«سلاحی که نبود، جنگی که شد»؛ جنگ ۱۲ روزه و هشدار دیرهنگام بلینکن درباره ایران

«سلاحی که نبود، جنگی که شد»؛  جنگ ۱۲ روزه و هشدار دیرهنگام بلینکن درباره ایران
۱۲ روز آتش و آهن بر ایران فرود آمد؛ از نطنز تا فردو، از پارچین تا بوشهر. عملیات مشترک آمریکا و اسرائیل برای «نابودسازی» برنامه هسته‌ای ایران با انفجارهای شبانه آغاز شد و با ویرانی نسبی تأسیسات هسته‌ای پایان یافت. اما پس از سکوت رسانه‌ای، صدایی برخاست که همه چیز را دگرگون کرد: آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشین آمریکا، گفت: «ایران تاکنون تصمیمی برای ساخت بمب نگرفته بود... اما حالا ممکن است چنین تصمیمی گرفته باشد.» اکنون، همه نگاه‌ها به تهران دوخته شده است؛ آیا این جنگ، نقطه پایان صبر راهبردی ایران است؟

به گزارش خبرگزاری آنا، در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ (۲۳ خرداد ۱۴۰۴)، اسرائیل با پشتیبانی لجستیکی آمریکا، عملیات گسترده‌ای علیه تأسیسات هسته‌ای ایران آغاز کرد. این عملیات که در روزهای نخست با نام عبری «شیر برخاسته» (Operation Rising Lion) شناخته شد، حملات هوایی، سایبری، الکترونیکی و موشکی را علیه نطنز، فردو، پارچین، بوشهر و سایر نقاط کلیدی هدایت کرد. اما تنها در روز نهم جنگ، هنگامی که ترامپ فرمان مستقیم استفاده از بمب‌افکن‌های B-2 و موشک‌های GBU-57 را صادر کرد، نام رمز عملیات آمریکایی نیز فاش شد: Operation Midnight Hammer — چکش نیمه‌شب.

در پایان این جنگ ۱۲ روزه که با تلفات انسانی و آسیب‌های سنگین به تأسیسات ایران همراه بود، چیزی که باقی ماند نه تسلیم، نه توقف، بلکه سکوت پرمعنای ایران و سپس اظهارات بی‌سابقه وزیر خارجه پیشین آمریکا بود. بلینکن اعتراف کرد: «ایران به برجام پایبند بود. ما به‌دنبال توافقی بهتر بودیم، اما هیچ‌گاه راه درستی برای آن نیافتیم.»

اکنون، با استناد به داده‌های رسانه‌های بین‌المللی، بیانیه‌های رسمی، اظهارات تحلیل‌گران نظامی و سیاسی، و واکنش افکار عمومی در منطقه، گزارش حاضر به بررسی دقیق آنچه رخ داد و آنچه در راه است، می‌پردازد.

 چگونه جنگ آغاز شد؟ از سایه تهدید تا انفجار شبانه : فاز نخست حمله اسرائیل: هدف، عمق استراتژیک

ساعت ۲:۴۵ بامداد ۱۳ ژوئن، جنگنده‌های F-35I نیروی هوایی اسرائیل از پایگاه رامون در صحرای نقب برخاستند. به‌طور همزمان، یگان ۵۱ سایبری ارتش اسرائیل حملات DDOS و تزریق بدافزار علیه سامانه‌های کنترل پدافند هوایی ایران را آغاز کرد. چند دقیقه بعد، موج اول موشک‌های لورا، دلیله و اسپایس به آسمان نطنز رسیدند. 
هدف: تخریب سانتریفیوژهای IR-6 در سالن زیرزمینی شماره ۲.

وب‌سایت The Jerusalem Post در گزارش خود نوشت: «حمله با دقت انجام شد، اما با مقاومت شدید ایران روبرو گردید. سامانه باور-۳۷۳ توانست چند موشک را در ارتفاع متوسط رهگیری کند.»

تلفات انسانی اولیه شامل ۲۳ تکنسین فنی در نطنز و ۹ پرسنل نیروی هوایی در پایگاه شهید بابایی اصفهان بود.

 ورود آمریکا: چکش نیمه‌شب فرود می‌آید

در روز هشتم جنگ (۲۰ ژوئن)، دونالد ترامپ با اعلام اینکه «ما دیگر فقط ناظر نیستیم»، رسماً فرمان عملیات مستقیم را صادر کرد. روز ۲۲ ژوئن، ۲ فروند B-2 Spirit از پایگاه اندرسون در گوام به پرواز درآمدند. آن‌ها پس از سوخت‌گیری در پایگاه العدید قطر، وارد آسمان ایران شدند. با پرتاب ۶ بمب سنگرشکن GBU-57A/B، سالن‌های غنی‌سازی در نطنز، فردو و مرکز ایزوتوپ‌سازی در اصفهان هدف قرار گرفتند.
نشریه Foreign Policy در گزارشی ویژه نوشت:

«این نخستین‌بار پس از جنگ جهانی دوم بود که آمریکا با بمب‌های استراتژیک به تأسیسات هسته‌ای یک کشور حمله کرد. اما دستاورد آن، بیشتر روانی بود تا عملیاتی.»

 خسارت‌ها: آژانس، موساد و بلینکن چه می‌گویند؟

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش اضطراری خود اعلام کرد:«سطوح بالایی از اورانیوم غنی‌شده باقی‌مانده‌اند. 

رئیس سابق موساد، تامیر هایمان، در مصاحبه‌ای با شبکه ۱۲ اسرائیل اذعان کرد: «ما موفق به نابودی کامل تأسیسات نشدیم. دانش فنی ایران باقی‌مانده است. این جنگ یک پیروزی تمام‌عیار نبود.»

اما مهم‌ترین واکنش، از سوی آنتونی بلینکن بود. در مصاحبه‌ای با PBS گفت: «ایران هرگز تصمیم قطعی برای ساخت سلاح نگرفت. اما پس از این حمله، ممکن است چنین تصمیمی اتخاذ شده باشد... و اگر چنین شود، ما دیگر ابزار کافی برای بازدارندگی نخواهیم داشت.»

واکنش ایران، تحلیل نظامی و بازتاب رسانه‌ها — روایت مستند

واکنش رسمی ایران و اقدامات دفاعی

پس از آغاز حملات گسترده اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران از ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵، جمهوری اسلامی ایران در ابتدا بر واکنش دیپلماتیک و آماده‌باش نظامی متمرکز شد. 

از طرف دیگر، سپاه پاسداران با تقویت یگان‌های موشکی و سامانه‌های راداری اعلام آماده‌باش کامل کرد گزارشی رسمی از حمله موشکی یا پهپادی متقابل به خاک اسرائیل یا پایگاه‌های آمریکایی در منطقه منتشر شد. رسانه‌های بین‌المللی، از جمله رویترز و الجزیره، نیز تأکید کردند که نیروهای مقاومت منطقه، از جمله حزب‌الله لبنان و کتائب حزب‌الله عراق، در این دوره ۱۲ روزه هیچ عملیات نظامی مستقیم انجام نداده‌اند.

 تحلیل ابعاد نظامی جنگ ۱۲ روزه

حملات اسرائیل با استفاده از جنگنده‌های پیشرفته F-35I و موشک‌های هدایت‌شونده دقیق، به تأسیسات کلیدی هسته‌ای محدود شد.

ورود آمریکا با بمب‌های سنگرشکن GBU-57 و حملات موشکی، ابعاد جنگ را تغییر داد اما این عملیات بیشتر به تخریب زیرساخت‌ها و انهدام فیزیکی تأسیسات معطوف بود.

ارزیابی‌های نظامی نشان می‌دهد که آسیب‌های وارد شده، باعث کاهش ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم شده اما برنامه هسته‌ای ایران را به طور کامل متوقف نکرده است (گزارش سازمان بین‌المللی انرژی اتمی، ژوئن ۲۰۲۵).

 بازتاب رسانه‌های معتبر جهان

  • رسانه‌های غربی

روزنامه نیویورک تایمز نوشت: «حملات آمریکا و اسرائیل ضربه مهمی به برنامه هسته‌ای ایران وارد کرد اما دانش فنی و بخش قابل توجهی از ذخایر اورانیوم غنی‌شده همچنان در دسترس است.»

شبکه خبری CNN گزارش داد: «ایران واکنش نظامی مستقیم نداشت، اما تنش‌ها در منطقه به بالاترین سطح خود رسید.»

  • رسانه‌های عربی

الجزیره تأکید کرد: «جبهه مقاومت منطقه‌ای، علی‌رغم فشارها، به عملیات نظامی مستقیم وارد نشد و ایران سعی کرد بیشتر روی دیپلماسی و تقویت بازدارندگی متمرکز شود.»

العربیه نیز به نقل از منابع خود نوشت که کشورهای حاشیه خلیج فارس نگران افزایش تنش‌ها و پیامدهای بلندمدت آن هستند.

  • رسانه‌های عبری

روزنامه هاآرتص گزارش کرد: «با وجود عملیات گسترده، ایران توانسته بخشی از برنامه هسته‌ای خود را حفظ کند و تهدید نظامی را به نحوی مهار کند.»

همچنین در کانال ۱۲ اسرائیل تصریح شد که پدافند هوایی موفق شد بخش اعظم تهدیدها را دفع کند و هیچ حمله عمده‌ای از طرف مقاومت منطقه‌ای ثبت نشد.

موضع رسمی سازمان‌های بین‌المللی

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با انتشار گزارشی هشدار داد که خسارت‌ها قابل توجه است اما ارزیابی دقیق نیاز به دسترسی فنی بیشتر دارد و همکاری ایران برای بازرسی‌ها کاهش یافته است.

شورای امنیت سازمان ملل در بیانیه‌ای ضمن ابراز نگرانی از تشدید تنش‌ها، خواستار خویشتنداری و بازگشت به میز مذاکره شد.

 بازخوانی دقیق سخنان آنتونی بلینکن

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشین آمریکا، پس از جنگ ۱۲ روزه با مصاحبه‌ها و اظهارات متعدد، نکات کلیدی زیر را مطرح کرد:

ایران تاکنون تصمیم نهایی برای ساخت سلاح هسته‌ای نگرفته بود، اما اکنون ممکن است چنین تصمیمی اتخاذ کند.

در صورت ساخت سلاح هسته‌ای، توان آمریکا برای اقدام نظامی علیه ایران به شدت کاهش خواهد یافت.

ایران به توافق هسته‌ای برجام پایبند بود اما اقدامات آمریکا و اسرائیل باعث افزایش بی‌اعتمادی شد.

حملات با بمب‌های سنگرشکن (bunker buster) توسط دولت اوباما و ترامپ طراحی شده بودند و نهایتا به کار گرفته شدند.

ایران هیچگاه مدل لیبی (خلع سلاح کامل و غیرقابل بازگشت) را نخواهد پذیرفت.

نتانیاهو خواهان شورش داخلی در ایران بود اما جامعه ایران همچنان از جمهوری اسلامی حمایت می‌کند.

ترامپ حتی سخنان خود را نقض کرده و سیاستی یکپارچه ندارد.

 پیامدهای سیاسی و نظامی اظهارات بلینکن

سخنان بلینکن بازتاب‌دهنده نگرانی واقعی جامعه اطلاعاتی و سیاسی آمریکا است که برنامه هسته‌ای ایران را یک تهدید رو به رشد می‌داند.

اذعان به اینکه ایران تاکنون سلاح نساخته، اما ممکن است تصمیم بگیرد، در واقع هشدار به سیاستمداران آمریکایی برای تجدید نظر در سیاست‌هاست.

کاهش توان آمریکا برای اقدام نظامی، به معنای تشدید فشارهای دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی علیه ایران است.

اشاره به حمایت داخلی از نظام جمهوری اسلامی ایران، پیام مهمی برای تحلیلگران داخلی و خارجی محسوب می‌شود.


تحلیل راهبردی و آینده تحولات

حمله آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران، به رغم آسیب‌زایی، منجر به عقب‌نشینی کامل ایران نشده و احتمال افزایش سرعت برنامه هسته‌ای وجود دارد.

توقف همکاری ایران با آژانس و تعلیق بازرسی‌ها، زمینه افزایش شک و نگرانی جامعه جهانی را فراهم کرده است.

ایران با اتکا به حمایت روسیه و چین، احتمالاً برنامه‌ای برای کاهش وابستگی به غرب و افزایش خودکفایی هسته‌ای در پیش گرفته است.

فضای منطقه‌ای به شدت متشنج شده و بازیگران اصلی مانند اسرائیل، آمریکا، روسیه، چین و کشورهای عربی در حال بازتعریف راهبردهای امنیتی خود هستند.

به گزارش آنا، این جنگ ۱۲ روزه نه آغاز یک پایان، بلکه نقطه عطفی بود که مسیر تعاملات منطقه‌ای و جهانی را تغییر داد. سیاست تهاجمی آمریکا و اسرائیل در مقابل ایران، به جای مهار برنامه هسته‌ای، آن را به سمت توسعه نظامی سوق داده است. آینده منطقه در گروی مذاکرات هوشمندانه و درک واقعیت‌های میدانی است.

 در بازه زمانی ۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵، ایران برای نخستین‌بار در تاریخ خود، هدف حمله مستقیم و مشترک نظامی آمریکا و اسرائیل قرار گرفت. این جنگ ۱۲ روزه با حملات سایبری و موشکی اسرائیل به تأسیسات نطنز آغاز شد، با ورود جنگنده‌های B-2 آمریکا و بمباران با بمب‌های سنگرشکن به اوج رسید، و با اعلام توقف همکاری ایران با آژانس انرژی اتمی پایان یافت. در تمام این مدت، جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ رویکردی ترکیبی از خویشتنداری نظامی، آمادگی دفاعی و فشار دیپلماتیک، واکنشی سنجیده اما پرمعنا نشان داد.


در این میان، سخنان آنتونی بلینکن ـ وزیر خارجه پیشین ایالات متحده ـ مثل نقطه‌ای تعیین‌کننده در ارزیابی این جنگ عمل کرد. او صراحتاً گفت:
«ایران تاکنون تصمیمی برای ساخت سلاح نگرفته بود. اما اکنون، ممکن است آن‌ها به این نتیجه رسیده باشند.»

این جمله، نه‌تنها نقد سیاست‌های آمریکا و اسرائیل بود، بلکه زنگ خطر واقعی برای نهادهای بین‌المللی و تحلیل‌گران راهبردی بود که خواهان مهار بحران از راه مذاکره‌اند، نه از مسیر تقابل.

  •  پیامدهای استراتژیک این جنگ

۱. بازدارندگی ایران، نه عقب‌نشینی: برخلاف انتظار واشنگتن و تل‌آویو، ایران نه‌تنها تسلیم نشد، بلکه اراده خود برای ادامه مسیر هسته‌ای صلح‌آمیز را دوچندان کرد. این پیام در سکوت پدافندی ایران، پررنگ‌تر از هر عملیات نظامی بود.

۲. تضعیف جایگاه آمریکا در عرصه جهانی: نهادهای بین‌المللی مانند آژانس و شورای امنیت، هرچند موضعی رسمی نگرفتند، اما با سکوت‌شان عملاً به آمریکا چراغ زرد نشان دادند. به‌ویژه چین و روسیه، این حمله را تجاوز علیه حاکمیت ملی ایران خواندند.

بی‌اثر شدن گزینه نظامی در پرونده ایران: اگرچه حمله آسیب‌هایی وارد کرد، اما واقعیت میدانی این بود که ایران توان بازیابی فنی و زیرساختی بالایی دارد. منابع غربی نیز تأکید کردند که «دانش» نابود شدنی نیست.

  • آغاز یک مسیر هسته‌ای جدید؟

تصمیم احتمالی ایران برای بازنگری در راهبرد هسته‌ای، در صورت وقوع، نقطه آغاز مرحله‌ای خواهد بود که نه دیپلماسی بلکه بازدارندگی سخت تعیین‌کننده آینده خواهد بود.

اگر این جنگ با هدف متوقف ساختن برنامه هسته‌ای ایران صورت گرفت، باید گفت که بزرگ‌ترین بازنده‌اش طراحانش بودند. ایران نه شکست خورد، نه تسلیم شد، و نه تغییر مسیر داد. بلکه توانست با کمترین هزینه سیاسی، بیشترین پیام راهبردی را مخابره کند: «ما اهل تقابل نیستیم، اما اگر مجبور شویم، با صبر و دقت، مسیر را عوض خواهیم کرد.»

 اظهارات بلینکن را باید نه یک عذرخواهی دیرهنگام، بلکه یک اعتراف تکان‌دهنده دانست؛ اعتراف به اینکه ایالات متحده نه تنها راهبرد درستی برای ایران نداشت، بلکه با حمایت از سیاست‌های افراطی نتانیاهو، زمینه‌ساز بحرانی شد که حالا همه نگران آن هستند.

 این جنگ نشان داد که ایران، یک «ایران هسته‌ای» نیست؛ بلکه یک بازیگر باهوش، صبور و حسابگر است. حالا جهان باید تصمیم بگیرد: گفت‌وگو با ایران مستقل، یا مواجهه با ایرانی که تصمیم گرفته دیگر امتیازی ندهد؟

پرونده جنگ ۱۲ روزه، صرفاً یک عملیات نظامی نبود. این جنگ، صحنه آزمون مشروعیت، مقاومت، فناوری، دیپلماسی و بازدارندگی بود. ایران در این آزمون نه‌تنها حذف نشد، بلکه اکنون با دست پرتر، در آستانه تصمیمات بزرگ قرار گرفته است.


 اگر جهان بخواهد از پرتگاه جنگ فراگیر در خاورمیانه فاصله بگیرد، باید این‌بار بدون پیش‌شرط، منصفانه، و با احترام وارد گفتگو با تهران شود.


در غیر این صورت، سیاست «چکش نیمه‌شب» ممکن است روزی با «آذرخش بیدار» پاسخ داده شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب