در گفت‌وگو با آنا مطرح شد

تجزیه کشورهای منطقه؛ پروژه‌ای که از سقوط عثمانی تاکنون ادامه دارد

تجزیه کشورهای منطقه؛ پروژه‌ای که از سقوط عثمانی تاکنون ادامه دارد
یک پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به طرح‌های غرب برای تجزیه کشورهای خاورمیانه، تأکید کرد: این روند از زمان فروپاشی امپراتوری عثمانی آغاز شده و همچنان با پروژه‌های مختلفی از سوی قدرت‌های استعماری ادامه دارد.

«قاسم تبریزی» پژوهشگر تاریخ معاصر و عضو «شورای پژوهشی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی» در گفت‌و‌گو با خبرنگار آنا، با اشاره به سابقه تاریخی استعمار در منطقه اظهار کرد: حرکت کشور‌ها با سقوط امپراتوری عثمانی آغاز شد و در حقیقت منطقه به‌صورت کشور‌های کوچک درآمد که هرکدام طعمه فرانسه و دیگر قدرت‌های استعمارگر شدند.

وی افزود: در ۴ دهه اخیر نیز تلاش‌هایی برای تجزیه کشور‌های منطقه صورت گرفته است. سازمان سیا در سال ۲۰۱۲ طرحی به نام «خاورمیانه جدید» ارائه داده بود که بر اساس آن کشور‌ها تجزیه می‌شدند. این طرح درباره عراق نیز مطرح شده بود. حتی در ۴ سال اخیر، انگلستان قصد داشت طرح تجزیه افغانستان را به مرحله اجرا درآورد که بحمدالله با شکست مواجه شد. اتفاقاً در مورد افغانستان هم طرح تبدیل آن به ۳ کشور مطرح شده بود و نهایتاً باز از دل آن یک واحد جدید مثل لیبی ساخته می‌شد که در معرض فروپاشی قرار دارد.

عضو شورای پژوهشی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی ادامه داد: قدرت‌های استعماری برای بلعیدن کشورها، تمایل دارند آنها را تا حد ممکن کوچک کنند، چون هرچه کوچک‌تر باشند، بیشتر برایشان قابل‌هضم است.

شناخت ماهیت استعمار؛ از حمله نظامی تا هویت‌زدایی فرهنگی

تبریزی در پاسخ به سؤالی درباره ماهیت حرکت قدرت‌های استعماری گفت: ما باید ماهیت استعمار غرب را بشناسیم. غرب در برابر کشور‌هایی که به دنبال استقلال‌اند، ۳ نوع استعمار را تجربه کرده است: استعمار کهنه، استعمار نو و استعمار فرا نو. در صورت لزوم حتی از نظامی‌گری هم استفاده می‌کنند، مانند جریان افغانستان و عراق که غربی‌ها اشغال کردند.

این پژوهشگر تاریخ معاصر افزود:، اما اصل بر حرکت فرهنگی، رسانه‌ای و اقتصادی است. حرکت اقتصادی هم به ۲ شکل انجام می‌شود: یا وابسته کردن اقتصاد کشور یا تحت فشار و محدودیت قرار دادن آن. حرکت نظامی گاهی می‌تواند موفق باشد، چنان‌که در حمله به عراق و افغانستان موفق بود، اما در ماندگاری با شکست مواجه شد.

تبریزی گفت: غرب از طریق رسانه، نفوذ در احزاب و تأثیرگذاری بر نخبگان، موفق‌تر عمل کرده است. در حوزه اقتصادی نیز، وابسته‌سازی کشور‌ها یکی از ابزار‌های اصلی آنهاست. مثلاً آمریکا از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ وابستگی اقتصادی ایران را طراحی کرد. پس از انقلاب، که ایران در برابر آمریکا ایستاد، آنها تحریم اقتصادی را در پیش گرفتند.

وی افزود: اما آنچه برای آنها مهم‌تر است، ایجاد شکاف، اختلاف و درگیری در جوامع است. این اختلافات به‌زعم آنها، زمینه نفوذ، حضور و سلطه‌گری را فراهم می‌کند.

تجددگرایی، باستان‌گرایی و پروژه هویت‌زدایی در کشور‌های اسلامی

عضو شورای پژوهشی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی در پاسخ به سؤالی درباره جریان هویت‌سازی یا هویت‌زدایی اظهار کرد: در حقیقت، تجددگرایی یا باستان‌گرایی از مصادیق هویت‌سازی جعلی غربی است و هویت‌زدایی به معنای از بین بردن هویت اسلامی و ملی جزو برنامه‌های استعماری در ۳۰۰ سال اخیر بوده است.

