آنا گزارش می‌دهد،

پرواز بر لبه تهدید، صلح بدون فناوری توهم است!

پرواز بر لبه تهدید، صلح بدون فناوری توهم است!
در شماره جدید مجله The Economist، تصویری برجسته به چشم می‌خورد کبوتری سپید که با بال‌هایی گشوده، که نه بر شاخه زیتون بلکه بر دماغه یک بمب یا موشک نشسته است.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا-محمود غفاری، در عصر بازتعریف مفاهیم قدرت، صلح دیگر نه محصول تعهدات چندجانبه دیپلماتیک، بلکه نتیجه توان فناورانه در میدان رقابت ژئوپلیتیکی است. آنچه در گذشته با پیمان‌ها، میانجی‌گری‌ها و موازنه قوای کلاسیک حفظ می‌شد، امروز در لایه‌هایی عمیق‌تر از کنترل داده، تسلط بر زیرساخت‌های اطلاعاتی و مهندسی الگوریتمی روابط قدرت شکل می‌گیرد. رقابت میان ابرقدرت‌ها، از واشنگتن تا پکن، از مسکو تا تل‌آویو، دیگر بر سر مرز‌های فیزیکی نیست؛ بلکه بر سر مرز‌های محاسباتی، مالکیت الگوریتم‌ها و انحصار بر فناوری‌های نظامی نسل پنجم است.

در چنین جهانی، صلح نه به عنوان پایان جنگ، بلکه به مثابه مدیریت مداوم تهدید از طریق برتری فناورانه تعریف می‌شود. به بیان دیگر، صلح به یک «فن‌آوری ژئوپلیتیکی» تبدیل شده است. کشوری که نتواند در این رقابت بقا یابد، نه‌تنها قدرت بازدارندگی خود را از دست می‌دهد، بلکه در ساختار نظم نوین جهانی، به حاشیه رانده می‌شود.

پرسش محوری این است که در شرایطی که صلح دیگر محصول نیت‌گرایی اخلاقی نیست، بلکه تابعی از زیرساخت فناورانه و قدرت ادغام آن در راهبرد‌های ملی است، چگونه می‌توان امنیتی پایدار و مستقل را طراحی کرد؟

در شماره جدید مجله The Economist، تصویری برجسته به چشم می‌خورد که کبوتری سپید با بال‌هایی گشوده، که نه بر شاخه زیتون بلکه بر دماغه یک بمب یا موشک نشسته است. تیتر اصلی این شماره، «How to win the peace» است؛ اما تصویر، چنان‌که باید، لایه‌ای عمیق‌تر را بازتاب می‌دهد،صلح، دیگر فقط یک آرمان اخلاقی نیست، بلکه معادله‌ای فناورانه است.

این تصویر برای کشور‌هایی که با تهدیدات امنیتی و رقابت فناورانه مواجه‌اند، حامل پیامی هشدارآمیز است که اگر به فناوری‌های برترساز دست نیابید، صلح‌تان سوار بر تهدید خواهد بود، نه بر اقتدار. 

در دنیای آینده، صلح با نیت حفظ نمی‌شود، بلکه با قدرت فناورانه طراحی و بازدارندگی هوشمندانه تثبیت می‌شود. اگر در گذشته، توازن موشکی و تسلیحاتی مبنای بازدارندگی بود، امروز این نقش را فناوری‌هایی، چون هوش مصنوعی نظامی، محاسبات کوانتومی، تسلیحات شناختی، سیستم‌های خودمختار، سامانه‌های هشدار زودهنگام، و پهپاد‌های هوشمند نسل پنجم ایفا می‌کنند. کشوری که از این فناوری‌ها محروم باشد، حتی اگر پرچم صلح در دست داشته باشد، از سوی دیگران تهدید تلقی نمی‌شود، بلکه هدف تلقی می‌شود.

تصویر کبوترِ سوار بر بمب، ما را به یاد این حقیقت ساده ولی تلخ می‌اندازد، صلح، اگر پشتیبان فناورانه نداشته باشد، بر لبه تهدید خواهد نشست.  کشوری که به موقع وارد زنجیره توسعه فناوری‌های تحول‌آفرین نشود، نه‌تنها سهمی از قدرت آینده نخواهد داشت، بلکه زیرساخت‌هایش در برابر حملات اطلاعاتی، شناختی و سایبری آسیب‌پذیر خواهد بود.

در جهان امروز، بازدارندگی از جنس سلاح‌های کلاسیک نیست؛ بلکه از شتاب نوآوری فناورانه، هوشمندی زیرساخت‌ها و کنترل داده‌ها و الگوریتم‌ها برمی‌خیزد. هوش مصنوعی، اگر در مالکیت ما نباشد، ما را تحلیل می‌کند. پهپاد‌های دشمن، اگر سامانه‌های ضدپهپاد و تسلیحات لیزری نداشته باشیم، بر آسمان‌مان حاکم خواهند شد. تحلیل‌گر کوانتومی دشمن، اگر زودتر از ما بلوغ یابد، امنیت ارتباطی و نظامی ما را در کسری از ثانیه خواهد شکست.

تهدید آینده نه از مرزها، که از درون داده‌ها، شبکه‌ها و الگوریتم‌ها وارد می‌شود. ما با دنیایی مواجه‌ایم که در آن هرچه تأخیر در نوآوری بیشتر باشد، مخاطره برای امنیت ملی بیشتر است. صلح آینده نه در پیمان‌ها، که در زنجیره تامین فناوری‌های راهبردی و سیستم‌های بومی نوآوری تضمین خواهد شد.

کبوتری که تصویر The Economist ترسیم می‌کند، دیگر پرنده‌ای خنثی و بی‌قدرت نیست. این کبوتر، بر بمبی نشسته که ممکن است از کنترل خارج شود، مگر آن‌که ما زودتر از دشمن، کنترل فناوری را در دست بگیریم.

در دنیای آینده، زمان با کسانی است که زودتر به فناوری‌های بازدارنده دست یافته‌اند؛ و تهدید، نصیب کسانی می‌شود که منتظر آمدن آینده می‌مانند، نه آنها که آینده را می‌سازند. 

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب