مهمی در بازسازی اعتماد اجتماعی و حفظ انسجام ایفا میکنند. در گفتوگو با دکتر حسن بشیر استاد دانشگاه امام صادق(ع)، به بررسی دقیق تأثیرات جنگ بر جامعه و وظایف دانشگاهها در این شرایط بحرانی پرداختیم.
از نظر جامعهشناسی بحرانهای نظامی مثل جنگ چگونه انسجام یا شکاف اجتماعی را در جوامع مدرن دچار تغییر میکند؟!
بحرانهای نظامی مانند جنگ مستقیم در هر جامعهای میتواند به شیوههای مختلف تاثیرات اجتماعی و سیاسی به وجود آورد. بنابراین، نمیتوان یک نسخه واحدی در این زمینه ارائه کرد. یکی از دلایل آن پیچیدگی اجتماعی-تاریخی جامعه مورد هدف است. البته در شرایط کنونی علیرغم تفاوتهای نه چندان کم بین جوامع مدرن و جوامع سنتی یا نیمه سنتی-نیمه مدرن، میتوان تاثیرات جنگ در رابطه با ایجاد انسجام یا شکاف اجتماعی را مورد مطالعه عمیق قرار داد. البته آنچه که در اینجا مورد توجه بیشتر است نه تنها بحث انسجام یا شکاف اجتماعی، بلکه نقش جامعه دانشگاهی در بازسازی اعتماد جامعه است که یک امر پیچیده و چند بُعدی است. بنابراین، برای پاسخ به این سوال به دو بحث مهم تاثیر جنگ بر انسجام یا شکاف اجتماعی اشاره میکنم.
چگونه این احساس همبستگی اجتماعی در جنگ ۱۲ روزه به صورت عینی مشاهده شد؟
یکی از مفاهیم مهمی که دورکیم در مباحث جامعه شناسی مطرح کرده است مفهوم «همبستگی مکانیکی» است. این مفهوم به معنای این است که گاهی تهدید خارجی، به ویژه جنگ مستقیم، ممکن است «همبستگی مکانیکی» در جامعه ایجاد کند، یعنی وفاق و همبستگی اجتماعی مبتنی بر احساسات مشترک و دفاع از هویت ملی افزایش یابد و یک موجی از «تصعید هویت ملی» در جامعه ایجاد شود. براساس افزایش دفاع از هویت ملی، سرمایه اجتماعی تقویت میشود. بسیج منابع عمومی گسترش مییابد، وحدت ایدئولوژیک نیز بر شکافهای اجتماعی غلبه میکند. در حقیقت یک احساس عمومی مبتنی بر «ما در مقابل آنان» ایجاد میشود که برای حداقل یک مقطع زمانی، بر شکافهای اجتماعی غلبه میکند. این احساس عمومی، انسجام درون جامعه را تقویت میکند و به لایههای مختلف اجتماعی نفوذ میکند. همان گونه که در جنگ ۱۲ روزه ما به شکل عینی این انسجام و همبستگی اجتماعی را در کشور شاهد بودیم.
در چه شرایطی جنگ میتواند باعث تشدید شکاف اجتماعی شود؟
در شرایط دیگر که بستگی به جامعه هدف دارد، گاهی شرایط جنگی عامل تشدید کننده شکاف اجتماعی شده و به همگسیختگی انسجام اجتماعی منجر میشود. اولین مشکل در این زمینه، تضاد ایدئولوژیکی و فرهنگی است که میتواند شرایط را به سمت شکافی اجتماعی سوق دهد. فشارهای مضاعف اقتصادی، اختلال در خدمات عمومی، گسترش ترس و وحشت، جابجاییهای اجباری و توقف فعالیتهای روزانه زندگی از دیگر عوامل اصلی برای ایجاد تعارض اجتماعی و گسترش شکافهای نسلی میان جوانان و نسلهای مسنتر است. این وضعیت به خشم و بی اعتمادی مردم منجر میشود که میتواند زیانهای زیادی علاوه بر اصل جنگ بر جامعه تحمیل کند.
