«مسیر ترامپ» نقشه آمریکا برای محاصره امنیتی و اقتصادی ایران

به گزارش خبرگزاری آنا، توافق اخیر باکو و ایروان، که با خودشیفتگی از سوی دونالد ترامپ «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی جهانی» نام گرفته، در عمل یک پیماننامه ژئوپلیتیک برای تغییر نقشه راهبردی قفقاز و محاصره ایران است.
جزئیات این توافق، ماهیت واقعی آن را آشکار میسازد آنجا که واگذاری حق انحصاری مدیریت گذرگاه زنگزور به ایالاتمتحده آمریکا برای مدت ۹۹ سال را به رسمیت میشناسد. این بند، که به معنای یک قرارداد استعماری مدرن است، نشان میدهد که این کریدور نه برای صلح منطقهای، بلکه برای استقرار دائمی قدرت فرامنطقهای در جوار مرزهای ایران طراحی شده است.
از محاصره امنیتی تا انزوای اقتصادی
مهمترین و فوریترین مخاطره این کریدور برای ایران، امنیتی است. ایجاد یک دالان تحت کنترل باکو و آنکارا، اما با نظارت و تضمین امنیتی آمریکا، به معنای باز شدن پای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به حیاطخلوت امنیتی ایران و استقرار آن در نزدیکی مرزهای شمال غربی کشور است. این امر خط قرمز صریح جمهوری اسلامی را که بارها بر آن تأکید شده است، نادیده میگیرد.
از طرفی در شرایطی که روسیه با اعلام جلوگیری از نفوذ ناتو وارد جنگی تمامعیار در اوکراین شده، باید منتظر ماند و دید سکوت یا انفعال مسکو در برابر این نفوذ آشکار در قفقاز، تا کجا ادامه پیدا میکند. به گزارش منابع متعدد، این کریدور میتواند به پایگاهی برای عملیاتهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل علیه ایران و روسیه تبدیل شده و عمق استراتژیک دو کشور را با چالشی بیسابقه مواجه سازد.
ورود آمریکا به این پرونده و اشتباه راهبردی ترکیه، ابعاد این تهدید را دوچندان کرده است. آمریکا با حمایت از این طرح، به دنبال ایجاد یک محور جدید در قفقاز برای تحتفشار گذاشتن ایران و روسیه است، اما بیش از روسیه ایران را هدف قرار داده است؛ تضعیف کریدور شمال-جنوب که ایران در مرکز آن قرار دارد، و دسترسی مستقیم به منابع انرژی دریای خزر بدون نیاز به عبور از ایران یا روسیه ازجمله مسائلی است که طرح جدید مدنظر قرار دارد.
در این میان، ترکیه با اولویت دادن به سیاستهای توسعهطلبانه و اتصال مستقیم به جمهوری آذربایجان، به مهره اصلی اجرای طرحی تبدیل شده که نهایتاً ثبات کل منطقه را تضعیف میکند و بهجای تقویت همکاریهای منطقهای مانند الگوی ۳+۳، پای قدرتهای فرامنطقهای را به معادلات باز میکند؛ خطای راهبردی که میتواند در بلندمدت دامنگیر خود آنکارا نیز شود. ترکیه در سوریه نیز چنین تجربهای را به نمایش گذاشت و آثار خسارتبار آن بیش از هر زمان دیگری پیش روی مردم منطقه و سوریه است.
ضرورت عبور از سیاست سکوت و انفعال
در چنین شرایطی، سیاست مدارا و سکوت در برابر اقدامات تحریکآمیز همسایگان شمال غربی، دیگر یک گزینه راهبردی نیست. انفعال ایران میتواند این سیگنال خطرناک را به منطقه ارسال کند که تهران از منافع حیاتی و خطوط قرمز خود چشمپوشی کرده است. این امر نه تنها آمریکا و در پی آن رژیم صهیونیستی را در پیگیری اهداف خود جسورتر میکند، بلکه سایر رقبا را نیز ترغیب خواهد کرد تا خطوط قرمزی که سالها با جدیت از سوی ایران دنبال شده را بشکنند.
برگهای بازی ایران برای مقابله با کریدور جعلی
دولت ایران باید با اتخاذ سیاستهای فعالانه، شامل تقویت دیپلماسی، حمایت از کریدورهای جایگزین، نمایش قاطعیت و اتمام حجت با تمامی بازیگران، به صراحت نشان دهد که هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه را برنخواهد تافت. ایران برای مقابله با این تهدید، چندین کارت قدرتمند برای بازی در اختیار دارد:
ارائه آلترناتیو اقتصادی و راهبردی: ایران میتواند پروژه «کریدور ارس» را بهعنوان جایگزینی برای زنگزور، به ارمنستان و دیگر بازیگران منطقهای (مانند هند و پاکستان و چین) پیشنهاد دهد. این کریدور که از خاک ایران میگذرد، ضمن حفظ تمامیت ارضی ارمنستان، منافع ترانزیتی ایران را نیز تأمین میکند. تسریع در تکمیل کریدور شمال-جنوب (INSTC) و تبلیغات گسترده روی مزایای آن، میتواند جذابیت اقتصادی طرحهای رقیب را کاهش دهد.
دیپلماسی فعال و ائتلافسازی: تهران باید ضمن اتمامحجت با باکو و آنکارا، سطح همکاریهای راهبردی خود را با روسیه و ارمنستان که هر دو از این طرح متضرر میشوند، افزایش دهد. افشای ماهیت استعماری «واگذاری ۹۹ ساله» در مجامع بینالمللی و رسانهها، میتواند فشار سیاسی بر حامیان این طرح را افزایش دهد. فعالسازی مجدد و جدی الگوی ائتلاف منطقهای با محوریت ایران و روسیه، راهکار دیگری برای مقابله با نفوذ آمریکا در منطقه است.
نمایش قاطعیت و تعیین خط قرمز آشکار: ایران میتواند با قاطعیت نشان دهد که هرگونه تغییر در مرزهای بینالمللی و حضور نظامی قدرتهای فرامنطقهای در نزدیکی مرزهایش را برنمیتابد و خط قرمز امنیتی جمهوری اسلامی است. برگزاری رزمایشهای نظامی چندجانبه با حضور روسیه، آذربایجان و ارمنستان بهصورت هدفمند در مرزهای شمال غربی (مشابه رزمایش فاتحان خیبر)، یک پیام بازدارنده و روشن برای تمامی طرفها ارسال میکند.
آینده قفقاز و جایگاه ایران در آن، بیش از هر زمان دیگری به قاطعیت و ابتکار عمل امروز تهران و مسکو بستگی دارد.
انتهای پیام/