وی افزود: منظومه تاریخ‌نگاری نیز در این راستا تغییر کرده است. مثلاً در ایران، طرح باستان‌گرایی و تجددگرایی که عمدتاً از سوی روشنفکران از قبل مشروطه و خصوصاً بعد از مشروطه تا سقوط پهلوی دنبال می‌شد، همان هویت‌زدایی ملی بود. غرب‌زدگی، غرب‌گرایی، غرب‌شیفتگی و همچنین باستان‌گرایی ابزاری برای این پروژه بودند. این باستان‌گرایی در مصر به یک شکل، در عراق به شکلی دیگر و در افغانستان و هندوستان هم به شکل‌های دیگر نمود پیدا کرد.

تبریزی گفت: جریان‌هایی که در ایران راه افتادند، مانند گروه‌های تبشیری و مبلغان مسیحی، باید به‌عنوان پیش‌قراولان استعمار در نظر گرفته شوند. در این ۳۰۰ سال اخیر، در آفریقا و کشور‌های اسلامی، مدارس خارجی به‌عنوان ابزار هویت‌زدایی فعال بودند؛ مدارسی که توسط فرانسوی‌ها، انگلیسی‌ها، ایتالیایی‌ها، آلمانی‌ها و نهایتاً آمریکایی‌ها راه‌اندازی شد.

وی تأکید کرد: مؤسسات به‌ظاهر خیریه، فرهنگی، انجمن‌ها، باشگاه‌ها و همچنین جریان فراماسونری با شعار برابری، برادری و آزادی، درواقع ابزار‌هایی برای تخریب فرهنگ و سنت ملی ملت‌ها بودند. حتی تأسیس فرقه‌ها و جریان‌هایی، چون وهابیت، قادیانی‌گری، بهایی‌گری، درویشی‌گری و امثال آنها، پروژه‌های مستقیم استعمار برای انحراف جوامع اسلامی بودند.

این پژوهشگر تاریخ افزود: باید بدانیم که استعمار برای اجرای برنامه‌های خود، ابزار‌های متعددی را به کار می‌گیرد تا استقلال ملی، اقتدار ملی، فرهنگ ملی، وحدت ملی و نهایتاً هویت ملی کشور‌ها را تضعیف یا نابود کند. یکی از ابزار‌های آنها، ناسیونالیسم است که به قوم‌گرایی تبدیل می‌شود و وحدت ملی را از درون تهدید می‌کند.

نقش سازمان‌های اطلاعاتی در پروژه‌های تجزیه، نفوذ و براندازی

تبریزی در پاسخ به پرسشی پیرامون نقش سازمان‌های اطلاعاتی در پروژه‌های تجزیه، نفوذ و براندازی تأکید کرد: بدون تردید باید حرکت استعمار را از گذشته مطالعه کرد. تحقیقات آنها تحت عنوان مراکز شرق‌شناسی، ایران‌شناسی، عرب‌شناسی، ترک‌شناسی، هندشناسی و امثال آنها انجام می‌شود که هدف اصلی آن، تفرقه و اختلاف است.

وی گفت: گروه‌های تکفیری و فراماسونری نیز ابزار‌هایی برای پیاده‌سازی این اهداف هستند. این ابزار‌ها فقط تبلیغاتی نیستند بلکه اطلاعاتی هم هستند. نقش سرویس اطلاعاتی انگلیس در ایران از زمان قاجار تا امروز بسیار پررنگ بوده است. کسانی مانند ملکم‌خان و اردشیر جی ریپورتر نمونه‌هایی از عوامل سرویس‌های اطلاعاتی بودند.

وی افزود: عناصر سازمان سیا هم تحت عنوان ایران‌شناس به ایران آمدند. مثلاً اشخاصی مانند «ریچارد کاتم» یا «گراهام فولر» که در اسناد لانه جاسوسی از آنها نام برده شده است، ۲۵ سال در خاورمیانه و کشور‌های خلیج‌فارس مأمور سیا بودند و در مصر، عراق و حتی ایران برای سرویس‌های اطلاعاتی مانند سیا و موساد فعالیت جاسوسی می‌کردند.

تبریزی تصریح کرد: از سال‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد، این سرویس‌ها فعال شدند. بعد از انقلاب، در جنگ تحمیلی و دیگر بحران‌ها، باز هم رد پای آنها مشهود است. اسناد ساواک، لانه جاسوسی و دیگر منابع نشان می‌دهند که آنها چگونه در ایران نفوذ کرده‌اند.