رسانهها در شرایط جنگ چه نقشی در افزایش آگاهی اجتماعی دارند؟
در جوامع مدرن یا نسبتا مدرن در رابطه با جنگ میتوان یک پارادوکسی را مشاهده کرد که در شرایط صلح کاملا متفاوت است. جنگ میتواند در شرایط خاص کوتاه یا حداکثر میان مدت، نوعی از همبستگی و وحدت اجتماعی را به ویژه در شرایطی که حمله جنگی غافلگیرکننده باشد ایجاد کند. در این زمینه نقش رسانهها به شدت اهمیت پیدا میکند. رسانهها در شرایط جنگی میتوانند هم عامل افزایش آگاهی اجتماعی باشند و هم میتوانند قطبیسازی و شکاف اجتماعی را گسترش دهند.
نقش دانشگاهها در شرایط جنگی چیست و چرا اهمیت دارد؟
برای پاسخ به این سوال خوب است نگاهی به کارکردهای اساسی دانشگاهها به ویژه در شرایط جنگی داشته باشیم. تولید دانش بیطرفانه و مستقل در رابطه با علل جنگ و پیامدهای اجتماعی و راههای بازسازی اجتماعی برای خدمت به جامعه و سیاستگذاران اهمیت فراوان دارد. ایجاد فضای گفتوگوی انتقادی بین گروههای مختلف موافق و معارض میتواند تنشهای پیش رو را کاهش داده و عقلانیت اجتماعی-سیاسی را افزایش دهد. افزایش آموزشهای مختلف اجتماعی اعم از دانشجویی و ... برای مشارکت و همکاری با نهادهای مدنی و امداد رسانی و رسیدگی به آسیبهای روانی جنگ نیز در این زمینه از کارکردها مهم دانشگاه است. ثبت تجربیات و روایتهای گوناگون جنگ به شکل عینی و مستند از مسائل مهمی است که علاوه بر حفظ حافظه تاریخی از تحریف روایتها نیز جلوگیری میکند. گفتمان سازی مناسب و مثبت برای گسترش اعتمادسازی بر پایه اصول اجتماعی، فرهنگی، دینی و ملی نیز از کارکردهای مهم دانشگاه به ویژه در شرایط جنگی است.
جامعه دانشگاهی در شرایط جنگ، چه نقشی در بازسازی اعتماد اجتماعی دارد؟
واقعیت این است که نقش جامعه علمی دانشگاهی در بازسازی اعتماد اجتماعی در شرایط جنگی، یکی از مهمترین مباحث مربوط به «جامعه شناسی بحران» است. در این رابطه دانشگاهها نهادهای جبران کننده و ترمیمگر اجتماعی به شمار میآیند. به برخی از نقش دانشگاهها در این زمینه به اختصار اشاره میکنم. تولید دانش مستند و پژوهشهای مستقل برای خنثیسازی گفتمانهای تخریبی و انحرافی، گسترش گفتوگوهای علمی و به دور از قطب بندیهای سیاسی و ایدئولوژیکی برای انعکاس وحدت علمی و اندیشهای جامعه دانشگاهی، ارائه تحلیلهای واقعی مبتنی بر مشاهدات عینی بدون مبالغه گویی، تاکید بر عدالت اجتماعی-سیاسی در ارزیابی وضعیت بحران، و جلوگیری از خشونت گفتاری و رفتاری با ایجاد آرامش فکری و سیاسی-اجتماعی میتوانند در ایجاد و گسترش اعتمادسازی نقش اساسی داشته باشد که در شرایط جنگی دانشگاهها میتوانند پرچمدار این حرکت مهم اجتماعی باشند.
بنابراین، میتوان گفت دانشگاه در شرایط جنگی یک «سازه مقاومتی» است که میتواند: دانش بیطرف و مستقل تولید کند، گفتگوی اجتماعی را گسترش دهد و نیروی مناسب برای خدمت کارآمد برای جامعه تربیت کند و آموزش دهد. البته دانشگاهها زمانی میتوانند این نقشها را به خوبی ایفا کنند که پیوند آنان با جامعه و نظام اجتماعی مستحکم باشد، عدالت علمی و استقلال کشور را مورد توجه جدی قرار دهند و همبستگی اجتماعی را در شرایط بحران به ویژه جنگی عامل اساسی موفقیت اجتماعی-سیاسی و حتی نظامی بدانند و در جهت وحدت و انسجام اجتماعی حرکت کنند.
انتهای پیام/