فضای مجازی و مرگ تدریجی تأمل و تفکر در کودک

به گزارش خبرگزاری آنا، محمدمهدی سیدناصری حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان در یادداشتی با تیتر «فضای مجازی و مرگ تدریجی تأمل و تفکر در کودک» اینگونه نوشت:
در دوران کنونی، کودکان به سرعت محتوایی در فضای دیجیتال دسترسی دارند که عمدتاً کوتاه، پرتحرک و طراحی شده برای جلب توجه فوری هستند. پلتفرمهایی همچون تیک تاک، ریلز اینستاگرام، و YouTube Shorts محتوایی تولید میکنند که به سرعت در چرخههای کوتاه مصرف و لذتمندی آنی میچرخند. تحقیقات جدید نشان میدهند که این محتواها موجب پدیدهای به نام «مغز تیکتاک» میشوند؛ وضعیتی که در آن کودکان برای فعالیتهایی که لذت فوری ندارند، انگیزه کافی ندارند و توانایی مداومت در تمرکز را از دست میدهند. در این چشمانداز، پرسش اصلی این است: چگونه حقوق بنیادین کودک همچون حق بر آموزش متناسب، تفکر آزاد، تحلیل عمیق و مشارکت فرهنگی تحت تأثیر محتوای دیجیتال تند و سریع قرار گرفتهاند؟ و سیاستگذاران فرهنگی، والدین و نهادهای حکمرانی فرهنگی چه مسئولیتی در بازپسگیری این حقوق دارند؟
۱-تأثیر محتواهای کوتاه بر تمرکز و تفکر عمقی
مطالعات پیشرفته نشان دادهاند که مشاهده پیوسته و کوتاهمحور ویدئوهای دیجیتال، زمینهساز افت چشمگیر توجه و حافظه هدفمند همان حافظهای که برای یادگیری بلندمدت ضروری است میشود. هماهنگی ناکارآمد بین دو نیمکره مغز کودک در مواجهه با رسانه چندلایه، عملکرد اجرایی او را دچار اختلال میکند.
۲- اختلال در فرآیند شناختی و رشد ذهنی
مطالعات دانشگاه کمبریج و موسسه علوم توسعه نشان میدهند که رسانه دیجیتال، بهویژه در کودکان پیشدبستانی، با کاهش یکپارچگی مواد سفید مغز و تأخیر در رشد زبانی و توانایی تصویربرداری ذهنی مرتبط است. همچنین استفاده همزمان از رسانههای مختلف (media multitasking) حافظه کاری کودکان را تضعیف کرده و خلاقیت آنها را کاهش میدهد.
۳- تضاد با مفاد حقوق کودک
مادهی ۲۹ کنوانسیون حقوق کودک، آموزش را ملزم به رشد شخصیت، استعداد و ارزشهای اخلاقی دانسته و مادهی ۲۴ بر تأمین سلامت روان تأکید دارد. اما محتواهای تند و سریع نهتنها سازنده نیستند، بلکه کودک را از تجربهی تفکر عمیق، تحلیل انتقادی و رشد متعادل بازمیدارند. اشاعه این محتواها در فضای آموزشی یا تفریحی کودکان، در تعارض با اصل مصلحتالطفل و حق بر آموزش انسانی و خردمندانه است.
۴- زوال تأمل و استقلال فردی
مصرف محتوای آنی، منجر به جایگزینی موقتگرایی با تفکر هدفمند میشود. کودکی که بهطور مداوم در چرخه لذت ظاهری و بازخورد فوری است، توانایی صبر، تحقیق، اندیشیدن و تفکر مستقل را از دست میدهد. این کودکان در محیط آموزشی یا اجتماعی مورد نقد قرار میگیرند، اما در بستر رسانهای تشویق میشوند.
۵- نقش والدین و دولت
یونیسف در تازهترین توصیههای خود بر آموزش سواد رسانهای، تنظیم مقررات ساعتی و حمایت از تولید محتوای عمیق تأکید کرده است. همچنین توصیه شده نهادهای فرهنگی با ایجاد استانداردهایی برای میزان مصرف و کیفیت محتوا حق کودک را در انتخاب آگاهانه تأمین کنند.
رشد کودک تحت سلطه محتواهای سریع و لحظهای، به معنای تدریجی از بین رفتن ظرفیت تفکر، تأمل، تمرکز و تحلیل مستقل اوست. اگر حق کودک بر آموزش، تفکر و مشارکت فرهنگی بخشی از تعهدات دولتی است، این وظیفه مقاماتی همچون وزارت فرهنگ و آموزشوپرورش را پررنگ میکند تا با سیاستگذاری فرهنگی مدبرانه محتوای کیفی، عمیق و تحلیلی را در صدر قرار دهند.
برای حفاظت از کودکان در برابر بحران «مرگ تأمل»، لازم است:
۱. محدودیت زمانی مصرف محتوای کوتاه برای کودکان خردسال و دستورالعملهای سنی معین؛
۲. آموزش والدین بهمنظور همبینی (co viewing) و تحلیل محتوا همراه کودک؛
۳. حمایت از تولیدات فرهنگی-آموزشی با ساختار تحلیلی، تفکری و عمیق؛
۴. ایجاد چارچوب قانونی حقوق دیجیتال کودک برای کنترل محتواهای تند و سریع.
در پایان اینکه اگر کودک امروز تجربه تفکر را از دست دهد، فردا سخنور، تحلیلگر و شهروند فاعل و منتقد نخواهد شد. آینده در گرو آن است که سیاستگذاران فرهنگی، قوانین و آموزشها، مسیر رشد کودک را با تأمل و عمق همسو سازند، نه مصرف سریع و سطحی.
انتهای پیام/