حمله به ایران؛ ارزیابی دشمن از میزان انسجام و واکنش جمهوری اسلامی

وی در پاسخ به سؤالی درباره اهداف حمله اخیر اسرائیل به ایران گفت: این حمله باید از ابعاد مختلف بررسی شود. اطلاعات ما محدود است، اما آنچه مشخص است، این حمله به دستور و با کمک آمریکا انجام شد. اسرائیل به تنهایی وارد نشد. آلمان، انگلیس، هلند و فرانسه هم در این حمله همراهی داشتند.

عضو شورای پژوهشی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی افزود: این اقدام نوعی ارزیابی از وضعیت ایران بود. آنها گمان می‌کردند با شهادت چند سردار، ایران زمین‌گیر می‌شود و مردم دچار اغتشاش و درگیری داخلی می‌شوند. اما اینها شناخت درستی از ملت ایران نداشتند. همان‌طور که در سال ۶۰، آمریکایی‌ها توسط منافقین ۷۲ تن از چهره‌های انقلابی را ترور کردند ولی ملت ایستادگی کرد، امروز هم ملت به رهبری مقام معظم رهبری مقاوم ایستاده‌اند.

تبریزی تصریح کرد: دشمن فکر می‌کرد با شهادت چند فرمانده، نظام دچار فروپاشی می‌شود، اما به‌سرعت نیرو‌های دیگر جایگزین شدند. به تعبیری، اگر پرچم از دست یک سردار افتاد، سردار دیگری آن را برداشت. آنها تصور نمی‌کردند که ایران بتواند پاسخ دهد. تصور می‌کردند جسارت یا قدرت چنین واکنشی را نداریم. اما با حمله ایران به پایگاه آمریکا در العدید آنها عملاً عقب‌نشینی کردند.

عضو شورای پژوهشی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی گفت: باید مطالبه کنیم که آمریکا به‌خاطر این جنایت عذرخواهی کند و خسارات وارده را بپردازد. جنایتکار نباید با ما سر یک میز بنشیند مگر اینکه ابتدا محکومیت جهانی علیه او اعمال شود.

هدف غرب از پروژه‌های تجزیه و جنایات پیاپی در کشور‌های اسلامی

تبریزی گفت: پروژه تجزیه همچنان در دستور کار غرب است. پیش‌ازاین، در پاکستان شرایطی به وجود آوردند که منجر به تأسیس بنگلادش شد. پس از سقوط قذافی، لیبی به کشوری ناکارآمد تبدیل شد. امپراتوری عثمانی هم به چند کشور تجزیه شد. عمده این تحرکات از سوی ایتالیا، انگلیس، آمریکا و فرانسه صورت گرفت.

وی افزود: در ایران با شکست نهضت ملی شدن نفت، کودتا کردند و ۲۵ سال سلطه مستشاران و مأموران آمریکا ادامه داشت. در مصر، پس از ناصر، سادات را به قدرت رساندند و این کشور همچنان تحت سلطه آمریکا و همسو با اسرائیل است. در افغانستان، پس از کودتا و اشغال، ۲۰ سال این کشور را زیر چکمه نظامیان خود بردند.

تبریزی اظهار کرد: در عراق، پس از سقوط صدام، قتل‌عام عظیمی رخ داد و دانشمندان و اندیشمندان آن کشور ترور شدند. متأسفانه اطلاعات دقیق درباره جنایات آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها در عراق منتشر نشده است. در بوسنی نیز قتل‌عام گسترده‌ای رخ داد.

وی گفت: امروز هم در فلسطین، با اتحاد فرانسه، آلمان، انگلیس، کل اروپا و آمریکا، تجاوزات ادامه دارد. اگر حمایت غرب نبود، حماس و حزب‌الله در همان ماه‌های اول می‌توانستند اسرائیل را شکست دهند. غرب ازنظر رسانه‌ای، نظامی و لجستیکی پشتیبان اسرائیل است. اسرائیل درواقع پایگاه نظامی و زرادخانه غرب در منطقه است برای سرکوب نهضت‌های اسلامی.

عضو شورای پژوهشی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی در پایان تأکید کرد: امروز بیش از هر زمان نیاز به ایجاد کرسی‌های «استعمارشناسی»، «آمریکاشناسی»، «اروپاشناسی» و «اسرائیل‌شناسی» در دانشگاه‌ها و حوزه‌ها داریم. همچنین باید تاریخ معاصر و کارنامه ننگین غرب را در جهان اسلام و ایران تدوین و ارائه کنیم. این حرکت فرهنگی باید همه‌جانبه و منسجم باشد تا ما را از آسیب‌های نفوذ حفظ کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب