خلعسلاح پکک؛ مقدمه یک ائتلاف جنگی علیه ایران؟

به گزارش خبرگزاری آنا، در حالیکه رسانههای بینالمللی با لحنی امیدوارانه از «پایان خشونت کردها علیه ترکیه» سخن میگویند، شواهد میدانی و نشانههای عملیاتی از سناریویی متفاوت پرده برمیدارند؛ سناریویی که نه تنها نشانی از صلح ندارد، بلکه از آرایش یک جنگ پیچیده و ترکیبی در خاک عراق حکایت دارد؛ جنگی که اگر قطعات آن تکمیل شود، هدف نهاییاش نه ترکیه، که جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
خلعسلاح پکک؛ نمایش صلح یا مقدمه عملیات؟
در روزهای گذشته، در مراسمی علنی در سلیمانیه، دهها عضو پکک سلاحهای خود را تحویل داده و آنها را سوزاندند. اقدامی که با تایید دولت اقلیم کردستان، نظارت نیروهای امنیتی ترکیه و حمایت رسانهای و سیاسی آمریکا و ناتو همراه شد.
اما این حرکت «انساندوستانه» ظاهری، با جابهجایی همزمان نیروهای مسلح این گروه به نوار مرزی ایران و عضویت رسمی یا پوششی در ساختار پژاک، رنگ دیگری به خود میگیرد. برخی تحلیلگران امنیتی در منطقه، این فرآیند را نه پایان یک درگیری، بلکه جابهجایی آشکار در آرایش نیروهای یک جنگ نیابتی میدانند؛ جنگی که خاک عراق قرار است میزبان نخستین جبهه عملیاتی آن باشد.
انتقال میدان نبرد از سوریه به عراق
در طول یک دهه گذشته، سوریه میدان اصلی نبرد ائتلاف مقاومت با نیروهای تحت حمایت غرب و اسرائیل بوده است. اما با تثبیت نسبی دولت دمشق و محدودیتزا شدن جغرافیای سوریه برای اقدامات برونمرزی علیه ایران، طراحی جدیدی شکل گرفته است: انتقال مرکز ثقل درگیری از شام به عراق.
بر این اساس، با انهدام رسمی ساختار پکک، جبهه جدیدی با سه ضلع کلیدی تعریف شده است:
ضلع اطلاعاتی–عملیاتی: اسرائیل و آمریکا؛ با استقرار پایگاههای فعال در اربیل، التنف و پایگاه عینالاسد
ضلع میدانی–رزمی: نیروی تازهنفس پژاک با سابقه پکک + عناصر سلفی-بعثی بازسازیشده از سوریه
ضلع سیاسی–تبلیغاتی: ناتو، اتحادیه عرب، ترکیه و جریانهای انحرافی مذهبی در عراق
در این طراحی، مقاومت عراق – بهویژه حشدالشعبی – باید ابتدا تضعیف، سپس زمینگیر و در نهایت منحل شود. این مرحله پیشزمینهای است برای عبور از خط قرمز ژئوپلیتیکی ایران در محور «بغداد–مرزهای غربی–لبنان».
پروژه مرجعیتزدایی؛ عملیات روانی علیه مشروعیت مقاومت
در کنار تحرکات میدانی، پروژهای تحت عنوان «مرجعیت عربی» با طراحی مشترک موساد، سیا و امارات در دست اجراست. در این پروژه، از نفوذ جریان صدر و بخشی از عناصر شبهنظامی ناراضی در بدنه حشدالشعبی استفاده میشود تا با القای جدایی میان مرجعیت سنتی نجف و جریان مقاومت، انسجام عقیدتی جبهه ضداسرائیلی در عراق فروبپاشد.
هدف نهایی این عملیات روانی-اجتماعی، نه فقط ضربه به حشدالشعبی، بلکه تضعیف مشروعیت فقهی و مردمی محور مقاومت بهمثابه پشتوانه شرعی جمهوری اسلامی ایران است.
پهپادهای اوکراینی، بازیگر نوظهور در جغرافیای آشنا
یکی از تفاوتهای بنیادین این پروژه با نسخه پیشین داعش، حضور عناصر پهپادی–تکنولوژیک در آن است. منابع اطلاعاتی غیررسمی از انتقال مستشاران اوکراینی متخصص در جنگهای پهپادی به پایگاههای آمریکا در سوریه و عراق خبر دادهاند.
مأموریت این نیروها استفاده از ریزپهپادهای انتحاری، مینریز و اختلالگر الکترونیک برای عملیاتهای شناسایی، حذف فیزیکی و ضربه به لجستیک جبهه مقاومت در مرزهای غربی ایران است.
انحلال یا انحراف؟ سرنوشت سلاحهای پکک در نبرد پیش رو
نکته کلیدی اینجاست که «خلعسلاح پکک» نه به معنای معدومسازی تسلیحات، بلکه انتقال سازمانیافته ظرفیت نظامی آن به جبهه جدیدی با هدفی متفاوت است. بسیاری از اعضای این گروه، با هویت جدید و آموزشهای تازه، در حال استقرار در مناطق کوهستانی مرزی ایران در استانهای کردستان و آذربایجانغربی هستند.
اسرائیل با فشار به آنکارا و باجگیری از اقلیم کردستان، درگیری ترکیه با کردها را مهار کرده و مسیر این پتانسیل رزمی را به سمت مرزهای ایران هدایت کرده است. این همان مهندسی معکوس جنگ نیابتی است: ساختن یک دشمن جدید، با بازیگران قدیمی، در جغرافیایی تازه.
صلح در ظاهر، نبرد در راه
در یک نگاه واقعگرایانه، خلعسلاح پکک نه نشانه صلح، بلکه پردهبرداری از صفحه بعدی یک بازی بزرگتر است. ایران، بهعنوان هدف راهبردی در طراحی امنیتی غرب، با جبههای متنوع، چندملیتی و ترکیبی از تروریسم، عملیات سایبری، جنگ پهپادی و فتنه مذهبی مواجه است.
خاک عراق، مرزهای ایران و آسمان سوریه، در حال تبدیلشدن به منطقه تماس این نبرد آیندهاند.
نبردی که شاید صدای آن فعلاً خاموش باشد، اما حرکت ستونهای آن آغاز شده است.
انتهای پیام/